باورهای دینی ایرانیان
بخش نخست کلیات
دین مجموعه ای از باورها و آدابی است که جزیی از فرهنگ یک قوم،یک سرزمین یا یک ملت یا ملت های مختلف به حساب می آید. ایجاد،قوام و گسترش دین مانند دیگر عوامل فرهنگی رابطه مستقیم و یا غیر مستقیم با زیست-بوم، ، ساختار جامعه ابتدایی یا پیشرفته، شیوه حکومت ، تاریخ، سیاست و مناسبات اجتماعی در یک جامعه مفروض دارد. دین قبل از هر چیز یک پدیده اجتماعی است. به این معنا که سرچشمه و خاستگاهش جامعه است. برآمد دین همواره مبتنی بر علت هایی است . دین و باورها بنا به ضرورت هایی به تدریج از عناصر ابتدایی و متفرق که هر یک به عللی ایجادشده اند، شکل می گیرند،و باز بنا به ضرورت های جامعه شناختی، به مجموعه ای از باورها و مراسم و آداب پایدار تبدیل می شوند و کارکردی دراز آهنگ می یابند. دین را نمی شود تعریف کرد اما می توان از آن توصیف هایی ارایه کرد و جایگاهی برای آن در فرهنگ جستجو کرد.
دین مانند هر پدیده اجتماعی و حتی طبیعی زمان-مند و مکان-مند است، به این معنا که همچون پدیده های دیگر دارای دوره شکل گیری ،بلوغ و گسترش و در نهایت ناپدیدی است. یعنی زمانی در مکانی بوجود می آید و زمانی هم از بین می رود. هیچ باور دینی ازلی و ابدی نیست. ادیان بسیاری بوده اند که باورمندان بسیار داشته اند اما دیگر وجود ندارند و تنها نامی از آنها باقی است. روشن است که ادیان هم مانند دیگر پدیده های اجتماعی در صورت زوال نیز آثار پیدا و ناپیدایی از خود بجا می گذارند. مثلا دین مهر باوری یا میتراییسم , باور زرتشتی ، آیین مانی یا باورهای مزدکی که زمانی طولانی باور مندانی بسیار داشتند، دیگر وجود ندارند. اما آن باورها تاثیر خود را در فرهنگ اجتماع به صورت های دگرگون شده باقی گذاشته اند. مثلا بسیاری از باورهای بودایی که زمانی در مشرق و شمال شرق ایران رواج داشت خود را در تصوف ایرانی بازسازی کرد. یا عناصر مهر باوریِ کهن در دین زرتشتی تاثیر گذاشت. و یا دین مانی بر الهیات مسیحیت موثر بود.
گفتیم که دین محصول اجتماعات انسانی است. اما گروه های انسانی در طبیعت زیست می کنند و جغرافیا و زیست بوم آنها تاثیر مسلمی بر کارکرد های ذهنی و مادی آنها دارد. برای پژوهش در ادیان و پی کاوی ریشه های برآمدِ آنها باید، جغرافیای سرزمین نیز، مورد پژوهش قرار گیرد.
جغرافیای ایران جغرافیای یک دستی نیست. تنوع زیست-بومی و آب و هوایی وجه مشخصه آن است. کوههای سر به فلک کشیده شمال و غرب ایران با شیب نسبتا تند در دامنه های جنوبی و یا شرقی به کویر می پیوندند. رودهای پر آب کوهستانها در دامنه های حد فاصل کویر و کوه بستر مناسبی برای کشت و کار ایجاد کرده اند. فلات ایران در شمال شرق به آمودریا و سیردریا و جنوب غرب به دجله و فرات و اروند رود منتهی می گردد. کوه هایی که چون حصار ایران را در برگرفته اند، در این دو منطقه شمال شرقی و جنوب غربی پست می گردند و نفوذ به داخل فلات از آنجاها ساده تر صورت می پذیرد. ادیان و باورهای مختلف از همین منافذ شمال شرق و جنوب غرب که هزاران کیلومتر از هم فاصله دارند به درون ایران گسترش یافته اند. در این میان آیین مهر باوری و مزدایی از سمت آمودریا وسیردریا برآمد کرده اند و به این خاطر به آنها دین های شرقی گوییم، دین های اسلام ، مسیحیت و یهودیت پس از عبور از اروند رود وارد ایران شد؛ به این سبب به آنها دین های غربی گوییم. آیین های مانوی و مزدکی و شیعه و تصوف نیز ماهیتی التقاتی تر و متاثر از فرهنگ و تمدن و ادیان شرقی و غربی هستند. بر این اساس می توان گفت که سرزمین ایران ازدیرباز زیستگاه مردمی با باورهای مختلف بوده است و این باورها در شکل دهی فرهنگ رنگارنگ ایران زمین مؤثر واقع شده اند.
معنای واژه دین
دین به دلیل تنوع و تلقی های مختلفی که از مفهوم آن می شود قابلیت تعریف ندارد. نمی توان تعریفی از دین ارایه کرد که کلیتی از همه ادیان-مرده و زنده- را بازتاب دهد، اما می توان از آن توصیف هایی کرد.
دین در زبان فارسی از ریشه فارسی باستان «دا» است که به معنی دادن و بخشیدن است. مصدر «دادن»که امروز بکار می بریم از همین ریشه است. واژه های «دادار» به معنی بخشاینده و آفریدارگار نیز از همین ریشه می باشند. و نیز واژه «دی»(اولین ماه زمستان و آغاز گردش خورشید) ازهمین خانواده است. به این ترتیب دین از جهت زبانی با «دی» بیشترین نزدیکی را دارد، و دی نیز آغاز گردش خورشید و پیوند مستقیم با مهرباوری(میتراییسم) کهن ایرانی دارد. در عین حال می دانیم که مهر الگوی(به تعبیر موبدان ایزد) عهد و پیمان-وفای به عهد- و پای بندی ، است. این مفهوم که از مهر باوری وارد باورهای زرتشتی و سپس مسیحی و دیگر باورها گردید، از نخستین اصول جامعه سازی بشر است. شاید بتوان آن را نخستین قانون جامعه بشری دانست که بصورت اصل اخلاقی مورد پذیرش بسیاری از دین ها و باورها قرار گرفت.
در زبان های اروپایی نیز دین(رلیگیون مشتق از لاتینی رلیگار ِ به معنی محکم بستن، و یا مشتق از رلِگِر ِ دوباره بررسی کردن و یا دوباره خوانی)است . در اینجا می بینیم که معنای دین در ریشه لاتینی رلیگارِ با معنای ریشه فارسی نزدیکی مفهومی و تقریبا همانند دارند. این نشان می دهد که هر دو مفهوم می توانند متاثر از یک مفهوم کهن برآمده از مهر باوری باشند. پس مفهوم دین بر گرفته از الگوی مهر(خورشید)در اساس به معنی پایبندی و تعهد است.
اما درزبان عربی دین معانی مختلفی دارد. بعضی ها ریشه آن را از زبان کهن اکدی می دانند که به معنی حق و داوری است. اما در قرآن دین دارای چندین معناست از جمله: جزا، حساب، قانون، شریعت، طاعت، بندگی، تسلیم، انقیاد، اسلام ، روش، توحید و خداپرستی. علت تعدد معانی واژه دین در زبان عربی قرآن می تواند به دلیل تکامل نیافتگی زبان اولیه و تداخل ایهام آمیز واژه ها در تطابق با موضوعات مختلف اما نزدیک به هم باشد. نظر زبان شناسان آن است که ریشه دین در زبان عربی با ریشه این واژه در زبان فارسی به رغم شباهت ظاهری متفاوت است. اما همه این مفاهیم با مفهوم وفای به عهد و پایبندی نزدیکی مفهومی دارند. شاید بتوان ادعا کرد که این واژه دین نیز از همان ریشه فارسی باستان دا و دی برآمده از مهر باوری باشد که وارد زبانهای سامی گردیده و به زبان عربی اولیه که در مراحل نخستین تکامل خود بوده نیز سرایت و در مفاهیم متعددد و نزدیک به هم بکار رفته است.
در هر حال واژه دین در گذر زمان از جهت مفهوم متغییر بوده است. کاربران این واژه استنباط های متفاوتی از این وازه داشته اند.
دو نوع نگاه به دین
به دین به دوگونه می توان نگریست. نخست نگاهی که یک دین باور، به دین خود و یا به دین های دیگر دارد. و دیگری نگاهی است که یک پژوهش گر دین به دین دارد. پژوهنده دین مانند هر پژوهش گر دیگر باید خود را از تاثیرات و پیش داوری های دینی رها سازد و از بیرون دین بتواند درون و بیرون دین را بکاود. یک دین باور نیز می تواند دین پژوهی کند، اما مشروط به اینکه خود را از جانبداری رها سازد و پژوهش هایش بر روش های دانش بنیاد استوار باشد.
مقدس
دین باوران دین را امر مقدس می دانند. این مقدس پنداری حصار محکمی بر گرد امر مقدس ایجاد می کند. این حریم اجازه پرسش و کنجکاوی در باره دین یا امر مقدس را ممنوع اعلام می کند. امر مقدس از دو سو محافظت می شود . از سویی آنانی که خود را متولیان امر مقدسِ دین می دانند و گرد ان دیواری از راز و ترس ایجادمی کنند، و سوی دیگر مردم هستند که با تاثیر پذیری از القائات متولیانِ امرِ مقدس به دفاع از آن می کوشند. برای دین پژوه چنین حصاری اعتبار ندارد و از نگاه او در مقام تحقیق و پژوهندگی امر مقدس و غیر مقدس یکسان مورد پرسش و موشکافی قرار می گیرند. برای پژوهش گر هیچ مقدسی، تقدس ندارد.