اعلامیه جهانی حقوق بشر در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ بعد از جنگ جهانی دوم در پاریس به تصویب رسید. این منشور، یکی از دستاوردهای بزرگ جامعه بشری بوده و در تکامل و ادامه خود، به اعتبار مبارزه انسانهای آگاه در سراسر جهان، بعد از ۵۴ سال بعنوان یک میثاق بین المللی تثبیت شد. با آغاز قرن ۲۱ تاریخ سکوت و همراهی و همگامی با مستبدین و دیکتاتورها و جنایتکاران مسلط در بسیاری از کشورهای جهان، شکسته شد و قانون جنایت علیه بشریت بتصویب رسید.
پیامد این مصوبه این بود که در هر حکومت های دیکتاتوری، آمران و مجریان جنایت، قتل و شکنجه در هر جای جهان و هر کشوری شناسائی شوند، باید دستگیر و بدلیل جنایت علیه بشریت محاکمه شوند.
با مسلط شدن جمهوری اسلامی فاجعه ای در تاریخ ایران به وقوع پیوست و میلیونها نفر میهن خود را ترک کردند. اکثریت ایرانیان مهاجر در آمریکا، اروپا، کانادا و استرالیا اقامت می کنند.
با نهایت تاسف اکثریت این جمعیت چند میلیونی ایرانی ( بیش از ۹۰٪ ) با اینکه در کشورهای آزاد جهان زندگی میکنند و هیچ خطری تهدید شان نمیکند، نسبت به جنایات عظیم جمهوری اسلامی و نیز خیزش های بزرگ آزادی خواهانه مردم، سکوت و بی عملی را اختیار کرده اند که نتیجه آن، به سود حکومت عامل جنایت علیه بشریت در ایران می باشد.
آنها هر دلیلی برای سکوت، بی تفاوتی بیاورند، عذری بدتر از صد گناه است و ما باید واقعیت ها را عریان و بی پروا بگوئیم که؛
این مهر اقامتی که در پاسپورت خود می بینید نه از مرکب، بلکه از خون دهها هزار انسانی ست که از اولین روزهای تسلط جمهوری اسلامی تا به امروز، چه در زندانها و چه در کف خیابانها به رگبار گلوله بسته شده اند.
حکومت اسلامی کشور را ویران، ملت را به گروگان گرفته و میلیونها انسان در فقر و فلاکت و بی خانمانی گرفتار کرده است.
وجدان های بیدار بشری، تاریخ و آیندگان در باره سکوت و بی عملی ایرانیان مهاجر نسبت به سرنوشت میهن شان و رژیم عامل جنایت علیه بشریت در ایران، چه قضاوتی خواهد کرد؟
جهانگیر لقائی