می دانیم که حکومت اسلامی همواره برای به انحراف بردن مبارزات معطوف به آزادی، داد، دمکراسی در کشور، اقدام به ربودن شعارهای مردمی کرده و با آلوده ساختن آنها به ایدئولوژی، سیاست و منافع نظام، تشکل های موازی ایجاد نموده و از توهمات دینی مردم علیه منافع آنها و تحکیم موقعیت خود سود جسته است. حکومت اسلامی در جریان مبارزات کارگران هفت تپه از تاکتیک شکست خورده زذیلانه “همسوئی و تخریب” استفاده کرده و امکان اقدامات تخریبگرانه از سوی نیروهای ارتجاعی همواره وجود دارد. برای مقابله چه بادید کرد؟
در شرایط کنونی که جنبش آزادی، داد، دمکراسی و لائیسیته از سه سو (بربریت اسلام سیاسی، احیاء دیکتاتوری شاه و جنگ افروزی قوم پرستان) مورد تهدید قرار دارد، لازم است نهادهای اجتماعی و فرهنگی که در دل جامعه ایجاد می شوند از نظر سیاسی در برابر این سه خطر برای ایران و جامعه ایرانی، خود را واکسنیزه کنند.
ما آزادی، داد، دمکراسی و لائیسیته را بواسطه پیک ها (سامانه های) خودمدیریت می توانیم در جامعه نهادینه کنیم و این نهادها در کنار احزاب، نهادهای رنگارنگ فرهنگی، سیاسی و اجتماعی زیرساخت های سیاسی و فرهنگی کشور را می سازند. اگر این سامانه ها به سه گرایش اسلام سیاسی، رهبری سلطنتی – موروثی و قوم پرستانه آلوده شوند، در عمل سد پیشرفت مبارزات شده و نقش ارتجاعی، بازدارنده و ویرانگرانه خواهند داشت.
جامعه ایرانی با پشت سر نهادن فرهنگ، منش و سیاست اسلام سیاسی، شاه پرستی و قومپرستی امکان دسترسی به وفاق ملی پیرامون آزادی، داد و دمکراسی خواهد یافت. بنابراین نهادهای سازمانده مبارزات مردمی، هنگامی می توانند سبکبال پیشروی کنند که آگاهانه از فرهنگ، منش و سیاست های حاکم عبور کرده و تصور روشنی از پرتگاه های پیشارو داشته باشند.
فاجعه ویرانگری های اسلامگرایان در ایران و ضرورت گریز از بربریت و توحش آنها، نمی تواند بهانه ای برای افتادن دوباره در دامان دیکتاتوری سکولار و احیاء پادشاهی در ایران گردد.
ما تجربه سیاست خزنده رضا خان میرپنج و استقرار بیش از نیم قرن دیکتاتوری پهلوی را در حافظه تاریخی مان داریم و تجربه را تجربه کردن خطاست.
ایران ما آمادگی، شایستگی و لیاقت آزادی، داد و دمکراسی را دارد و مردم می توانند همانند کشورهای اروپائی نظیر فرانسه، آلمان و .. سرنوشت خود را به یک فرد نسپارند، حق ویژه به هیچ کس ندهند (این خود آغاز تبعیض است و از خرد است که کلان میخیزد)، و فرهنگ، منش و سیاست حکومت مردم بر مردم (جمهوریت)، خودمدیریتی دمکراتیک، لائیک و دادگرانه را در کشور نهادینه کنند.
می دانیم که پیش شرط ساختن جامعه مطلوب، همپیمانی برای آبادی کشور و همبستگی ملی – دمکراتیک شهروندی می باشد. اسلامگرایان حاکم در 40 سال گذشته کوشش کردند جامعه ایرانی را در “امت اسلامی” حل کنند و تیشه به ریشه همبستگی ملی، فرهنگ و تاریخ ایرانیان زدند.
اکنون که تاریخ عمر اسلام سیاسی در ایران به پایان خود نزدیک می شود، قومپرستان پا در میدان نهاده اند تا با ایجاد شکاف های قومی، برجستگی تفاوت های زبانی و آدرس غلط دادن در مورد عامل تبعیض های تا کنونی، گامی از حکومت اسلامی فراتر بگذارند و موجودیت ایران را به چالش بکشند.
اسلامگرایان از ایران بعنوان ابزاری برای اسلام شیعه و مافیاهای اسلامگرایان استفاده نموده و تا توانستند جنایت کردند و هستی ایران و ایرانیان را به یغما بردند. آنها خواستند و می خواهند هویت، فرهنگ و تاریخ ایران را نابود کنند که با مقاومت عظیم مردمی مواجه شده اند و عملن از نظر سیاسی و ایدئولوژیک متحمل شکست استراتژیک شده اند.
ما هنوز از چاه اسلام سیاسی بیرون نیامده ایم که ارتجاع قوم پرست کمین نشسته و تثبیت خود را در پی نابودی ایران تعقیب می کند. قوم پرستان که پشت نقاب کمونیست، سوسیالیست، لیبرال و اسلامگرا و زیر شعار تاکتیکی فدرالیسم گرد آمده اند تا از اسم شب فدرالیسم بمثابه سکوی پرش برای تغییر نقشه ایران استفاده کنند.
از انچه در بالا گفته شد نتیجه می گیرم که؛ مبارزات سیاسی – اجتماعی شهروندی در سال های گذشته، گفتمان های ارتجاعی اسلامگرایانه، شاه پرستانه و قوم گرایانه را بچالش کشیده و اپوزیسیون جمهوریخواه باید سیاستی شفاف و روشن (گفتمان جمهوری دمکراتیک و لائیک) را در میان همه اقشار اجتماعی (جامعه ایرانی) تبلیغ و ترویج کند.
واقعیت اینست که نهادهای “شورائی” جوابگوی شرایط پیچیده کنونی نبوده و سامانه های خودمدیریت دمکراتیک – لائیک در محیط کار، محل زیست، شهر و استان می توانند ستادهای دفاع از همبستگی ملی ایرانیان، خلع قدرت حکومت در متن جامعه و تدارک سرنگونی باشند.
اینروزها از سراسر ایران فریاد همبستگی با کارگران هفت تپه به گوش می رسد. اعلام همبستگی با مبارزات آزادیخواهانه لازم است ولی کافی نیست.
تجربه کارگران نیشکر هفت تپه و ضرورت بسط و تعمیق شعار “اداره شورائی” وظیفه امروز ماست.
می توان در دوره بحرانی کنونی با گام بلند حرکت کرد و علاوه بر همبستگی و پشتیبانی مردمی از کارگران هفت تپه، فولاد اهواز ..، سامانه های ملی خودمدیریتی دمکراتیک و لائیک را در کشور سراسری کرد. این نهادهای دفاع از ایران، آزادی، داد و دمکراسی اگر تکوین یابند، نقش تعیین کننده در تغییر توازن قوا در خیابان، براندازی نظام اسلامی و استقرار جمهوری پارلمانی خودمدیریت دمکراتیک و لائیک ایران، بر دوش خواهند کشید. چنین باد!
اقبال اقبالی
11.12.2018