ارزش جان انسان، مقوله گمشده در غزه اسلامزده
تجارب تاریخی و همچنین تجارب دوره معاصر نشان داده که انسان در فرقه های دینی، ابزار تامین سعادت فرقه و فرقه ای ها بوده است. دین بعنوان ابزار تحمیق، بسیج توده وار، تشکیل نیروی ضربت و در عین حال سنگر محافظت از جان و مال و جایگاه سوداگران ادیان است.
فلسفه تنزل انسان، شهروند و ملت به امت، در راستای پاسخگویی به نیازهای سردمداران بوده و هست. استفاده ابزاری اسلامگرایان حاکم از دین در ایران ما، آنچنان بر اکثریت ملت ایران روشن است، که اینروزها سایه حکومتی ها را با تیر می زنند.
اما سخن امروز در مورد حماس است. حماس بعنوان یک فرقه تروریستی که در هفتم اکتبر سال جاری، با اقدام وحشیانه و بربرمنشانه، جنگی را آغاز کرد که قربانیان بسیار از شهروندان اسرائیل و فلسطین گرفت. و این تشکل تروریستی-اسلامی، شهروندان فلسطین در غزه را، ابزار بقای سیاسی خود، و همچنین از آنها بعنوان پناهگاه و سپر بلا استفاد کرده و می کند.
برای حماس، همانند خمینی، جنگ برکت بوده و جان انسان های غیرفرقه ای نزد آنها ارزشی ندارد. نزد جریان های تروریستی – مافیایی نظیر حماس و حاکمان ایران، “امت” نقش فدائیان غیرخودی آنها را دارند. “فدائیان” (شهروندان) برون از فرقه، زنده بودنشان ابزار استفاده فرقه، و مرگ شان هم به حساب دستاوردهای فرقه واریز می شود.
توحش و بربریت حماس در هفتم اکتبر، شرایطی را مهیا ساخت تا پتانسیل خشونت، بیرحمی بی حد و مرز دولت نتانیاهو آشکار گردد و جهانیان بدانند که دولت نتانیاهو برای حقوق بشر و قوانین بین المللی ارزشی قائل نیست.
اسرائیل مورد تهاجم وحشیانه بربرها قرار گرفت و دفاع از خود، کاملن معقول بوده و هست. اما جنگ پرنسیب های خود را دارد و اصل درست دفاع از خود، نمی تواند کشتار جمعی یک ملت را توجیه کند. در شرایطی که شهروندان غزه در گروگان خونخواران حماس هستند، ایجاد شکاف میان گروگانگیران و گروگان گرفته شده ها، کانونی ترین موضوع سیاست و جنگ است.
در ارتباط با بغرنج خاورمیانه، سیاست و صلح خواهی اگر نتواند میان میان گروگانگیران و گروگان گرفته شده ها تفکیک ایجاد کند، در پوپولیسم غرق می شود و به پیاده نظام فاشیسم اسلامی سقوط می کند.
ما ایرانیان در آغاز قدرتگیری اسلامگرایان، سقوط پوپولیست های رنگارنگ در حکومت اسلامی را دیدیم و شاهد بودیم که چگونه آنها نردبان سعود حکومت اسلامی شدند.
مدافعان راستین آزاد، دمکراسی، سکولاریسم، صلح و کرامت انسانی، نمی توانند در سطح ملی از این ارزش ها دفاع کنند، اما در جبهه بین المللی کنار حماس و حکومت اسلامی بایستند. ما با پرهیز از هرگونه هسویی با اسلام سیاسی، در کنار مردمی می ایستیم که از حقوق بشر و ارزش های لاییک، دمکراتیک دفاع می کنند و لاغیر!
سیاست حماس و جبهه حماسی ها، فاقد ارزش های حقوق بشری، دمکراتیک و سکولار بوده و از تکالیف شهروندان غزه است که با آنها تعیین تکلیف کنند. اسرائیل نه می تواند و نه درست است که به قیمومیت آنها، مسئولیت محو حماس را تقبل کند.
نادیده گرفتن سرنوشت یک میلیون آواره و اینهمه کشته در غزه، بیانگر نگرش اسلام سیاسی به انسان و به بی ارزش بودن جان شهروندان نزد فرقه های دینی می باشد. غزه، تصویری از استفاه ابزاری از انسان توسط اسلامگرایان و نیز مقوله گمشده ارزش جان انسان است.
اقبال اقبالی
29.05.2024
www.tribuneiran.org