درست در شبی که آندری کارلوف سفیر روسیه در آنکارا ترور شد پوتین در حال رفتن به تماشای یک تئاتر عجیب بود. تئاتری که نویسنده آن الکساندر سرگوییچ گریبایدوف بود. سفیر روسیه تزاری و معمار عهدنامه ترکمنچای که در ۳۰ ژانویه ۱۸۲۹ میلادی در تهران به قتل رسید. سفیری که تقریبا قسمتی عظیم از شمال ایران را ضمیمه روسیه کرد.
جبهه النصره به عنوان بخشی از ائتلاف سنی مخالف اسد و تحت حمایت ترکیه مسئولیت ترور کارلوف را بر عهده گرفت. تروری که اردوغان به زور میخواهد آن را وبال گردن فتح الله گولن کند و توسط یکی از پلیس ها و نیروهای ویژه مورد اعتماد اردوغان انجام شد؛ پلیسی که در هشت دیدار رسمی جزء محافظان اردوغان بوده است.
این در حالی است که درست یک شب بعد از ترور سفیر روسیه، ایران و ترکیه اجلاسی سه جانبه در مورد آینده سوریه بدون حضور آمریکا را برگزار کردند. چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ آیا رابطه روسیه و ترکیه یک رابطه استراتژیک است؟
جواب این سوال هم برای آقای پوتین و هم اردوغان بسیار ساده است. هر دوی آنها دارند همدیگر را بازی میدهند. هدف کلیدی اردوغان ایجاد یک سیستم ریاست جمهوری است. تمام سرمایه گذاری داخلی و خارجی او بر این اساس صورت میگیرد. روابط خارجی ترکیه با غرب در طی یک قرن گذشته در بدترین وضعیت خود قرار دارد. اردوغان از روسیه به عنوان کارت فشاری بر ضد غرب استفاده میکند. از سوی دیگر عدم رابطه با روسیه شدیدا بر اقتصاد ترکیه تاثیر دارد. اقتصادی که با سقوط خود دارد آنکتهای پشتیبانی از آک پارتی را نیز به زیر پنجاه درصد میکشاند. رفراندوم سیستم ریاست جمهوری بدون ایجاد رابطه با روسیه میتواند با شکست روبرو شود. تجربه تحریم چند ماهه روسیه بعد از سقوط هواپیمای روسی توسط ترکیه، به خوبی این امر را به اردوغان آموخته است.
از سوی دیگر پوتین دارد به تمامی از اردوغان در سوریه جهت تحکیم موقعیت اسد استفاده ابزاری میکند. نیاز اردوغان به روسیه باعث شد که پوتین او را مجبور کند که پشت اپوزیسیون سوریه را در راستای منافع آک پارتی خالی کند. سقوط حلب نتیجه پیروزی دیپلوماتیک پوتین بود. اما پوتین نمیتواند برای دراز مدت به اردوغان اعتماد کند. اردوغان فکر میکند با عقد قرارداد ترکیش استرم و نیاز روسیه به یک آلترناتیو جهت انتقال گاز به اروپا به جای اوکراین میتواند روسیه را در چهارچوب مطالبات خود نگه دارد. اما روسیه چندان از این امر مطمئن نیست. ترکیه سهام شرکت آکفل را به عنوان بزرگترین شرکت پخش کننده گاز روسیه در ترکیه که متعلق به شرکت گازپروم روسی است را تبدیل به سهامی عام کرده و مدیریت آن را به بهانه کودتا تغییر داده است. از سوی دیگر پوتین به عنوان سیاست مداری که روسیه مطلوبش را بر اساس درس گرفتن از شکستهای شوروی سابق ساخته است، نمیتواند بلوفهای اردوغان را جهت پیوستن به پیمان شانگهای باور کند. او میداند که اردوغان بعد از ایجاد سیستم ریاست جمهوری به دامان غرب بازخواهد گشت. روسها نامه مصطفی کمال آتاتورک به لنین را در سال ۱۹۲۲ در حالی که ترکیه شدیدا تحت فشار غرب بود فراموش نکرده اند. آتاتورک به لنین نوشت؛ ” به شما قول میدهم که ترکیه هیچ گاه در هیچ پیمانی، علنی و یا غیر علنی بر ضد شوروی شرکت نخواهد کرد”. بعد از آن شوروی برای ترکها و جهت باز پسگیری مناطق غربی ترکیه اسلحه و مهمات ارسال کرد. ترکها نیز در مقابل پشت آذریهای آذربایجان را خالی کردند. اما پس از تثبیت موقعیت آنها به پیمان آتلانیک شمالی بر ضد شوروی پیوستند و به دامان غرب بازگشتند.
روسیه اعلام کرده است که بعد از حلب صلح سراسری به سوریه بازخواهد گشت. این به این معناست که روسها به حاکمیت علویها بر مناطق تحت حاکمیت به علاوه حلب اکتفا خواهند کرد زیرا که یک حکومت مرکزی به شکل سابق در سوریه غیر ممکن است.
روسیه بخوبی میداند که ترکیه متفقی اجباری است که هر لحظه امکان دارد از پشت به او خنجر بزند. ترکیه ای مقتدر میتواند در آینده همچون اوکراین برایش دست و پاگیر باشد. اما ترکیه ای ضعیف همیشه متحد روسها خواهد ماند.
فضای سیاسی و اجتماعی ترکیه درست شبیه امواج قبل از طوفان در یوگوسلاوی سابق است. در هفته گذشته ترکهای تند رو به هیجده دفتر حزب دمکراتیک خلقها یورش برده اند. کردها در مناطق ترک نشین مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. حکومت به جز وجود نظامی هیچ گونه سلطه ای در مناطق کرد نشین ندارد. مدیران غیر نظامی حکومت بدون اسکورتهای نظامی نمیتوانند در شهرها حرکت کنند. اکثر شهرهای کردنشین توسط ارتش ویران شده اند. ترکیه عملا تجزیه شده است.
سیستم ریاست جمهوری اردوغان بدون شک به معنای قلع و قمع بیشتر کردها خواهد بود. سرنوشت کردها را دوباره به سالهای تقسیم امپراطوری عثمانی بازگردانده است. کردهای ترکیه ابزار آن را دارند که روسیه را متقاعد کنند که تشکیل یک کردستان در کنار یک ترکیه کوچک میتواند آلترناتیوی برای حفظ منافع روسها جهت دسترسی به مدیترانه نیز باشد. از سوی دیگر غرب شدیدا از وجود یک حکومت اسلامی با ریاست مادام العمر اردوغان در هراس است. روح “گریبایدوف” برگشته و در وجود “کارلوف” دمیده است. اما دیپلوماسی کردها هنوز نمیداند که بر سر چه چیز چانه بزند!
Thursday, December 22, 2016
http://www.nnsroj.com/fa/