– پژاک جبهه مشترکی برای مبارزه با جمهوری اسلامی ایران در جهت تشکیل نظامی دمکراتیک را پیشنهاد میکند
– زیلان وژین در گفتگو با کیهان لندن هرگونه اتهام تجزیهطلبی را رد کرده و پژاک را حزبی صرفا کردستانی نمیداند
– پژاک خود را شاخه ایرانی پ.ک.ک. نمیداند اگرچه صحبت از رهبری معنوی عبدالله اوجالان میکند
۲۴ آبان ۱۳۹۵
پنجمین کنگره حزب حیات کردستان یا «پژاک» در زمانی برگزار شد که منطقه در شرایط کاملا بحرانی بسر میبرد. از سوریه تا عراق، از بحرین تا یمن، از ترکیه تا ایران، همه کشورها به نوعی در شرایط غیر عادی قرار دارند.
در چنین شرایطی کنگره پنجم یک حزب کرد، صحبت از تلاش برای ایجاد جبههای مشترک در راستای دمکراتیزه کردن ایران میکند. زیلان وژین و سیامند معینی، دو عضو رهبری مشترک این حزب هستند که در کنگره اخیر به این مقام انتخاب شدند.
زیلان وژین در گفتگو با کیهان لندن میگوید: «بدون شک، ضرورت ایجاد جبههی مشترک مبارزه در وضعیت حساس کنونی، یکی از موضوعات اصلی مورد بحث در کنگره بود. تصمیمات مهمی به صورت قطعنامهی پایانی از سوی اعضای کنگرهی پنجم به تصویب رسید که از جمله میتوان به ایجاد جبههی دموکراتیک خلقهای ایران اشاره کرد. با بررسی وضعیت کنونی، بحران منطقهای در آستانهی شدیدترین حالت خویش قرار دارد و نیروهای سهیم در جنگ منطقهای و به ویژه کردستان، سعی در ایفای نقش خویش به عنوان بازیگر اصلی را دارند، تا پروژههای مد نظر خویش را پیاده نمایند. ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای منطقه، خواهان تثبیت موقعیت خویش بوده و به صورت مستقیم و غیر مستقیم در این جنگ حضور یافته است. از سوی دیگر جهت آنکه تهاجمات کنونی بر وضعیت داخلی ایران تاثیرگذار نباشد، جنگ را به آن سوی مرزهای ایران از جمله یمن، سوریه و عراق تحت لوای حزبالله، سوق داده و خود نیز در آن حضور مییابد. هر یک از نیروهای منطقهای و به ویژه دولتـ ملتهای ایران، ترکیه، عراق و سوریه به عنوان بخشی از ماهیت بحران به حساب میآیند. اگر تا کنون، مسائل مربوط به صلح، خلقها و دموکراسی حل میگشت، بحران و جنگ به اوج نمیرسید و طبیعتا تا به این حد قربانی بر جای نمیگذاشت».
زیلان وژین در ادامه بر لزوم ایجاد چنین جبههای تأکید میکند: «به وضعیت بحرانزدهی ترکیه بنگرید، اگر جهت رهیافت مسائل مربوط به میهن، خلق و ارائهی راهحلی دموکراتیک، گام برمیداشت و نظرات و ارادهی نیروهای دموکراتیک و سوسیالیست را مبنا قرار میداد، بحران در این کشور به اوج نمیرسید. آنچه روشن است، این که هیچگاه اراده و نیروی خلق، در برابر ظلم و اقتدار سر خم فرود نیاورده است. این موضوع درباره ایران نیز کاملا صادق است. در چنین وضعیتی، ایجاد جبههی دموکراتیک خلقهای ایران ضرورت دارد. البته نمیتوان فقط به حرف زدن و نوشتن بسنده کرد، تلاش و فعالیت برای عملی کردن آن، از ضرورتهای مرحلهی حساس کنونی است. تمامی نیروهای دموکراتیک، سوسیالیست، چپگرا، فمینیست و تمامی افرادی که در راستای ارائهی راهی پایدار فعالیت میکنند، لازم است در ایجاد جبههی دموکراتیک مشارکت کنند.»
بهار کُردی
رهبر حزب حیات آزاد کردستان در ادامهی گفتگو با کیهان لندن میافزاید: «ما در گذشته بهار عرب را مشاهده نمودیم، امروز نیز جهان شاهد بهار کُرد است. حزب حیات آزاد کردستان، به منظور ارائهی راهی پایدار در شرق کردستان و اجرائی نمودن اهداف خویش، مبارزات خویش را وسعت میبخشد. بدون شک ارائهی چنین راهی تنها از سوی یک حزب صورت نمیپذیرد، بلکه به ایجاد جبههای دموکراتیک نیاز دارد. پژاک برای هرگونه فعالیتی در این راستا، اعلام آمادگی میدارد و بر این باور است، افرادی که مفاد مصوبهی کنگره را مطالعه نمودهاند، فعالیتهای لازم را انجام دهند. نمیتوان انجام این فعالیت را به زمان سپرد. تلاش برای دموکراتیزه نمودن ایران، یکی از وظایف اصلی دموکراسیخواهان به شمار میآید و لازم است عملی گردد».
کنگره پنجم این حزب با پیامی آغاز به کار کرد که عنوان آن «با تکوین پیشاهنگی خلقی به سوی انقلاب دمکراتیک شرق کردستان و ایران» بود. در عنوان این پیام تضادی نهفته است: از کردستان ایران با عنوان شرق کردستان نام برده میشود ولی همزمان صحبت از انقلاب در ایران میشود. استفاده از عنوان «شرق کردستان» میتواند مساله جدایی و تجزیه از ایران را مطرح سازد در حالی که صحبت از دمکراتیزه کردن ایران پیامی در جهت خلاف آن است. زیلان وژین در این رابطه به کیهان لندن میگوید: «ما در قطعنامه با شعار «با تکوین حزبی و پیشاهنگی خلقی به سوی انقلاب دموکراتیک شرق کردستان و ایران»، بر این موضوع تاکید نمودیم که پژاک خود را در چارچوبهی تعریفِ حزبی صرفا کردستانی محدود ننموده و در راستای دموکراتیزه نمودن ایران مبارزه مینماید. پژاک هیچگاه از مرزبندی میان شرق کردستان و ایران، جهت جداسازی شرق کردستان از ایران سخن نگفته است، اما نمیتوان نادیده گرفت که آغاز و اساس مبارزات ما در شرق کردستان بوده است».
پژاک خواهان تجزیه ایران نیست
زیلان وژین در ادامه میافزاید: «با مراجعه به تاریخ میبینیم، خلقها فراتر از مرزهای جغرافیایی به شیوهای کمونال زیستهاند، اما با به روی کار آمدن نظام دولتی، مرزبندیها به وجود آمدند، با ایجاد مرزبندیها، خطوط بین خلقها، ملتها، زبان و فرهنگها پررنگتر شدند، روز به روز بر تعداد ممنوعهها و محدودههای دولتی افزوده شد. مبدا مبارزات ما نیز این بوده که همچون حزبی پیشاهنگ در نظام کودار (کودار یا «جامعه دموکراتیک و آزاد شرق کردستان، که توسط گروهی از اعضا و رهبران حزب حیات آزاد کردستان یا پژاک با هدف مبارزه برای کنفدرالیسم دموکراتیک راهاندازی شده است)، پیشاهنگ ایدئولوژیک و سیاسی باشیم و بر مبنای سیاست دموکراتیک، اتحاد و همپیمانی با دیگر نیروها و خلقهای ایران اعم از فارس، آذری، عرب، بلوچ، مازنی و… جهت دموکراتیزه نمودن ایران فعالیت نماییم. بر این مبنا نه به بخشی از سیاستهای نظام جهانی مبدل گشته و نه در راستای اهداف دولتـ ملتهای منطقهای عمل مینماییم. خط سوم، خطمشی مبارزه برای تحقق برساخت ملتدموکراتیک بر اساس پارادایم جامعهی اخلاقیـ سیاسی در ایران و شرق کردستان است. بنابراین به هنگام سخن گفتن از شرق کردستان، نمیتوان از تجزیهطلبی سخن گفت. ما با پیشاهنگی خلقکرد، این نظام را در ایران پایهریزی مینماییم. این نظام، نظامیست که خلق آن را پذیرفته و انتخاب نموده است. البته که در اینباره، گامهای لازم از سوی طرف مقابل نیز باید برداشته شود».
تضاد دیگری که در مصوبات پایانی کنگره پژاک به چشم میخورد اتحاد برای دمکراتیزه کردن ایران است، ولی تنها با دعوت از احزاب کرد ایرانی. هیچ اشارهای به دیگر احزاب اتنیک و حتی احزاب سراسری برای پیوستن به این اتحاد دیده نمیشود. زیلان وژین در توضیح این تناقض میگوید: «درست است که پژاک تنها یک حزب صرفا کردستانی نیست و یکی از بندهای قطعنامه نیز به این موضوع اختصاص دارد، ولی چنان که در پاسخهای پیشین نیز تا حدودی راجع به این مسئله توضیح دادم، هنگام سخن گفتن از دموکراتیزه نمودن ایران، لازم است که نیرویی مسئولیت عملیسازی آن را برعهده بگیرد، پژاک در اینباره اعلام آمادگی نموده است و از کنگرهی اول تا پنجم خویش نیز، برنامههای خویش را در این راستا ارائه نموده است. در کنگرهی پنجم نیز، بر اهمیت این موضوع که پژاک خود را در چارچوبهی تعریفِ حزبی صرفا کردستانی محدود ننموده، تاکید شده. پژاک بر مبنای پارادیم جامعه دموکراتیک، اکولوژیک و آزادیخواهی زنان مبارزه میکند و بر این باوریم تنها بحث نمودن راجع به این مبادی، نمیتواند پاسخگوی تمامی سوالات باشد. در ایدئولوژی پژاک، تعاریف مختص به میهن، خلق، دموکراتیزه بودن، فرهنگ و هنر ارائه گشتهاند. در بند سوم قطعنامه نیز به فراگیر بودن فعالیت پژاک و سراسر ایران اشاره نمودهایم. راجع به اینکه آیا اکنون مناسب است، میتوان اینطور گفت که یکی از مبادی فعالیت پژاک، همین است و در همین راستا بر مبنای سیاست دموکراتیک و با درنظر گرفتن تمامی تنوعات و تفاوتها، فعالیت مینماید تا مسائل مربوط به دموکراسی، حقوق بشر و … را حل و چارهیابی کند».
حق دفاع مشروع
برخی، از جمله جمهوری اسلامی ایران پژاک را یک گروه تروریستی دانسته و متهم به تجزیهطلبی میکنند. این حزب ولی در قعطنامههای کنگره اخیرش هر دو اتهام را رد میکند و از مبارزه مسلحانه با عنوان «به کارگیری حق دفاع مشروع» دفاع میکند. زیلان وژین در پاسخ به این اتهامات به کیهان لندن میگوید: «دولت ایران، صرفا به دلیل ترس از ارائهی جایگزین از سوی پژاک برای آینده ایران و همچنین صرفا جهت خنثی کردن مبارزات پژاک، دست به هر کاری میزند و تهاجمات همه جانبهی خویش را به اوج میرساند. این در حالیست که عملکردهای دولت ایران، از جمله اعدام، عملکردهای تروریستی است. داعش سر میبرد، ایران نیز اعدام مینماید. عملکرد اخیر دولت ایران در برابر گریلاهای پژاک، هیچ تفاوتی با عمکرد داعش ندارد. دولت در مقابل پژاک از هیچ روش غیر انسانی سر باز نزد، اما پژاک با تکیه بر ایدئولوژی آزادیخواهانه، نیرومندتر از قبل، مورد حمایت و استقبال خلق قرار گرفته است. همچنان که در قطعنامه اشاره گردید، فراگیر نمودن سیستم دفاعی در شرق کردستان و ایران، حق مسلم خلقها بوده است. در برابر سیاستهای اعدام، زندان، ترویج ضدفرهنگهای بسیج، گسترش اعتیاد و ناهنجاریهای اجتماعی، گسترش فحشا، مشروعیتبخشی به سیاست مزدورسازی، زنستیزی، ممنوعههای صورت گرفته برای زنان و جوانان در ایران و شرق کردستان که سیاستهای بارز دولت میباشد، به کارگیری حق دفاع مشروع، مهمترین حق یک فرد،گروه و خلقها میباشد».
در قعطنامه پایانی کنگره حرب حیات آزاد کردستان، چون دیگر احزاب، صحبت از تحقق آزادی زنان میشود. ولی بر خلاف دیگر احزاب ایرانی، چه کرد و چه غیر کرد، به استثنای سازمان مجاهدین خلق، زنان در رهبری حضور ندارند. منتقدین حزب حیات آزاد کردستان، حضور زنان در رهبری این حزب را نوعی استفاده ابزاری از زنان میدانند. رهبر مشترک پژاک میگوید: «در کنگرهی پنجم حزب مشارکت یکسان و برابر زن و مرد در تمامی ابعاد و سطوح، مورد تصویب قرار گرفت و عملی گردید. تا قبل از آن ۶۰ به ۴۰ بود اما در کنگرهی پنجم، مشارکت یکسان زنان و مردان در تمامی سطوح عملی گشته است، این امر ظاهری نبوده، بلکه مبدا مبارزات و ایدئولوژی ما را نمایان میکند. تمامی فعالیتها و مبارزات ما با تکیه بر این اصل، صورت میپذیرند. نظام کنفدرالیسم دموکراتیک بر مبنای جامعه دموکراتیک، اکولوژیک و آزادیخواهی زنان پایهریزی شده است. مبارزات ما نیز بر مبنای کمونالیزه بودن و مشارکت یکسان زنان و مردان عملی میشود. میتوان گفت که پژاک نخستین حزب ایران و شرق کردستان میباشد که در آن مشارکت یکسان و برابر زنان و مردان در تمام سطوح مدیریتی عملی گشته است».
احزاب سنتی کردهای ایران پژاک را برخاسته از کردستان ایران نمیدانند
احزاب سنتی کرد ایرانی با وجود اختلافاتی که با هم دارند در انتقاد از پژاک همنظر هستند و این سازمان را مستقل و برخاسته از کردستان ایران ندانسته و آن را شاخه ایرانی یک حزب کرد غیرایرانی یا پ.ک.ک میدانند. زیلان وژین در پایان گفتگو با کیهان لندن میگوید: «برخی از احزاب اگرچه دارای اختلافاتی با یکدیگر بوده، اما مسئلهی پژاک، یکی از نقاط مشترک آنان است. میتوان گفت که به دلیل اختلافاتی که میان احزاب مختلف وجود داشت، در برخی از مواقع، فرصتهایی را برای ایجاد زمینههای مشترک و هماهنگ نمودن خود در راستای انجام فعالیتهای بسیار از دست دادند. نقاط مشترکی از جمله مسئلهی کرد و دشمن میتواند ما را به هم برساند. ما در قطعنامهی خویش نیز در این باره سخن گفتهایم. ما آمادهایم تا بر مبنای نقاط مشترک و رهیافت مسئلهی کرد، به صورت مشترک فعالیت نماییم. اما اگر برخی از احزاب به صورت جبهه در مقابل پژاک فعالیت نمایند، نشان از ضعف آنان میباشد. آنچه لازم است که بدانیم، این بوده که هر اندازه اتحاد میان احزاب کمتر شود، دشمن قوی میگردد. پس از اعلان کنگرهی پژاک، احزاب دیگر گرد هم آمدند، ما نیز خرسند شدیم که متحد گردند، اما گویی خیلی نتیجهبخش نبوده است. امیدواریم که اتحاد آنان بیش از پیش گردد».
رهبر پژاک در اشاره به روابط این حزب با حزب کارگران کردستان ترکیه یا پ.ک.ک. میگوید: «پژاک شاخهای از پ.ک.ک نیست. پژاک فکر و ایدئولوژی عبدالله اوجالان را قبول دارد. هر حزب کردی دیگر میتواند بدین شیوه عمل نماید. باید به این نکته نیز اشاره کنم، که اوجالان دیگر تنها رهبر یک خلق نیست و اکنون ایدئولوژی و فلسفهاش جهانی شده است. مبارزهی ۴۰ سالهی اوجالان برای انسانیت بوده و این بدان معنا نیست که پ.ک.ک میتواند در شیوهی فعالیت و مبارزهی ما دخالت نمایند. به دلیل همانند بودن ایدئولوژی، این طور دیده میشود که پژاک به پ.ک.ک نزدیکتر است. ما میتوانیم این شیوهی ارتباط را با احزاب دیگر شرق کردستان و ایران که مبارزه مینمایند، نیز داشته باشیم. بنابراین میتوان گفت که پژاک حزبی کاملا مستقل میباشد که برای دموکراتیزه نمودن شرق کردستان و ایران مبارزه مینماید».
برگرفته از کیهان لندن