1-آیا انتخابات جمعه هفتم اسفند 1394 مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری اهمیتی دارد؟
این انتخابات از دوجنبه دارای اهمیت است: یکی از دیدِ برگزار کنندگان انتخابات است، به این معنا که میزان مشارکت مردم در انتخابات را آنان همواره نشانه ای از مشروعیت نظام به مخالفان خود و به جهانیان وانمود کرده اند. دیگری از نگاه کسانی است که خود نظام را سد و عامل اصلی در راه انتخابات آزاد می دانند. هرچه میزان میزان صف ها در پشت صندوق های رای خالی تر باشد، نظام اسلامی را در موقعیت دشوارتری در انظار عمومی قرار می دهد.
2-مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری چه نقش و وزنی در نظام دارند؟ یک نظام سیاسی از یک مجموعه درست شده است، درست مثل پاره های اندام یک پیکر زنده. لذا مجلس قانون گذاری اسلامی یکی از ارکان تقسیم قدرت در این نظام است. جناح های موجود در نظام که این روزها سخت به یکدیگر می تازند، در پی سهم گیری بیشتر قدرت در این دولت هستند. این که کدام یک از پاره های تن نظام ، کرسی های بیشتری را در مجلس اسلامی بدست آورد در سمت گیری های درونی نظام می تواند نقشی داشته باشد. اما مجلس خبرگان رهبری به خلاف مجلس شورای اسلامی که مسایل جاری رژیم را سر و سامان می دهد، اهمیتی بنیادی تر دارد. اهمیت آن به دلیل نقشی است که در نظارت بر رهبر که همان ولی فقیه باشد دارد. مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی مجلس خبرگان نهادی است که می تواند بنا به شرایط مقرردر قانون اساسی رهبر را در زنده بودنش بر کنار و یا در صورت مرگ رهبر-ولی فقیه- دیگری را جایگزین او کند. همه قراین نشان می دهد که نظام اسلامی خود را برای چنین تغییری آماده می کند.
3-حال که این انتخابات دارای اهمیت است آیا بهتر نیست که همگان در آن شرکت کنند؟ جناح های مختلف در جمهوری اسلامی همین را می گویند. تعدادی از کسانی که خود را اپوزیسیون می نامند نیز چنین باوری دارند و از هر فرصتی برای ترغیب مردم برای شرکت در انتخابات استفاده می کنند. به ویژه در خارج کشور این افراد بعضا دانسته و بعضا نادانسته در حوزه مغناطیس بقای نظام استبدای عمل می کنند. این انتخابات از کوچکترین معیارهای یک انتخابات آزاد و عادلانه برخوردار نیست، و به این خاطر شرکت در آن بی معناست. وقتی نتیجه انتخابات سودی برای مردم ندارد، وقتی احزاب آزاد نیستند، وقتی فعالیت سیاسی مستقل، همیشه مخالفت با نظام تفسیر می شود و خطر اعدام و زندان در پی دارد ، دیگر راهی جز عدم شرکت باقی نمی ماند.
4-آیا انعقاد قرارداد برنامه جامع هسته ای، تاثیری در این انتخابات دارد و به آن وجهه خاصی می دهد؟ این موضوع برجام به نوبه خود مساله بسیار مهمی است. و آن هم بر می گردد به یک رابطه استراتژیک بین ایران و قدرت های بزرگ جهانی. انتخابات و تعیین نوع نظام سیاسی در آینده یک موضوع داخلی ایرانی هاست. البته بعضی ها که از خود سلب صلاحیت کرده اند و همه فعل و انفعالات داخلی را مرتبط با این قرار داد می دانند، یا دچار اشتباه محاسبه شده اند، یا آنکه با انعقاد آن قرار داد، مقصودشان حاصل شده و دیگر برایشان فرق نمی کند که در ایران تقی حکومت کند یا نقی، استبداد باشد یا دمکراسی.
5-دخالت جمهوری اسلامی در سوریه، عراق و یمن و وجود یک حالت نامن در پیرامون مرزهای کشور، آیا ایجاب نمی کند که در سیاست داخلی مخالفان سیاسی نظام اندکی دست به عصا حرکت کنند و بنا به مصلحت وضعیت بین المللی فعلا تغییر نظام را مسکوت گذارند؟
پرسش مهمی است. ما از هر جهت در یک وضعیت اضطراری بسر می بریم. اوضاع بین المللی و بویژه اوضاع خاورمیانه بسیار متشنج است. این که دمکراسی طلبان راستین باید حساسیت اوضاع را درک کنند سخن درستی است. اما به نظر می رسد که کم هزینه ترین راه برای استقرار امنیت سیاسی و منطقه ای گسترش دمکراسی در ایران و دیگر کشورهای استبدادی منطقه است. هر گونه عقب نشینی در مقابل اسلام گرایانی که در پی ایجاد چنین حکومت هایی هستند و یا پیش از این چنین دولت هایی بوجود آورده اند-در ایران و در عربستان سععودی و غیره- بحرانِ امنیت و عدم ثبات را بیشتر می گستراند. پس مبارزه برای تبدیل دولت های اسلامی و بنیادگرا به دولت های دمکراتیک ، در مسیر ثبات بین المللی و احیای آزادی برای مردم این کشورهاست.
6-آیا نظام با انجام این انتخابات و ضمیمه کردن آن به تغییر فضایی که روحانی ایجادکرده است ، نوعی قدرت و تسلط بر اوضاع سیاسی را به نمایش نمی گذارد؟ به هیچ وجه. فضای بین المللی، فضای داخلی، و بویژه ورشکستگی اقتصاد کشور و موج عظیم بیکاران و گرسنگان و بی خانمان ها و سقوط فرهنگی، نیرویی بزرگی را در خود فشرده کرده است که اگر راه انتقال سریع و معقول به دمکراسی گشوده نشود، می تواند به انفجاری بیانجامد که دامنه اش قابل ارزیابی نیست.
احمد تاج الدینی
جمعه 26 فوریه 2016برابر با هفتم اسفند 1394
ahmadtadjdini@yahoo.no