پیش گفتار
ازصبح روز ٢٧ سپتامبر گذشته درگیری نظامی تازه و گسترده ای در خط آتش بس نیروهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان، دو همسایه شمالی ما، آغاز شد که تا دیروز به جنگی تمام عیار میان این دو کشور تبدیل شد و اکنون با وساطت روسیه آتش بسی بشردوستانه برای تبادل اسرا و اجساد قربانیان میان طرفین برقرار شده است.
منازعه دو هفته اخیر همسایگان شمالی ما از لحاظ شدت و حدت از تمام درگیری های دو طرف، حتی از مخاصمات سالهای ١٩٩۰ تا ١٩٩۴، شدیدتر و گسترده تر بوده است. در مورد خود این منازعه و دلایل شدت و حدت آن در سطور زیر اشاره ای خواهد شد.
دراین نوشتار، اما عمدتا به جنبه حقوقی مناقشه پرداخته و از بررسی پیشین من تحت عنوان “بحثی در مناقشه قره باغ” (١) با لحاظ کردن تغییر اوضاع و احوال بهره برده ام.
ضمنا به موضوع مهم دیگری، یعنی جهت گیری جمهوری اسلامی و رسانه های ایران نسبت به مناقشه مورد بحث به طور کلی، نیز پرداخته ام. در همین راستا، تاملی بر عملکرد جمهوری اسلامی در برابر حضور مزدوران تکفیری در مجاورت مرزهای شمالی اش، نموده ام.
ابتدا، بپردازیم به موضوع تغییر رسمی موضع جمهوری اسلامی درقبال مناقشه قره باغ.
روز ١۵ مهر، در خبرهای رسمی جمهوری اسلامی اعلام شد که علیاکبر ولایتی، مشاور بینالملل رهبر جمهوری اسلامی، طی مصاحبه ای ارمنستان را “اشغالگر” معرفی کرده و گفته است که این کشور باید بخشهای اشغالی جمهوری آذربایجان را به این کشور بازگرداند.
آقای ولایتی در گفتگو با شماره روز سهشنبه، ۱۵ مهر روزنامه کیهان، اقدام ارمنستان در مورد قرهباغ را با شرایط «اسرائیل نسبت به فلسطین» مقایسه کرد.
اول ببینیم جایگاه این شخص در نظام جمهوری اسلامی چیست. ایشان “مشاور بین المللی رهبر جمهوری اسلامی ایران” است. پست “مشاور بین المللی رهبر ..” در واقع یکی از ارگانهای موازی و انگل در نظام جمهوری اسلامی است. پیشتر، من در نوشتاری تحت عنوان “دولت شرعی و دولت مدنی” (٢) چنین نوشتم:
“واژه “دولت” عموما به مجموع سه قوه مقننه، قضاییه و اجرایی در یک کشور اطلاق می شود. لکن، در نظام جمهوری اسلامی این تعریف مصداق کامل پیدا نمی کند، زیرا، علاوه بر سه قوه یادشده، دولت دیگری در راس همه امور است که هیچ شباهتی به دولت به مفهوم سنتی ندارد. در بحث ما با اصطلاح “دولت شرعی” یا “موجودیت شرعی” از آن یاد می کنیم.
مقصود از دولت شرعی در این بحث، به طور خلاصه سازمانها و نهادهای انگلی هستند که به نام مذهب برگرده جامعه سوارند و به هیچ کس پاسخگو نیستند. این “دولت” اصلا شبیه دولت هم نیست، بلکه موجودیتی است که دارای پاره ای ارگانهای موازی با دولت مدنی است، مثل دادگاههای شرع، سپاه، اطلاعات سپاه، نیروهای شبه نظامی و در کنار آنها انبوهی از سازمانهای رانت خوار با بودجه های هنگفت و عاری از هرگونه مسئولیت قانونی. در سیاست خارجی نیز، این موجودیت با دخالتها و تنش آفرینی های خود در منطقه و کشورهای دیگر، دولت مدنی را در مقابل عمل انجام شده و عملا شریک جرم خود قرار می دهد” (پایان نقل قول).
فعلا بحثی در این مورد نمی کنیم که این “دولت مدنی” هم چگونه به وجود آمده، اما خوب در رده های پایین تر از رهبری نهادهای مختلف این دولت مثل وزارتخانه ها، سازمانها و ادارات دولتی و غیره امور و وظایف مدنی خود را به طور عادی انجام می دهند.
مطلب دوم درمورد این شخص، عدم آگاهی حقوقی وی با وجود یدک کشیدن عنوان پرطمطراق “مشاور بین المللی رهبر” از قطعنامه های شورای امنیت درمورد بحران قره باغ است. به این موضوع در سطور زیر می پردازیم.
به هر جهت، در مورد جنگ فعلی قره باغ نیز دولت شرعی با مداخله جویی متاثر از جو و موضع مذهبی دولت مدنی را در مقابل کار انجام شده قرار داد و درواقع با این عمل موضع بی طرفی ایران در مناقشه مورد بحث را خدشه دار نمود. پیش از او هم چهار تن از روحانیون استانهای شمال غربی کشور اعلامیه ای در محکومیت ارمنستان داده بودند.
موضع سنتی دولت مدنی در مناقشه مور بحث، البته از لحاظ اصولی تفاوت چندانی با اظهارات ولایتی نداشته است، اما در طول عمر جمهوری اسلامی، صرف نظر از اینکه چه دولتی برسر کار بوده، روسای جمهور و وزرای خارجه عموما با لحنی دیپلماتیک، ضمن حمایت کلی از اصل تمامیت ارضی و بدون نام بردن طرفی به عنوان “اشغالگر” موضع دولت را اعلام کرده اند، رویکردی که با سیاست حسن همجواری مطابقت داشته است.
چند روز بعد از اعلام موضع نماینده رهبر، آقای روحانی هم با فاصله گرفتن از موضع سنتی دولتهای قبلی و ضمن تکرار مودبانه تر مواضع دولت شرعی از جمله گفت: “آذربایجان برادر ماست و ارمنستان هم همسایه ماست (!!) … ما باهردو طرف روابط حسنه داریم ..” (منبع: رادیو فردا).
قطعنامه های شورای امنیت
حال، بپردایم به موضوع ادعای “اشغال اراضی جمهوری آذربایجان توسط ارمنستان” و قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد که مدام و به طور غیرقابل توجیهی مورد استناد این ادعا واقع می شود.
واقعیت اینست که در هیچ یک از چهار قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل (٣) صحبت از “اشغال مناطق آذری توسط ارمنستان” نشده، بلکه از کنترل این مناطق توسط نیروهای محلی ارمنی قره باغ (نام ارمنی: آرتساخ) صحبت شده است. اما ارمنستان ملزم شده است که به حکومت محلی قره باغ فشار وارد بیاورد تا برای رسیدن به توافق در مورد برگشت هفت منطقه حایل با دولت باکو به مذاکره بنشیند. به شرحی که در سطور زیر خواهد آمد، باکو با عدم قبول نمایندگان قره باغ در مذاکرات به عنوان یکی از طرفهای مذاکره به تداوم و به بن بست کشیده شدن مذاکرات صلح کمک کرده است.
بنابراین، برخلاف آنچه مدام از جانب جمهوری آذربایجان تبلیغ می شود و متاسفانه تا حد زیادی هم موفق به جا انداختن آن در افکار عمومی شده است، مناقشه قره باغ از نظر حقوق بین الملل مناقشه ای ارضی میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان نیست، بلکه مناقشه ایست میان دولت آذربایجان و بخشی از شهروندان آن کشور. درست است که قره باغ از کمک و پشتیبانی دولت و مردم ارمنستان برخوردار است، اما این موضوع صورت مساله حقوقی را تغییر نمی دهد.
در این رابطه، آقای پوتین، نخست وزیر روسیه، اخیرا طی مصاحبه ای با تلویزیون دولتی “روسیه ١” این پرسش خبرنگار را که چرا روسیه در منازعه فعلی از هم پیمان خود ارمنستان دفاع نمی کند، ابتدا پرسش خبرنگار را به این شکل تصحیح کرد که “منازعه فعلی میان آذربایجان و ارمنستان نیست، بلکه میان آذربایجان و قره باغ است” و سپس پاسخ داد “درصورتی که به قلمرو ارمنستان حمله شود روسیه به تعهدات خود دربرابر متحدش عمل خواهد کرد”.
پی آمد ادعای کذب “اختلاف ارضی با ارمنستان” توسط رژیم باکو اینست که این رژیم از پذیرفتن نمایندگان حکومت محلی قره باغ در مذاکرات صلح مصرانه خودداری می کند، در حالی که، هم چنانکه در بالا ذکر شد، قره باغ یکی از امضا کنندگان موافقت نامه آتش بس بوده است. بعلاوه، چگونه می توان به توافق صلحی دست یافت که نمایندگان منطقه مورد مناقشه در آن حضور نداشته باشند؟
دوم، ارمنستان بدین جهت طرف دعوی واقع شده که خود را ضامن امنیت مردم قره باغ در برابر تجاوزات و احتمال کشتار جمعی آنان توسط آذربایجان می داند. ارمنستان گرچه، خود حکومت محلی قره باغ را به رسمیت نشناخته، بارها اعلام کرده است که درصورت حمله آذربایجان به قره باغ بیکار نخواهد نشست و برای حفظ امنیت ساکنان آن و جلوگیری از یک نسل کشی دیگر اقدام لازم را انجام خواهد داد و بدان عمل هم نموده است. توجه شود که این رویکرد، در شرایط وجود احتمال کشتار و پاکسازی قومی در عرف و موازین بین الملل اقدام پذیرفته شده ای است. یک نمونه از این مورد، اقدام هند در سال ١٩٧١ در جلوگیری از کشتار و پاکسازی قومی مردم پاکستان شرقی توسط نظامیان پاکستان غربی بود، که به برخورد نظامی میان هند و پاکستان و سپس به تشکیل کشور مستقل بنگلادش منجر شد. همان طور که گفته شد، ارمنستان چنین هدفی را درمورد قره باغ دنبال نمی کند و خود حکومت قره باغ را به رسمیت نشناخته است، زیرا در غیر این صورت مذاکرات صلح قطع خواهد شد.
سوم، دو اصل مهم حقوق بین الملل، یعنی تمامیت ارضی کشورها و حق تعیین سرنوشت ملل در این مناقشه به نحو بارزی در برابر هم قرار گرفته اند. آذربایجان بر اصل تمامیت ارضی پافشاری می کند و قره باغ و ارمنستان بر حق تعیین سرنوشت تاکید می ورزند. تلاش اینست، یا باید این باشد، که از طریق دیپلماسی، مذاکره و گذشتهای متقابل به توافق صلح پایداری رسید.
منازعه دو هفته ای اخیر، اما کار را مشکل تر ساخته است. شرکت فعال ترکیه در درگیری اخیر، مانورهای مشترک وی با آذربایجان دراطراف قره باغ از چند ماه پیش از شروع درگیری و انتقال مزدوران جهادی به منطقه برای کاربرد علیه ارمنیان قره باغ سوءظنهای تاریخی ارمنیان نسبت به اهداف وی در قفقاز را تقویت و تشدید کرد. در این رویارویی، ترکیه عملا مدیریت عملیات نظامی آذربایجان علیه قره باغ را به عهده گرفت و ارمنیان را بیش از پیش به دفاع از خود در برابر دو همسایه نسل کش مصمم تر ساخته. رییس جمهور دولت (شناخته نشده) قره باغ طی یک از روزهای جنگ اخیر چنین اعلام کرد: “ارمنیان یک بار تجربه نسل کشی را از سر گذرانده اند. این بار اما اگر باز با چنین تهدیدی مواجه شویم ترجیح می دهیم در میدان جنگ در دفاع از خانه و کاشانه خود به شهادت برسیم تا مثل ١۰۵ سال پیش مثل گوسفند قربانی شویم”.
در درگیری حاضر، اسراییل نیز به طور مستقیم یا غیرمستقیم نقشی در شعله ور نگهداشتن آتش جنگ نقش ایفا کرده و می کند. طبق گزارش هاآرتس در ١۵ مهر جاری، اسراییل هم چنان به تحویل سلاحهای آخرین مدل به آذربایجان ادامه می دهد و هرروز جاپای خود را در این کشور محکم تر می نماید. باوجود داشتن اختلافاتی با ترکیه، درقفقاز اما عملا با سیاست جنگ افروزی این کشور همگام است. ارمنستان، که چندی پیش به تاسیس سفارت در اسراییل اقدام کرده بود در اعتراض به این سیاست اسراییل سفیرش را از تل آویو فراخواند. گزارشهای متعدد، از جمله از باشگاه خبرنگاران جوان (۴) حاکی است که هواپیمای بی سرنشینی که نیروگاه نطنز را مورد حمله قرار داد، از آذربایجان برخاسته بود.
رسانه ها
همان طور که در بالا اشاره شد، رسانه های ایران از یک هفته پیش به این طرف به شدت تحت تاثیر گرایشات پان ترکیستی قرارد دارند. اخبار و گزارشات و تصاویر و کلیپهای ویدئویی این رسانه ها تقریبا به طور منحصر کپی برداری از منابع آذربایجانی و ترکی است. تقریبا هیچ کس به روایت طرف دیگر منازعه توجهی ندارد. یکی از عناصر مهم کارزاری به این وسعت جنگ روانی است، جبهه ای که آذربایجان و ترکیه به دلایل متعدد (در ایران) دست بالا را در آن دارند و مراجع رسمی جمهوری اسلامی هم دانسته یا ندانسته به آن کمک می کنند.
به طور حاشیه ای اضافه کنیم که برخلاف گزارشهای آزاد سازی مناطقی از دست نیروهای قره باغ، شمار کشته شدگان ارمنیان و غیره، که عمدتا بی اساس و برای مصرف داخلی است، ارتش باکو تا کنون هیچ پیشروی قابل ملاحظه ای در خط دفاعی به دست نیآورده و بلیتزکرگ آذربایجان با مدیریت استراتژیستهای نظامی ترک در همان هفته اول جنگ شکست خورد. البته، در منازعه ای به این گستردگی در طول نبردها مواضع و مناطقی دست به دست می گردند، اما در هفته دوم جنگ که از شدت و حدت آن کاسته شد، طبق اطلاعیه های وزارت دفاع قره باغ، تقریبا همه این مواضع و مناطق پس گرفته شد. اکنون آذربایجان بدون هیچ دست آوردی از این ماجراجویی به میز مذاکره رفته است.
درمورد افکارعمومی ایران نسبت به دوهمسایه شمالی باید گفت که بخشهای ملی گرا سنتا به ارمنستان، کشوری که از زمان کورش هخامنشی واحد مهمی از امپراتوری پارسی را تشکیل می داده (۵)، گرایش داشته و در منازعه فعلی این گرایش به شکل بارزتری خود رانشان داد. اما این بخش از جامعه رسانه های زیادی در دست ندارد تا اثرات موج خطرناک پان ترکیستی در افکار عمومی را خنثی کند. جامعه ایرانیان ارمنی نیز از لحاظ تعداد در وضع بسیار نا متناسبی با جمعیت آذری ایران قرار دارد. کل جمعیت اقلیتهای مذهبی “شناخته شده” در ایران از نیم درصد جمعیت تجاوز نمی کند و آنچه که هست طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی از شماری از حقوق مدنی، مثل قضاوت، داشتن شغل نظامی، نمایندگی مجلس به عنوان یک شهروند عادی و نه به عنوان اقلیت، اشتغال به مقام وزارت یا بالاتر و غیره محرومند. به جرات می توان گفت که در کل دستگاه حکومتی جمهوری اسلامی عضوی از اقلیتها را در سمت مدیر کلی نمی توان یافت. در حالی که هم میهنان آذری که تعدادشان از ١۵ تا ٢۰ ملیون، یعنی یک چهارم جمعیت، تخمین زده می شود در تمام رده های حکومتی و غیر حکومتی از پایین ترین سطوح شغلی تا بالاترین مقام حکومتی و تا مقام رهبری حضور دارند و بخشهای قابل توجهی از آنان سخت تحت تاثیر سمپاشی های پان ترکیستی و پان آذریستی قرار دارند.
مزدوران جهادی در پشت مرزهای ایران
موضوع نگران کننده دیگری که حیرت ناظران را از عملکرد جمهوری اسلامی در مناقشه قره باغ بر انگیخته، بی عملی وی دربرابر تمرکز مزدوران تکفیری در آنسوی مرز شمالی کشوراست. جمهوری اسلامی مدام تاکید کرده است که حضور تکفیریها را در فاصله ۵۰ کیلومتری مرزهایش تحمل نمی کند و در موارد مشابه، مثلا عراق، به این گفته عمل کرده است. اکنون خبرها حاکی است که نیروهای جهادی در شهر هورادیز آذربایجان، در دو کیلومتری مرز ایران متمرکز شده اند و جمهوری اسلامی تا حالا، جز تهدید و خط و نشان کشیدن کاری صورت نداده است. مقامات جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران نمی توانستند از انتقال مزدوران تکفیری توسط ترکیه به قره باغ حتی پیش از شروع جنگ بی اطلاع باشند، اما به طرز حیرت آوری سکوت کردند و گذاشتند که اردوغان بدون مانع ورادعی برنامه اش را در قفقاز یپاده کند. حد اقل یک اخطار هم داده نشد. یک دلیل آن می تواند حضور احتمالی پان ترکیستها در تمام سطوح نهادهای رسمی و مدنی و حکومتی، ازجمله در سطوح بالای سپاه پاسداران و نیروهای نظامی در آذربایجان باشد. این بی عملی خطرناک نسبت به حضور آدمخواران داعشی در مجاورت مستقیم مرزهای ایران، صرف نظر از فجایع تازه ای که برای مردم آن منطقه خواهد آفرید، پی آمدهای ناگواری برای خود مردم ایران هم خواهد داشت.
_______
پانویس:
- پیوند: http://www.kurdane.com/ckfinder/userfiles/images/pdf/garbag.pdf
- پیوند: http://asre-nou.net/php/view_print_version.php?objnr=42935
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_United_Nations_Security_Council_resolutions_on_the_Nagorno-Karabakh_conflict
- https://www.yjc.ir/fa/news/4960049/%D9%BE%D9%87%D9%BE%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%86%D8%AE%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D9%81%D8%AA%DA%AF%DB%8C-%D9%BE%D9%87%D9%BE%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B5%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86
- در کتیبه های بیستون نام آرمینا چندبار آمده است.
*********************