ایران از چهل سال پیش به اینسو هرگز در شرایط عادی قرار نداشته. نظام جمهوری اسلامی نیز همواره در کش و قوس بوده است. نه به دلیل «دشمنان» خودساخته، بلکه به علت ساختار سیاسی و ایدئولوژیک و متکی بر استبداد مذهبی که به خودی خود سبب در پیش گرفتن راه و روشهایی میشود که جز مشکل و بحران و دشمن نمیآفریند. چنین فضای بیماری، به ویژه هنگامی که مزمن شده باشد، امکان ندارد امنیت و رفاه فردی و اجتماعی به ارمغان بیاورد. تجربهی عینی نیز جز این نشان نمیدهد: بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اعدامها شروع شد، جنگ ایران و عراق در گرفت، سرکوب جنبش زنان و دانشجویان و اقوام و مذاهب و فرقههای مختلف بطور مداوم ادامه یافت، برنامه مخفی اتمی، انزوای سیاسی، تحریمهای هستهای و حقوق بشری و تروریستی و موشکی و مداخلهجویی در کشورهای منطقه و گسترش نفرتپراکنی و درگیریهای فرقهای نیز همچنان ادامه دارد.
در اینجا صحبت بر سر اپوزیسیون خودساخته و صادراتی رژیم، و اپوزیسیونی نیست که برخلاف آنچه ادعا میکند، جز نظامی استبدادی نمیتواند بیافریند. ممکن است گفته شود این «قصاص قبل از جنایت است». ولی چنین نیست. تجربه به ما آموخته که از مدعیان دموکراسی، شفافیت و پایبندی به آن اهداف نیکی را که مدعی میشوند بطلبیم. از افراد «مخفی» و در سایهی راز و رمز و ساختارهای بسته و ایدئولوژیک نمیتوان انتظار معجزه داشت که پس از به قدرت رسیدن ناگهان از چارچوب فرقهای خود به در آمده و به افراد و گروههای باز و آزاد و دموکرات تبدیل شوند!
صحبت بر سر اپوزیسیون مدافع دموکراسی است که افرادش شناخته شده و در دسترس هستند و با آنها میتوان وارد گفتگو و تبادل نظر شد. این اپوزیسیون بیتردید در امر تحقق دموکراسی و تأمین حقوق بشر در ایران، متحد است. این اتحاد ذهنی به ویژه در سالهای اخیر، شاهد تحرکهای بسیاری برای ائتلافهای عینی بوده است. پس عجیب نیست که جمهوری اسلامی نیز فعالیتهای خرابکارانه خود را در میان صفوف دموکراسیخواهان تشدید کند و آنها را با ترفندهای گوناگون به جان هم بیندازد تا انرژیشان نهتنها صرف تخریب یکدیگر شود بلکه به بیاعتمادی بین آنان نیز دامن بزند.
برای شناختن و خنثی کردن چنین فعالیتهای خرابکارانهای راه سادهای وجود دارد. کسانی که بجای تمرکز علیه جمهوری اسلامی و بجای گفتگوی متعارف و منطقی، مرتب و پیگیرانه در حال تخریب افراد و گروههای مدافع دموکراسی و فعالیتهای آنها هستند، اگر مأموران مستقیم رژیم هم نباشند، افرادی هستند که با انحراف توجه و انرژی مخاطبان، زیانشان برای اپوزیسیون بیش از سودشان است. اینکه اینان چرا چنین میکنند میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ از ناآگاهی و نپختگی تا جلب توجه؛ از خودمحوری و فردگرایی تا منزهطلبی و… مهم اما این است که مدافعان دموکراسی توجه خود را بر هدف مشترک متمرکز کرده و با وجود اختلاف در نگرش و روش مانع این شوند که ترفندهای امنیتی رژیم و یا افرادی با انگیزههای شخصی آنها را به عرصهای بکشانند که در آن حرفی برای گفتن ندارند: عرصهی تخریب، چه امنیتی و چه شخصی، میدان مدافعان دموکراسی نیست.
الاهه بقراط
منبع:کیهان لندن. 02.مارس.2019