مهدخت قويدل : تجمع چند روز قبل دانشآموزان دبيرستاني تهران در مجتمع كوروش خيليها را شوكه كرد و هنوز واكنشها به آن ادامه دارد. از يك طرف برگزاري چنين تجمعات غير رسمي از سوي گروههاي مردمي و سازمان داده نشده در ايران يك چيز كاملا غير معمول است. از طرف ديگر، ديدن فيلمهايي كه از اين مراسم در شبكههاي مجازي منتشر شده، بسياري از پدر و مادرها و مخصوصا مسئولان آموزش و پرورش را انگشت به دهان نگه داشته كه اين همه فحش و كلمات ركيك و اين پوششهاي بر خلاف عرف اجتماع از كجا به ادبيات و زندگي اين نسل وارد شده است؟ اين نوجواناني كه به طور مطلق ميتوان گفت نوع خاصي از پوشش غير متعارف با هنجارهاي جامعه را داشتند در كجا پرورش يافتهاند؟ دبيرستانيهايي كه قرار است آينده ساز كشور باشند و در مدارسي با قوانين كاملا اسلامي تربيت شدهاند، اما تقريبا هيچكدام از هنجارها و ارزشهاي مورد قبول رسمي را رعايت نكردند و نميكنند.
شاهدان عيني از حضور جمعي 2 هزار نفره نوجوانان در روز چهارشنبه هفته گذشته در يك مجتمع تجاري خبر ميدهند؛ تجمعي كه به گفته خود اين دانشآموزان شبيه جشني بود براي فراغت از امتحانات پايان سال و آغاز تعطيلات؛ اما خبرگزاريها و كانالهاي تلگرامي اصولگرا از آن به تجمعي براي روزهخواري در ماه رمضان ياد كردند. دختران و پسران دبيرستاني در ماه رمضان به راحتي در محل تجمع سيگار كشيدند و غذا خوردند و اصلا هم نگران برخورد نيروي انتظامي نبودند. در فيلمهاي منتشر شده روسري بيشتر دخترها افتاده يا آنقدر عقب رفته كه فرقي با نداشتن پوشش ندارد و هيچ كدامشان نگران برخورد گشت ارشاد نيستند.
در نهايت، نيروي انتظامي اين تجمع را به صورت مسالمت آميزي پراكنده كرد. البته پيش از اين، همه تجمعات ديگري با اين مشخصات برگزار شده است كه تعداد نوجوانان كمتري حضور داشتند. هماهنگي اين تجمع بزرگ فقط در چند كانال تلگرامي و صفحات اينستاگرام انجام شده كه اعضاي آنها دانشآموزان دبيرستاني هستند.
شايد بتوان گفت بعد از مراسم تشييع جنازه خواننده جوان و كمترشناخته شدهاي به اسم پاشايي كه به يكي از شلوغترين تشييعهاي سالهاي اخير تبديل شد، اين دومين بار است كه دهه هشتاديها همه را غافلگير كردهاند. حالا همه از جمله جامعه شناسان و مسئولاني كه براي امور فرهنگي و رفتاري مردم سياستگذاري ميكنند، مطمئن تر شدهاند كه چيزي از اين نسل جديد نميدانند. البته اين نسل يك ويژگي مهم دارد؛ بعد از انقلاب به دنيا آمده و نه درك و اطلاع چنداني از انقلاب و ارزشهايش دارد و نه چيزي از جنگ و حواشي آن به خاطر دارد؛ نسلي متفاوت كه علاقه چنداني به سياست و مسئوليتهاي اجتماعي هم ندارد. در تعريف اين نسل ميگويند كه دنبال زندگي كردن هستند و علاقهاي ندارند مثل دهه شصتيها زندگي شان را باسياست و ايدئولوژي محدود كنند. تاثير اينترنت را هم نميشود بر شكل گيري چنين نسل متفاوتي ناديده گرفت؛ نسلي كه براي هيچكس آشنا نيست.
فاصله بين نسلي دهه هشتاديها و دهه هفتاديها آنقدر با بقيه نسلها زياد است كه حتي در واكنشهاي فضاي مجازي هم ميشود آن را ديد. بيشتر واكنشها از سوي دهه شصتيها بود. كاربري با نام محمد در توييتر نوشته است: “روزبهروز اميدم به دهههشتاديها بيشتر ميشه. دغدغههاي زميني و در دسترس، يكجور بيخيالي، نگاه به دور و بَر به جاي افقهاي بلند.“ كاربر ديگري هم به نام جنوب شهري از هماهنگي و سازماندهي اين نوجوانان دبيرستاني تعجب كرده و نوشته است: “دو هزار نفر چجوري باهم براي ميتينگ هماهنگ شدن؟ من شيش ماهه با سه نفر ميخوام برم تئاتر هربار يكي نميتونه بياد كنسل ميشه.” كاربر ديگري هم به طنز نوشته است “يه سري ما ميتينگ گذاشتيم؛ دو نفر بوديم، رفيقم نيومد به حد نصاب نرسيد كنسل شد.” وقتي نسل جديد ميتواند با يك قرار تلگرامي در يك گروه 20 هزار نفره، حدود 2 هزار نفر را به محل قرار بكشاند، بايد منتظر خبرهاي جديدتر و غافلگيرکنندهتري از اين نوجوانان زير 15 سال باشيم.
روزان نیوز
*************************