کتاب «شهریارِ» ماکیاولی درس-نامه ای است در باره تکنیکِ تسلط بر قدرت. به عقیده ماکیاولی سیاست در درجه اول چیزی جز مبارزه برای حفظ و یا تصرف قدرت نیست. او بر این باور است که نظام های سیاسی برای حفظ قدرت به دو شیوه متوسل می گردند: زور و نیرنگ/ توحش و زیرکی. بنا بر این ، الیته سیاسی به طور طبیعی به دو بخش یا دو خانواده تقسیم می شود: شیرها و روباه ها- زوردارها و ریا کاران.
بنا بر سنت ماکیاولیستی هسته سیاست، جنگ قدرت است و نیز آنکه قدرت سیاسی در نزد الیته رهبری کننده متمرکز می گردد. هسته اصلی این نظریه آن است که همه تصمیمات بزرگ و مهم بوسیله یک گروه محدود و اقلیتی کوچک اتخاذ می گردد. در عین حال گروهبندی های قدرت از تکنیک های تسلط در رقابت با یکدیگر سود می جویند. نظریه کلاسیک ماکیاولی-الیته و جنگ قدرت- در سده های 19 و 20 بنا به شرایط روز بوسیله نظریه پردازانی چون ویلفردو پارِتو و گائتانو موسکا تکامل یافت.
پارتو، الیته رهبری کننده را به دو گروه تقسیم می کند. یکی محافظه کاران واقعی. اینها کسانی هستند که از جایگاه قدرت مسلط از ترتیبات نهادهای مستقر حمایت و حفاظت می کنند؛ و دیگری مخالفان نوآور، و در عین حال خشن. این به این معناست که الیته نه تنها کسانی را در بر می گیرد که در قدرت هستند، بلکه شامل قدرت مداران پیشین و نیز چهره های شاخص اپوزیسیون هم می گردد. به نظر پارتو ثبات قدرت سیاسی هنگامی وجود دارد که این نیروهای رقیب در قدرت-پوزیسیون و اپوزیسیون- با هم کنار بیایند. پارتو نام این وضعیت را تسلسل گردش قدرت بین قدرت حاکم و اپوزیسیون می نامد. این تبادل با عث به گردش درآمدن و تداوم قدرت می گردد.
نظریه پرداز دیگر موسکا در نحلیلی که از الیته ارایه می دهد معتقد است که فاصله بین توده مردم و الیته سیاسی بسیار وسیع تر از آن است که تسلسل تبادل و گردش ویژگی ها بین حاکمان و رهبران اپوزیسیون بتواند آن را پوشش دهد. او معتقد است که توده ها سازمان نیافته و متفرق هستند و اقلیتِ الیته متشکل و سازمان یافته است. به این خاطر توده مردم-اکثریت- در تقابل با الیته-اقلیت سیاسی– قرار دارند. این اقلیت برای حفظ قدرت برنامه های آلترناتیو و نمایندگانی را به اکثریت ارایه میکند، تا به این وسیله قدرت سیاسی را حفظ کند. یک طبقه سیاسی نمی تواند بدون تطبیق دادن خود با شرایط و جذب عوامل جدید از لایه های پایین تر اجتماع ، دوام بیاورد. بنا بر این گردش قدرت الیته عبارت خواهد بود از یک روند تدریجی تغییر در مقابل نیازهای گسترش یابنده جامعه. اما چنانچه الیته قادر به چنین تغییراتی در درون خود نگردد دچار فروپاشی و گسست شدیدی خواهد شد.
انتخابات اخیر و الیته زور و تزویر
نظام اسلامی عبارت از الیته ای کوچک است که برای حفظ قدرت سیاسی به دو بخش زور و تزویر تقسیم شده است. این دو نیرو در راس هرم سیاسی- ولایت فقیه- به وحدت می رسند. در طی چهل سال گذشته این دو نیرو با بازیگری های سیاسی گاه نقش حکومتگر و گاه نقش اپوزیسیون را برای مردم بازی کرده اند. الیته حاکم، میدان بازی را از همان ابتدا در ایدئولوژی اسلامی ترسیم کرده است. کسانی که بازی در این میدان را نیاموخته باشند و یا نخواهند آن را تحمل کنند از گردونه همکاری حذف و یا طرد گردیده اند. هدف الیته حاکم القای سپهر ایدئولویک – سیاسی است که با قدرت مسلط همخوانی داشته باشد. در انتخابات ها بنا به شرایط روز مردم مخیر می گردند که به یکی از نمایندگان مطلوب الیته حاکم-اهل زور و یا اهل تزویر- رای دهند. الیته حاکم بر ایران در مقابل مطالبات و مبارزات مردم-اکثریت – مجبور به تغییر چهره و یا جذب و ارایه سیاست های باب روز نیز گردیده است. این تغییرات برای ایجاد امید کاذب و انحراف در مطالبات مردم برای حقوق سیاسی و اجتماعی شان می باشد. مثلا زمانی بکار بردن واژه دمکراسی در حکم کفر و انحراف تلقی می شد، اما بعدها و به تدریج با وارد کردن دمکراسی اسلامی یا مردم سالاری دینی، تلاش شده است که در خواست مشارکت سیاسی مردم اختلال ایجاد کنند. این نظام و الیته حاکم سرا پا فاسد است. اما در انتخابات اخیر تلاش شد که رژیم با انتساب فساد به بخشی از هیئت حاکمه، خود را قهرمان مبارزه با فساد جلوه دهد. کشتن و به زندان انداختن مردم به اتهامات واهی از ویژگی های منحصر به فرد این نظام است، اما در این انتخابات یک جناح با بلند کردن پرچم مخالفت با اعدام ها تلاش کرد آب تطهیر بر نظام بریزد و کل آن را از زیر ضرب خارج کند.
الیته حاکم برای حفظ قدرت سیاسی سرمایه گذاری های بزرگی هم در خارج از کشور کرده است. نفوذ در رسانه های بزرگ خارج کشور، تبدیل عمال شناخته شده و ناشناخته به عنوان صدای اپوزیسیون و دادن باج به قدرت های خارجی در زمره این اقدامات است. از جمله اقدامات مزورانه الیته حاکم سوء استفاده از نام و عکس چهره های سیاسی و تاریخی گذشته و پیشبرد سیاست های خود در پس این چهره ها نیز هست. انتخابات ریاست جمهوری در دولتی که جمهوری نیست، وسیله ای برای تداوم ماکیاولیستی قدرت در ایران است. انتخاباتی که در آن نه حزبی آزاد است، ونه نیروی های واقعی سیاسی امکان حضور دارند، تنها شایسته جمهوری اسلامی است. تا کنون کدام دیکتاتوری انتخابات هایش با حضور اکثریت مردم برگزار نشده که جمهوری اسلامی دومین آن باشد. دیکتاتوری ها تا زمانی که ساقط نشوند، انتخابات های با شکوه برگزار می کنند، و بر روی پیکر گرسنگان و لگد مال شدگان جشن پیروزی بر پا می دارند. این بازی ها نیز سر انجام پایانی خواهند داشت.
20.می.2017 برابر با 30.اردیبهشت1396