پاندمی کرونایی: ارزیابی یکساله!
نازنین و یامین
معرفی
در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، کمیسیون بهداشت شهر ووهان ــ از استان هوبِی چین ــ از یک بیماری عفونی تنفسی (پنومونی) خبر داد که گمان میرفت عاملش ویروس کرونا باشد؛ این خبر در ۵ ژانویه ۲۰۲۰، توسط سازمان بهداشت جهانی (W.H.O) به اطلاع جهانیان رسید. در ۱۲ ژانویه ۲۰۲۰ دانشمندان چینی عامل بیماری را تشخیص دادند و ساختمان ژنتیکی آنرا ـــ که تیپ جدیدی از ویروس کرونا بود ـــ در اختیار پژوهشگران گذاشتند؛ و از آنجا که این تیپ کاملا جدید بود آنرا nCov نامیدند. بعدتر بعلت تشابهات ژنتیکی و بروز علائم کلینکی مشابه با ویروس سارز ــ که خود از حروف اول سندرم حاد و شدید تنفسی (SARS) گرفته شده بود ــ اسمش را به «سارز کووی ــ ۲» تغییر دادند و بواسطهٔ پیدایی بیماریِ ناشی از آن در سال ۲۰۱۹، اسم بیماری را کوویدــ ۱۹ گذاشتند.
در ۳۰ ژانویه ۲۰۲۰ نمایندگی W.H.O در چین از حدود ۸۰۰۰ مورد ابتلای قطعی در چین و ۱۸ کشور دیگر خبر داد و در ۱۱ مارس آنرا پاندمیک [عالمگیر] معرفی کرد و هماهنگیهای جهانی برای مقابله با آن را سازمان داد. در همان ماه، یعنی زمانی که تعداد مبتلایان به حدود ۱۰۰ هزار نفر و آمار کشتهشدگان به حدود ۳۵۰۰ نفر رسیده بود، مطلبی را تحت عنوان «ویروس کرونا، سرمایه و سیاست!» منتشر کردیم تا ضمن معرفی این بیماری، خاطر نشان کنیم که صاحبنظران از حدود دو دهه پیش، خطر پاندمی کرونایی را هشدار داده و آنرا به گوش ناشنوای دولتمردان و نهادهای بهداشت و درمان جهانی رسانده بودند. ضمناً گفتیم که از سال ۲۰۰۳ پروژههایی بمنظور تولید واکسن علیه ویروسهای خانواده کرونا در جریان بود که بخاطر عدم حمایت دولتها و انحصارات دارویی ــ بدلیل سودآور نبودن! ـــ زمین گذاشته شده بودند!
حدود دو ماه بعد ــ یعنی زمانی که تعداد مبتلایان به ۴ میلیون و تعداد کشتهشدگان به ۳۰۰ هزار نفر رسید ـــ با اوجگیری شایعات حول بحران باصطلاح کرونایی، مطلب دیگری تحت عنوان «بحران کرونایی؛ خصوصیسازی سود، اجتماعیکردن زیان!» منتشر کردیم که بیشتر جنبه افشاگرانه و روشنگرانه داشت؛ یعنی از یک سو دروغگوییها، ریاکاریها و لاپوشانیهای دولتمردان و سیاستمداران، انحصارات دارویی و متخصصان وابسته را افشا میکرد و از سوی دیگر تاکید داشت که این باصطلاح بحران، بهترین فرصت را دراختیار دولتها، سرمایهٔ مالی و انحصارات قرار میدهد تا اولا به رفع و رجوع معضلات گریبانگیرشان بپردازند و ثانیاً نیروهای سرکوبگرشان را بازآرایی نموده و بمنظور تحکیم مواضع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، و نیز ادامهٔ تعرضاتشان به دستاوردهای اقتصادی، حقوق اجتماعی و آزادیهای سیاسی اردوی کار بکار بگیرند.
حالا، پس از گذشت کمتر از یکسال ـــ که رقم مبتلایان به حدود ۱۰۰ میلیون نفر و تعداد کشتهشدگان به حدود دو میلیون نفر بالغ شده ـــ آنهم به اعتبارِ آمارهای رسمی و نه واقعی که حداقل چند برابر است! ـــ به ارزیابی، بررسی و تکمیل دادههای قبلی مینشینیم.