نافرمانی مدنی در هر شرائط معین و در هر بخشی از جامعه شکل مناسب خودش را دارد. بوق زدن ماشینها و ایجاد راهبندان در خیابانها در همراهی با تظاهرکنندگان و مشکلآفرینی برای نیروهای سرکوب، یک نمونه روشن از آن است. طبیعتا اکثر کارکنان صدا و سیما دانش سایبری و امکانات لازم برای از کار انداختن سیستم پخش یا هک کردن فرستنده تلویزیون به شکلی که گروه “انانیموس” انجام داد را ندارند ولی همیشه راهکارهای سادهتری برای مشکلآفرینی در برنامههای تبلیغاتی رژیم یافت میشود.
فقط مجسم كنيد كه در برنامههاى زندهاى كه دارد از تلويزيون پخش مىشود يكى از كاركنان براى يك لحظه هم كه شده برق اتاق فرمان را خاموش يا ميكروفن گوينده را قطع كند. تجسم كنيد در وسط اخبار زندهى راديو، از گوشى اپراتور صدا، بندى از ترانهى “براى…” پخش شود! مجسم كنيد وقتى گوينده تلويزيون مشغول خواندن خبر است يكى از كاركنان حاضر در استوديوى خبر، شيئى كوچكى مثل خودكار يا فندكش را به روى ميز او پرتاب كند بطوريكه يك لحظه گوينده تمركزش را از دست بدهد! يا حتى يكى از همكاران ناغافل مقوائى كه بر آن شعار جهانى شدهى “زن زندگى آزادى” نوشته شده را پشت سر گوينده به دست بگيرد.
با همين كارهاى بهظاهر كوچك، اما غيرقابل پيشبينى و پيشگيرى برای مسئولین رادیو تلویزیون، مىتوان برنامههاى زندهى صدا وسيما را كه بوق اصلى تبليغاتى رژيم است به كابوسى براى سيدعلى و مافياى ملايان بدل كرد.
حتى اگر اسم و رسم مشکلآفرینان لو برود هيچ خطر جدى متوجه آنان نخواهد بود. با شهامتى كه جوانان وطن در مخالفت رودررو با جمهورى اسلامى به خرج دادهاند، و با ورود كارگران صنايع كلان كشور به جمع اعتصابكنندگان، رژيم ملايان سردرگمتر از آن است كه بتواند با اينگونه نافرمانىها برخورد جدى كند.
به عنوان کسی که با کارکرد ساختاری تلویزیون بیگانه نیست اطمینان میدهم که نافرمانى از اين دست، گام بلندى خواهد بود به سوى آغاز اعتصاب عمومى كاركنان صدا و سيما كه تاثير آن در بهزير كشيدن حكومت دينفروشان و برپائى رژيمى سكولار و مبتنى بر دموكراسى و حقوق بشر در ايران، بر كسى پوشيده نيست.