ترامپ و تغییر نام «خلیج آخوندی» به «خلیج عربی»

خلیج فارس، در دوران سلطه اسلامگرایان، در عمل «خلیج آخوندی» بوده و ملت ایران از تملک بر ان محروم است. هنگامی جعل تاریخ، فرهنگ و غارت و نابودی ایران توسط اسلامگرایان جریان دارد، هرگونه همسویی مضمونی با جریان حاکم بر ایران، نامنتظره نیست.

دونالد ترامپ، اخیرن از نام جعلی «خلیج عربی» برای خلیج فارس استفاده کرد. اقدام او نظیر یاوه گویی های تسخیر کانادا، گرینلند و کانال پاناما می باشد که برای جهانیان شگفت انگیز بود. آقای ترامپ رویاهای خود در تصرف و خرید و فروش سرزمین ها و تاریخ آنها را کودکانه بیان می کند. گویی که نمی داند ایران کشور تاریخی است که با تهاجم های بیگانگان و در نزدیک به نیم قرن گذشته، کوشش های اسب تراوای بیگانگان در حکومت، همچنان پابرجاست و برای آینده آزاد خود به مبارزه ادامه می دهد.

اگر ادعای ترامپ، یک بذل و بخشش و معامله با شیوخ حاشیه خلیج فارس نباشد، حداقل بخشی از پروژه‌ تحریف تاریخ و حذف هویت ایرانی در سطح منطقه‌ای است. ما آگاه هستیم که این تحریف از بیرون آغاز نشده؛ بلکه حکومت اسلامی، دقیقن تحریف ایران و نخستین کوشش برای تهی‌سازی ایران از هویت و فرهنگ تاریخی‌اش بوده است.

با قدرتگیری اسلامگرایان در ایران، سیاست و ایدئولوژی بر ایران حاکم شد که میهن را نه بعنوان یک وطن، بلکه بمثابه بستری جهت احیای خلافت اسلامی می دید.

اصل رجحان اسلام بر ایران؛ جانمایه و ستون فقرات سیاست، آموزش، فرهنگ، اقتصاد، غارت و چپاول در میهن ما گردید. در چهل و شش سال گذشته، نتنها خلیج فارس، که خودِ ایران در چنگال شبکه‌ای از نهادهای مافیایی، تروریستی و فرقه‌ای گرفتار شد که مشروعیت خود را نه از رأی مردم، بلکه از «امر الهی» (بخوانید رئیس مافیای حاکم) می‌گرفتند.

در چنین شرایطی، خلیج فارس نیز دیگر یک مفهوم ملی و تاریخی نیست. آنچه در عمل شکل گرفت، چیزی شبیه به «خلیج آخوندی-عربی» و عرصه‌ای برای صدور اسلام شیعه و پلی برای غارت ایران، قاچاق سلاح و مواد مخدر، تأمین مالی گروه های تروریستی – اسلامی، و تهدید امنیت منطقه بود. حکومت اسلامی بخاطر ماهیت دینی – عربی خود، نمی تواند مدافع راستین خلیج فارس و ایران و ملت ایران باشد. در ۴۶ سال گذشته، حکومت اسلامی نه حافظ خلیج فارس، نه مدافع ملت و میهن، بلکه عنصر ویرانگری، تخریب، غارت و چپاول بوده است.

چرایی بیداری ایرانیان و انزجار بی حد و مرز از حکومت اسلامی، محصول آگاهی ملت ایران از ماهیت ارتجاعی و ایران ستیزانه حکومت اسلامی است. انقلاب «زن زندگی آزادی»، براستی قیام ایرانیان علیه حکومت اسلامی و با هدف پایان دادن به سلطه اسلامگرایان در ایران بود. انقلابی برای برای کرامت انسانی، آزادی ایران و ایرانیان و آوردن مردم و ایرانیت به کانون سیاست، فرهنگ و اقتصاد است.

انقلاب سوم ایران، با ریشه‌دواندن در لایه‌های اجتماعی گوناگون، در پی برچیدن نظامی است که میهن را فدای ایدئولوژی کرده و عزت ایرانی را به تاراج داده است، تا انجاکه شیوخ حاشیه نشین خلیج فارس و فردی مانند ترامپ، بخود اجازه تحریف و‌ تغییر نام جاودان خلیج فارس (شوربختانه اکنون «خلیج آخوندی») به «خلیج عربی» دهند. اگر دنیا و قوانین بین الملل چنان بی ارزش شده اند که نام ها و کشورها سلیقه ای انتخاب می شوند ویا به اتکای نیروی نظامی، نقشه های جغرافیایی تغییر می یابند، پس ما از هنگامی که نام خلیج فارس توسط آقای ترامپ تغییر کند، امریکا را بنام صاحبان اصلی آن، سرخپوستان Red Indian Contry می نامیم.

خلیج فارس، تنها زمانی دوباره خلیج فارس خواهد شد که حکومت اسلامی بدست ملت و برای ملت سرنگون شود و جای آن را حکومتی ملی، لائیک، دموکراتیک و مبتنی بر اراده‌ مردم بگیرد. تا آن زمان، نه نام‌ها، نه مرزها، و نه حتا خودِ ایران، از تحریف، تحقیر و تهدید در امان نخواهد بود.

امروز، دفاع از نام جاودان خلیج فارس، تنها با برچیدن حکومت اسلامی ممکن است. احیای هویت ایرانی، از خلیج فارس آغاز نمی‌شود؛ از آزادی ایران آغاز می‌شود.

اقبال اقبالی

هشتم ماه مه 2025