انقلاب آزادی خواهانه و دیکتاتورستیزانه بهمن ۱۳۵۷، پیش از تولد مرد! حاکمان از گور برخاسته، بعنوان نمایندگان انقلاب مرده، بازگشت به عصر بربریت را با الگوبرداری از بیابانگردان ۱۴۰۰ سال پیش در عربستان، هدف قرار دادند. چرا ایران به سنگر جهالت، توحش و بربریت تبدیل شد؟ چهل و پنج سال پیش، در چنین روزی نقطه پایان به استبداد، دیکتاتوری و حکومت فردی سلسله پهلوی ایران گذاشته شد. ایران که سلسله قاجار را با انقلاب مشروطه مهار کرد و در مسیر استقرار آزادی و عدالت قرار گرفته بود، در نتیجه ائتلاف روحانیت و رضاخان، حکومت فردی و سلطانی جان دوباره گرفت و ایران همچنان در مدار استبداد و دیکتاتوری خاندان تازه به قدرت رسیده گرفتار شد. در دورانی که سرمایه داری چهره جهان فئودالی و غیر صنعتی را تغییر می داد و نمایندگان ارگانیک خود را بر اریکه قدرت می نشاند، بسیاری کشورها توانستند پتانسیل جامعه خود را برای پی ریزی زندگی آزاد، مرفه و دمکراتیک شهروندان مهیا سازند. شاید بتوان ایران را با ژاپن مقایسه کرد که سیاست حکومت با بسیج پتانسیل ملی کشور، فردای بهتر برای مردم و میهن ساخت.
در ایران ما، ۱۴۰۰ سال پیش ، با هجوم قبایل وحشی، از ریل طبیعی تکامل تاریخی خود خارج شد و نقش مخرب و ویرانگرانه اسلام و اسلامگرایان و غل و زنجیر آن بر اندیشه ، فرهنگ و سیاست، آنرا فلج کرده بود.
انقلاب مشروطه راه تازه ای برای پایان دادن به نقش دین و تبار در حکومت و افتادن روی ریل سیاست روی ارزش های سکولار، دمکراتیک و تکوین جامعه شهروندی دوران سرمایه داری مدرن بود.
سلسله پهلوی، اندیشه و سیاست پیشتازان مشروطه را به شکست کشاندند. آنها باوجود ایراندوستی از جنس پدرخواندگی و مالکان و اربابان ایران و ایرانیان، در ائتلاف با اسلامگرایان، به آرمان های انقلاب مشروطه پشت کرده و بتدریج در دامان خود، حکومت اسلامی را پرورش دادند.
انقلاب بهمن ۱۳۵۷، حاصل سرکوب دگراندیشان، توافق محمدرضا شاه ، قدرت های بزرگ به رهبری امریکا و شبکه های مافیایی آخوندهای شیعه بود.
این سه نیرو نقش تعیین کننده و بلامنازع در سمتگیری ها و تحولات سیاسی ایران در چهل و سال گذشته داشتند.
جامعه ایرانی که پیاده نظام انقلاب برای استقلال، آزادی و جمهوری بودند، خروجی انقلاب شان را غیر خودی ها و دشمنان از دل انقلاب سربلند کرده تعیین کردند.
به گواه اسناد تاریخی، وفاق سه نیرو به رهبری امریکا، وابستگان شاه و پیروان خمینی، چاه حکومت اسلامی را برای ایرانیان حفر کردند. امروز چهل و پنجمین سالگرد استقرار فاشیسم اسلامی در ایران است. فاشیسم اسلامی بر موج یک جنبش پوپولیستی ایران ستیز، ضد زن و ضد انسانی به قدرت دست یافت. انقلاب بهمن ۱۳۵۷ تبلور خردستیزی و کم شعوری و بی فرهنگی اقشار عقب مانده بود.
پس از چهار دهه مقاومت در برابر اسلامیزاسیون ایران و مبارزه علیه حکومت اسلامی، زیر سلطه این نظام ویرانگر و ارتجاعی، انقلاب «زن زندگی آزادی» شکوفه داد. انقلابی که ما در دوران اعلام موجودیت آن قرار داریم و با رشد پر شتاب کمی و کیفی سیاسی و فرهنگی خود، افق های شکوهمندی در چشم انداز ایران و ایرانیان قرار داده است.
حکومت اسلامی در ایران، مرده زاده شد و از همینرو در تمام عمر خود، در شکل شبکه های مافیایی به حیاط آمیبی خود ادامه داد.
ایران در آستانه انقلاب بر بنیاد خرد جمعی جامعه ایرانی است. انقلاب سوم ایران در راه است! چشم انداز انقلاب «زن زندگی آزادی» و استقرار جمهوری مبنی بر ارزش های ایراندوستانه، سوسیال دمکراتیک، لاییک ، برابری جنسی و جنسیتی و سیاست سلامت محیط زیست، اهداف ارزشمند و شریفی هستند که شهروند ایرانی را به پیکار برای برچیدن حکومت اسلامی جلب می کند.
انقلاب اسلامی تبلور خردستیزی، جهالت و توحش بوده و دوران آن سپری شده است. اکنون هنگام ساختن زندگی انسانی برای ایرانیان است و برای تغییر ریل، انقلاب اجتناب ناپذیر به نظر میرسد. جامعه شهروندی ایران، نسلی دوراندیش، آگاه و شجاع را پرورش داده تا انقلاب سوم را به نتیجه برساند. چنین باد!
اقبال اقبالی
۲۲ بهمن ۱۴۰۲
11.02.2024
www.tribuneiran.org