مبحثی در ادبیات است به نام ” مرگ نویسنده ” که به بررسی اثر بدون در نظر داشتن نویسنده تاکید می کند . اینکه چرا در تمام دنیا؛ و البته بیشتر از ان کشورهای تحت سلطه و کشورهایی با حکومتهای مستبد؛ بر نقش سلبریتی ها در مواقع حساس و بحرانی صحه می گذارند بی ارتباط با ؛مرگ نویسنده ؛ نیست .
هیچ دلیلی ندارد که یک هنرمند ، بازیگر ، هنرپیشه و یا یک ورزشکار بدلیل موفقیت در خلق یک اثر هنری و یا ایفای متبحرانه ی نقشی و حتی یک ورزشکار بدلیل درخشش در میدانهای ورزشی بتواند یک روشنفکر و یا یک سیاستمدار و اقتصاددان برجسته هم باشد ! و در این دنیای بشدت تخصصی قرار هم نیست باشد !
اما دنیای رسانه و تبلیغات که در اکثر مواقع به دنیای سرمایه و سیاست وابسته است نقش سلبریتی ها را چندین و چندگانه کرده و بدلیل محبوبیت انها در نظر مردم از انها استفاده ی ابزاری کرده و انها را برای بدست اوردن ارا مردم و یا سوق دادن انها به مسیر دلخواه حاکمان بکار می گیرد .
دیشب روحانی باز هم از هنرمندان و ورزشکاران کمک خواست . از انها خواست که به میدان بیایند و در جهت خواسته های او مردم را توجیه کنند . بهتر است بدانیم که شاید یک رمان شاهکار ادبی باشد ولی حتما نباید نویسنده ی انهم یک شاهکار خلقت باشد . شاید بد نباشد به این نکته توجه کنیم که یک فوتبالیست حرفه ای برای موفقیت در کارش باید بیشتر وقت خود را به تمرینات در زمین اختصاص دهد و او لزوما نباید در موارد اقتصادی هم صاحب نظر باشد .
به استفاده ی ابزاری از محبوبیت سلبریتی ها بی توجه نمانیم .