انقلاب “زن زندگی آزادی”، از سنگر نخست خود یعنی “پوشش اختیاری”، موجودیت حکومت اسلامی را نشانه گرفت.
بیش از سه ماه جانفشانی دلاوران انقلاب سوم ایران، حکومت را در عمل وادار ساخت از تجاوز به حقوق زنان ایران عقب نشینی کند.
هرچند عقب نشینی حکومت اسلامی موقت و موضعی می باشد، اما جلوه ای از قدرت جامعه شهروندی را در برابر حکومت نشان می دهد.
قوای جنبش اقدام در خیابان در دوره آغازین انقلاب سوم، تمامی جنبش های اجتماعی را در بر نگرفت.
انقلاب در دوره نخست خود، هدف سیاسی و تصویری کلی از چشم انداز را پیش روی جامعه باز کرد.
در دوره دوم که مرحله بلوغ انقلاب است، اهداف انقلاب در سطح ملی تعریف خواهند شد و وفاق همگانی برای تحقق آنها تکوین می یابد.
ما در دوره دوم انقلاب “زن زندگی آزادی” قرار داریم.
دوره دوم یک روند سیاسی، اجتماعی، همگرایی نظری و همگامی میدانی جامعه شهروندی است.
از آنجا که توازن قوا در خیابان در دوره نخست بسود جامعه نبود، و از سوی دیگر حاکمیت توان خاموش کردن انقلاب را ندارد، جنگ و گریز نامنظم ادامه خواهد یافت تا در بستر همین مبارزه، انقلاب نیروی خود را از نظر ذهنی و عینی تقویت کند و برای مرحله نهایی (یعنی قیام برای برچیدن کلیت حکومت اسلامی) آماده شود.
در دوره ای که جنبش اقدام در جنگ و گریز موضعی قرار دارد، می توان روی دومین موضوع عاجل و کلیدی متمرکز شد.
آزادی همه زندانیان سیاسی، دومین سنگر مبارزه جامعه شهروندی می باشد که تحمیل آن به حکومت اسلامی، بستر سیاسی پیشروی انقلاب را مهیا می سازد.
مطالبه های لغو اعدام در ایران و آزادی زندانیان سیاسی، می تواند کارزار عظیم حهانی باشد که رژیم را به عقب نشینی وادار سازد.
جنبش اقدام در خیابان از چنان پتانسیلی برخوردار می باشد که قادر است گروه های “دفاع از پوشش اختیاری” را ایجاد کند و نماد قدرت شهروندان در برابر مزدوران متجاوز حکومتی در کف خیابان باشد. این اقدام گامی بسوی ایجاد قدرت دوگانه در کف خیابان است.
از سوی دیگر، برای آزادی زندانیان سیاسی، می توان با خانواده های آنها همراه شد و با حضور همگانی مقابل زندانها، پیش شرط های باز کردن درهای زندان ها به دست توانای مردم را تدارک دید.
دو حق آزادی انتخاب پوشش و آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی، در بر گیرنده تمامی اقشار جامعه ایران می باشد و انقلاب “زن زندگی آزادی” با پرش از روی این دو سکو، می تواند اقشار حاشیه نشین انقلاب را به جنبش اقدام در خیابان جلب نماید.
نهادهای خودمدیریت در محلات، ادارات، کارخانه ها، دانشگاه ها و مدارس، با ایستادن کنار زنان در خیابان، خانواده های زندانیان سیاسی و حمایت از اعتصابگران، عملن به حلقه های همبستگی اقشار مختلف جامعه ارتقاء خواهند یافت و به بلوغ انقلاب شتاب خواهند داد.
سنگر انقلاب “زن زندگی آزادی” کف خیابان است و سکانداری آنهم بایستی در کنشگران این جنبش بماند تا فرصت طلبان در کمین نشسته، نتوانند در رود خون جانباختگان این انقلاب موج سواری کنند.
اگر انقلاب نتواند خرد جمعی جامعه ایران را تبلور سیاسی بخشد و اسیر امواج پوپولیسیتی کور گردد، فرصت طلبان همانند انقلاب بهمن، با مهندسی افکار اقشار عقب مانده و لومپن جامعه، شکل دیگر از دیکتاتوری را به ملت فرهیخته ایران تحمیل خواهند کرد.
برای پیروزی انقلاب سوم ایران، برای پیروزی انقلاب “زن زندگی آزادی”، علل شکست دو انقلاب مشروطه و بهمن را بشناسیم و با توجه به درس های آموخته از آنها، گام های انقلاب “زن زندگی ازادی” را سنجیده برداریم!
اقبال اقبالی
19.01.2023
www.tribuneiran.org