هشتم مارس، روز زن فرا رسید. این روز بر زنان ایران خجسته و فرخنده باد!
روی سخن امروز من نه با زن ستیزان حاکم بر میهنمان، روی سخن من نه با نیروهائی ست که حکومت اسلامی به اعتبار خیانت های آنها در ایران استقرار یافت، و روی سخن من نه با زنانی ست که با حمایت از اسلام سیاسی، تیشه به ریشه هویت خود زده اند، بلکه روی سخنم با نیروهائی می باشد که خود را مدافع آزادی، داد و دمکراسی دانسته و از رفع تبعیض و برابری زنان و مردان دفاع می کنند.
روز زن، روز برسمیت شناختن هویت زن، آزادی زن، برابرحقوقی زن و همپیمانی همگانی برای گسست از نظام فکری – سیاسی و فرهنگی آمرانه و سلطه گرانه مردانه است.
امروز روز زن است، روزی که جامعه مردان می بایستی در برابر چشمان مادران، خواهران، همسران و دختران ایرانی نقش و جایگاه خود را در ستم جنسی، تبعیض و بیعدالتی تبیین و نقد کند. اگر عامل تبعیض ما مردان هستیم و ادعای برابرطلبی داریم، باید سنگرهای اصلی جبهه زن ستیزان را شناسائی و آنها با روشنگری ایدئولوژیک، سیاسی و فرهنگی متلاشی کنیم. واقعیت این است که نیمی از بار مبارزه زنان ایرانی بر دوش خودشان است و نیمه دیگر آن بر دوش مردان است۔ برای شرکت در جنبش آزادی زنان باید به نقد و انتقاد سازنده دامن زد و لایروبی اندیشه های کپک زده و تبعیض آمیز را در دستور کار گذاشت.
وظیفه مبارزان راه آزادی و برابری طلب به حمایت از مبارزات زنان محدود نمی شود، بلکه وجهه اصلی سیاسی – فرهنگی آن، از درون جامعه مردانه آغاز می شود. ما باید صفوف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مان را از زن ستیزان جدا کنیم. در ایران ما حکومت اسلامی نماد راستین زن ستیزی بوده و آزادی زن ایرانی در گرو نفی کامل رژیم اسلامی، خشکاندن زمینه های سیاسی – فرهنگی و اقتصادی مردسالاری در جامعه است.
بیائید هشتم مارس را گونه ای دیگر گرامی بداریم؛
نخست: ما مردان با هم همیپیمان شویم که فرهنگ، سیاست و کردار زن ستیزان و مخالفین آزادی های زنان را تحمل نکنیم.
دوم: تمام قد از مبارزات مستقل مادران، زنان، همسران، خواهران و دختران میهن مان پشتیبانی کنیم.
سوم: ردپای نظام فکری، سیاسی و فرهنگی آمرانه، تبعیض خواهانه و زن ستیزانه را در خود شناسائی و نقد و طرد کنیم۔
و اینچنین روز زن را مردانه گرامی بداریم!