این اواخر دولت اسرائیل و همپیمانان او در مورد ایران گونه سخن گفته اند که ادبیات سیاسی آنها رنگ و بوی ایران ستیزانه می دهد و اگر چنین نیست، اصلاح کنند. سخن این است که به ایران هرگز اجازه داده نمی شود به سلاح هسته ای دست یابد.
نویسنده این سطور، براین باور است که جمیع سلاح های کشتار جمعی هسته ای و میکروبی بایستی نابود شوند و هیچ کشوری حق ویژه برای تسلیح هسته ای و میکروبی ندارد. خاستگاه این نظر، نخست ایجاد مکانیزم های صلح پایدار برای ساکنان کره زمین است، و دوم حفظ سلامت محیط زیست انسان روی کره خاکی و سوم، گذاشتن نقطه پایان بر جنگ می باشد.
تردیدی نیست که تمامی انواع اسلام سیاسی، نوع تحمیلی به ایرانیان، عربستانی و ترکی آن، در گوهر خود هسته ایدئولوژیک – سیاسی تهدید علیه بشریت را دارند و پیامد قدرتگیری آنها، ویرانگری فرهنگی، اخلافی، سیاسی و مدنی خواهد بود.
در واقع سخن بر سر نوع درنده خوترین نظام های سیاسی موجود است که مهار آنها از اهمیت حیاتی برخوردار می باشد. اما هنگامی سیاست مهار خود آلوه به برترطلبی باشد و دامنه ای فراتر از حکومت های سیاسی می یابد، بایستی افکار عمومی را نسبت به فزون طلبی و حقوق ویژه برای دول خاص جلب کرد و با صدای بلند گفت که اتفاقن این رقابت تسلیحاتی و برترجوئی هم، تهدید جدی برای صلح و بشریت است.
به اصل موضوع می پردازم؛ بنا به گزارش های تا کنونی، حکومت اسرائیل عامل خرابکاری در مرکز هسته ای حکومت اسلامی (نه ایران) در نطنز معرفی شده است. این حادثه بهانه ای است تا مکثی در تبیین مواضع ابهام برانگیز اسرائیل در قبال ایران داشته باشیم.
۱-حکومت اسلامی در ستیز ماهوی با ایران،ایرانیت و انسانیت قرار دارد و نمایندگی ایران و جامعه ایرانی توسط این رژیم سیاسی، دروغی بیش نیست.
۲-سیاست در ایران و سیاست جهان نسبت به ایران، در دایره اسلام سیاسی و نمایندگان آن در ایران جریان دارد که هیچ سنخیتی با منافع کشور و شعور فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه ایران ندارد. در چهار دهه گذشته، مذاکرات، معاملات و مراودات جهانیان با گروگانگیران مردم ایران بوده و روال تا کنونی از سوی جهانیان، توهین به شعور جامعه ایرانی، همراهی و همکاری با گروگانگیران و اشغالگران ایران بوده است.
۳- دامنه دوستی ویا ستیز با حکومت اسلامی کدام است و تا چه اندازه به ایران و جامعه ایرانی تامین داده می شود؟ کسانی که می گویند ایران هرگز اجازه دسترسی به سلاح هسته ای نخواهد یافت، منظورشان ایران اشغال شده ویا ایران تاریخی است؟
شفاف سخن بگویند! تا هنگامی حتا یک کشور هم سلاح هسته ای دارد، حق تسلیح هسته ای برای سایرین هم محفوظ است. البته که شعور سیاسی و فرهنگی بسیاری از کشورها، بدرستی پرهیز از قرار گرفتن در چنین مدار رقابت ویرانگرانه است.
۴-ما از هم اکنون سیاست خود را در قبال دشمنان حکومت اسلامی و دشمنان ایران و مردمانش و نیز دوستان حکومت اسلامی و دوستان مردم ایران صراحت می دهیم، تا سرنگونی حکومت اسلامی توسط قیام ملی ویا جنگ خارجی، به تضعیف ایران و جامعه ایرانی نیانجامد.
۵- همانطور که جنگ با حکومت اسلامی مترادف با جنگ با ایران و جامعه ایرانی نیست، دوستی و همکاری با رژیم اسلامی را نمی توان به حساب دوستی با ایران و مردمانش تلقی کرد.
۶- آنچه را برای گروگانگیرانمان (رژیم اسلامی) نمی خواهیم، اما برای کشور و ملت ایران می خواهیم کدام اند؟ آیا تعمیم دامنه خصومت با حکومت اسلامی را به ایران و ملت می پذیریم؟ مسلم است که نه!
۷- بنابراین، از کشورهای دوست و دشمن حکومت اسلامی بخواهیم تا ادبیات سیاسی خود را اصلاح کنند و مرزهای دوستی ویا دشمنی خود با حکومت اسلامی را به ایران و جامعه ایرانی بسط ندهند.
۸- ما رهرو سیاست برچیدن حکومت اسلامی بوده و هستیم، اما در ایجاد ایران از همه لحاظ قدرتمند هم تردید نداریم. این پاسخی به اسرائیل است که می گوید ایران (بدون تفکیک ایران از حکومت اسلامی) اتمی تحمل ناپذیر است و حق ویژه برای خود و همپیمانانش قائل می باشد. ایرانی که ما قدرتمندش می خواهیم، نه اسلامی و نه تروریستی، نه نقطه قوتش تنها نظامی، بلکه ایرانی با فرهنگ غنی سازندگی در جامعه بشری، پیشتاز در صلحدوستی و برابرطلبی ساکنان کره زمین، نیروی قابل اتکاء جبهه جهانی داد، دمکراسی، لائیسته و سلامت محیط زیست باشد.
جهانیان ناچار خواهند شد واقعیت ایران نو را بپذیرند. چنین باد!
اقبال اقبالی
20.04.2021