جاویدنام مهسا امینی, قربانی سیاست های اسلامگرایان در ایران شد. مهسا نماد تداوم مقاومت چهل وسه ساله ایرانیان، و بویژه ایستادگی و مقاومت زنان در برابر هجوم آئینی، سیاسی، دینی، فرهنگی و فیزیکی جاهلین عصر بربریت عربستان به ایران و ایرانیت شد.
قتل حکومتی مهسای جوان، یک ملت را مجروح نمود، مسئله زن را در ایران پر رنگ تر و ماهیت زن ستیز اسلام را آشکارتر ساخت و خشم جامعه شهروندی را بر انگیخت. مردم از این درد جانکاه بخود می پیچند و نمی خواهند ترکتازی رژیم متشکل از قاتلان، بزهکاران و بیماران روانی را بی پاسخ بگذارند.
امروز صدای مهسا امینی، به مشت های گره کرده اقدامگران کف خیابان تبدیل شده و دیری نخواهد پائید که سرب های داغ، انتقام خون مهسا و تمامی قربانیان بیش از چهار دهه اسلام و اسلامگرایان در ایران را خواهد گرفت.
جامعه ایرانی در جریان سوگ مهسای جوان و تمامی فرزندانش که طی سلطه اسلامگرایان بر ایران جان باختند، بیدار شده است. هیچگاه درد مرگ فرزند، در رگ و پی و پیکر ایران چنین عمیق نشده بود. اقشار مختلف، جوامع فرهنگی، هنری، ورزشی، دانشگاهی … و سیاسی نسبت به قتل بیرحمانه دختر ایرانزمین، در سطوح مختلف واکنش نشان داده اند. روانشناسی کنونی جامعه ایران، درس های گرانبهائی برای تحلیلگران سیاسی و جنبش براندازی حکومت اسلامی دارد.
۱-همدلی و همبستگی جامعه ایرانی پیام روشن به حکومتی ها و تفرقه اندازان میان جامعه ایرانی دارد:
دیوارهای دروغین دینی، قومی و تباری که میان شهروندان ایجاد کرده اید، تاریخ اعتبار خود را از دست داده است.
جامعه ایران ورای تعلقاتی که ابزار تفرقه شماست، همصدا و بیدریغ با هم هستند و قتل دخترشان را بی پاسخ نخواهند گذاشت.این همبستگی انسانی، حکایت از بلوغ فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یک جامعه شهروندی دارد که از اسلام سیاسی و ارتجاع قومی و تباری عبور کرده است.
۲-جامعه شهروندی در آستانه عبور از ترس از مرگ ایستاده است. شهروندانی که در شهرهای مختلف بخیابان آمده و صدای مهسا شده اند، آماده پرداخت هزینه های سنگین برای سرنوشت شهروند، جامعه و میهن هستند.
۳-نهادهای خودمدیریت در شهرها، مجامع کارگری، دانشگاهی، ورزشی، هنری .. خود مبتکر مبارزه علیه حکومت اسلامی هستند. شعار درخشان زن، زندگی ، آزادی، از سقز و سنندج تا تهران و سایر شهرهای ایران، فضا را اماده خواهد کرد تا جنبش اقدام، دشمنان زن، زندگی و آزادی را از میدان سیاست، حکومت و فرهنگ ایران بیرون کنند.
۴-اگر در دهه گذشته ندا، پویا بختیاری و نوید افکاری و .. نمادهای مقاومت جامعه و مبارزه برای آزادی بودند، اکنون مهسا امینی، نمادی برای آزادی زن، جامعه و میهن است. شعارهای کنشگران جنبش اقدام، قدرت سیاسی و بنیادهای پوشالی نظام را هدف گرفته اند. مطالبه زنان، مطالبه اجتماعی و سیاسی است که زمزمه برداشتن گشت های ارشاد در میان جناح های حکومت را برانگیخته است. جنبش زنان بنام مهسا امینی و شعار زن، زندگی، آزادی، به سمت پیشتازی جنبش اقدام گام برداشته است.
۵-برداشتن حکومت اسلامی به مطالبه بی واسطه جامعه شهروندی ارتقاء یافته و به نظر می رسد که شاهد خیزهای بزرگتر و هدفمندانه تر از خیزش های سال های ۱۲۹۶ و ۱۳۹۸ باشیم.
۶- اگر جامعه شهروندی با هوشیاری از سمومات تفرقه اندازانه دینی، قومی، مکتبی و نژادپرستانه حکومتی و اپوزیسیون تفرقه انداز عبور کند، مبارزات جاری که تبلور همبستگی میدانی می باشد، می تواند در تداوم خود به تکوین اراده سیاسی – اجتماعی دمکراتیک و لائیک کف خیابان برای قیام و انقلاب سوم در ایران بیانجامد. چنین باد!
اقبال اقبالی
19.09.2022
www.tribuneiran.org