در ایران سکولاریسم را چگونه تعریف کنیم؟ سکولاریسم یعنی چه؟ سکولاریسم یا سکولاریزاسیون یک روند تاریخی و فرهنگی و جامعه شناسانه است که انسان را از آسمان جدا میکند و انسان بسوی خودمختاری و استقلال شخصیتی حرکت میکند. پس از قرون وسطا و سرآغاز رنسانس و دوران روشنایی، انسان مدرن زاده میشود، انسانی که رفرانس اصلی اش عقل و تجربه زمینی است. لائیسیته چیست؟ در 1905 در فرانسه قانون لائیسیته تصویب شد و طبق آن حکومت و کلیسا از هم جدا میگردند. قدرت سیاسی در فرانسه اعلام داشت که آموزش و پرورش وظیفه دولت است و کلیسا در آموزش عمومی نباید مداخله کند و بعلاوه کشیشان خقوق دولتی نخواهند داشت و خود کلیسا عهده دار این امر است. در فرانسه در 2004 قانون جدیدی تصویب شد مبنی بر اینکه دختران دبستان و کالج و دبیرستان نباید حجاب داشته باشند. ولی حجاب در دانشگاه و در جامعه آزاد است. حال در ایران وقتی از لائیسیته حرف میزنیم منظور چیست و کدام شعار درست است؟ جدایی دین از حکومت؟ جدایی دین از دولت؟ جدایی دین از سیاست؟ حکومت برابر کل ساختار سیاسی یعنی ولایت فقیه و سه نهاد اجرایی و قانونگذار و قوه قضایی است و ارتش و سپاه نیز جزو حکومت هستند. بنابراین دین از تمام این ساختار باید جدا باشد و قدرت سیاسی بعدی باید در تمام تصمیم گیری های خود از معیار اسلام و احکام اسلامی و مذهب شیعه بدور باشد. دولت برابر کابینه یا دولت (روحانی) است و این دولت همان قوه اجرائیه است. در اینجا جدایی از دین اسلام بمعنای جدایی همه تصمیم های دولتی و وزیران از معیارها و احکام اسلامی میباشد. بالاخره جدایی دین از سیاست بمعنای جدایی سیاست های گوناگون دولتی و حکومتی از معیارها و احکام دینی باید باشد. سیاست آموزش و پرورش، سیاست بهداشت، سیاست محیط زیستی، سیاست بین المللی، سیاست دانشگاهی، سیاست اقتصادی و صنعتی، سیاست مربوط به خانواده، سیاست مربوط به ارث، سیاست اداری و جزایی و غیره باید جدا از معیارها و احکام اسلامی باشد. بنابراین جدایی دین از حکومت فراگیر است و جدایی سیاست از دین دقیقتر میکند و ابهام و سوء تفاهم را محدود میسازد. محمد رضا نیکفر در یک جلسه در پاریس گفت جدایی حکومت از دین نادرست است و باید از جدایی از شیعه گری حرف زد. این نظریه ناقص و مبهم است. در ایران اسلام و فقه شیعه یک کلیت جداناپذیر را تشکیل میدهند. درقانون اساسی جمهوری اسلامی، قرآن و اسلام و شیعه بمثابه یک مجموعه قابل اتکا آمده است. در ایران رجوع به رفرانس قرآن و روایت پیامبر و فقه یک پراتیک همیشگی است. حال آنکه ما خواهان رفرانس عقل گرایی و اصول حقوق بشر و تجربه های دمکراتیک جهانی هستیم تا مدیریت سیاسی در ایران مدرن و عادلانه و انسانی باشد. در ایران ما خواهان جدایی از دین اسلام و فقه شیعه و یا هر دین دیگر میباشیم. بنابراین وقتی ما میگوئیم جدایی از دین اسلام منظورمان جدایی قدرت سیاسی از قرآن و روایات پیامبر و فقه شیعه است. البته اقای نیکفر نظر روشنی برای تقویت سکولاریسم و لائیسیته در ایران ندارد. حال آنکه ما نیازمند نظر شفاف بوده و باید از همه نخبگان سیاسی و فرهنگی بخواهیم تا جدایی قدرت سیاسی از دین اسلام و فقه شیعه را درخواست کنند.(جلال ایجادی 3/11/2018).