بن بست سیاسی دولت ترکیه، شمشیر از رو بستن حکومت برای جنگ با آزادی، دمکراسی و لائیسیته، شکست سیاست های اردوغان و عدم حمایت غرب از او، وی را به بسمت مانورهای سیاسی میان “جبهه” روسیه – اسلامگرایان ایران و غرب کشاند.
دولت ترکیه پا در میدان سیاست استفاده از تضاد منافع “شرق” و “غرب” و جستجوی راه گریز از بحران کمرشکن داخلی گذاشته است.
پرسش اینست که صف بندی ها در منطقه در حال تغییر است؟ دلائلی که اسلامگرایان ترکیه و اسلامگرایان ایران را به روسیه نزدیک کرده کدامست؟
نقش مردم و جنبش های آزادیخواهانه، صلحدوستانه و سکولار دمکراتیک در این اوضاع آشفته چیست؟
پرسش های بالا در برابر اپوزیسیون آزادیخواه و سکولار دمکرات و مردمان منطقه قرار دارد. از درون پاسخ ها به پرسش ها، سیاست چه باید کرد زاده میشود.
*********************************
اسپوتنیک از سفر ارودغان به ایران خبر داده پرسیده است: آیا ائتلاف نظامی روسیه، ایران و ترکیه ممکن است؟
*********************************
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه هفته آینده به تهران سفر می کند. به گزازش آژانس خبری ایرانی “فارس”، این دیدار به فرایند تشکیل ائتلاف روسیه، ترکیه و ایران با مقصد حل و فصل بحران سوریه آغاز رسمی خواهد داد.
اردوغان 20 ژوئیه در گفتگوی تلفنی با حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران ایده ایجاد اتحاد سه جانبه جدید را پیشنهاد کرد. رهبر ترکیه اعلام کرد: “ما امروز بیش از قبل مصمم به حل معضلات منطقه ای و تشدید تلاش برای بازگشت به صلح و ثبات در منطقه به طرف ایران و روسیه دست کشیده همکاری نماییم”.
این گفتگو فقط چهار روز پس از کودتا نافرجام در ترکیه صورت گرفت و بدون شک، بر اساس عواقب کودتا دیکته شد. آنکارا “دست واشنگتن” را در کودتای شکست خورده می بیند و این دلیل، روابط ترکیه با ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و ناتو بیش از پیش وخیم تر کرده است. این روابط در حال حاضر با مشکلات و معضلات حل نشده اخیر یعنی جلوگیری از مهاجرت غیر قانونی شهروندان ترکیه و عدم ارائه روادید به کشورهای شنگن مواجه است. بحران عمیق داخلی و اختلاف نظر با غرب اردوغان را مجبور کردند به دنبال جستجو و حمایت متحدان جدید باشد.
به تأیید روزنامه لبنانی و بریتانیایی “الحیات”، حسن تفاهم معینی بین ترکیه و روسیه در جبهه سوریه دیگر حاصل شده است. به طور خاص، کاهش اثربخش حربی اخیر “جبهه فتح الشام” (جبهه النصره سابق) در نبرد تصرف حلب، دقیقا نتیجه کاهش کمک و مدد ترکیه است. طبق داده هایThe Financial Times لندن، در زمینه همگرایی با مسکو، آنکارا موضع خود را در مسئله حفظ رژیم اسد در قدرت نرم کرده است. با احتمال زیاد، ترکیه با بستن مرز و جلوگیری از ورود اجیران گروهکهای افراطی گر، حمل و نقل اسلحه، مهمات و پول موافقت می کند. در همان زمان نظارت بر وضعیت در شمال سوریه که منطقه مسکونی گروه های قومی ترک زبان و کرد ها می باشد برای ترکیه بسیار مهم است.
آندری کرتونف، مدیر شورای روسیه در امور خارجه در مصاحبه با کانال تلویزیونی RT تاکید کرد که “وضعیت بن بستی از نظر نظامی در حلب نشان می دهد که جستجوی انواع دیگر روش و طرز حل بحران ضروری است. در این شرایط، نزدیک شدن مواضع ترکیه سنی و ایران شیعه پیش شرایط خوبی را ایجاد می کند. بسیاری بستگی دارد به آنکه تا کدام حد و چقدر هر یکی از طرفین آمادۀ انعطاف پذیری به منظور دستیابی به مخرج مشترک هستند. اگر وحدت مواضع حاصل شود، مسئله حل و فصل سوریه بد عملی پیدا خواهد کرد، چون ایران، ترکیه و روسیه می توانند به طیف وسیع طرف ستیز در سوریه تاثیر گذار باشد.
این طیف مشمول هم بخشی از اپوزیسیون سوری، هم طرفداران اسد، هم حزب الله لبنان، سنی ها و شیعیان هست. مطلوب به نظر می رسد اگر به این ائتلاف عربستان سعودی و بعضی کشورهای خلیج فارس ملحق شوند. ولی حتی در قالب سه جانبه، این اتحاد بسیار اقتدار به نظر می رسد و می تواند به تحرک ذاتی مناقشه به شکل چشمگیر، نسبت به عئتلاف غرب تغییر جهت بدهد.
ولادیمیر سوتنیکوف، تحلیلگر دیگر روسی به این عقیده است که در نتیجه ایجاد ائتلاف سه جانبه، امکان دارد هندسه کل منطقه دگرگون شود. آشکار است که ظرفیت و امکانات پرقدرت این ائتلاف به سوی عدم تکه تکه شده سوریه بسیج خواهند شد. روسیه، ترکیه و ایران، کشورهای کلیدی در صحنه سیاسی خاور میانه می باشند. اتحاد آنان، امکان حل و فصل تأثیر گذار نه فقط بحران سوری بلکه شرایط درگیری های دیگر در این منطقه بزرگ مانند غراق، یمن و افریقای شمالی مهیا می سازد. این یک اتحاد مؤثر، حتی بیش از آن در قیاس عئتلاف در رأس آمریکا خواهد بود”.