پنجشنبه 7 ژوئیه 2016 در بخشی از مقالهء ” شکست نئوعثمانیسم با نوشسدن جام زهر” اشاره کردم که: در چنین شرایطی فقط دو راه پیش روی حکومت ترکیه باقی مانده است:
1- یا ارتش و ژنرالها با یک کودتا برای نظم دادن و یافتن راه و کانالی دیگر برای هدایت کشور وارد عمل میشوند
2- یا با خفت و خواری و شکستن غرور کذایی تُرک تباری با بر زمین گذاشتن شمشیر نئوعثمانی و دست برداشتن از برنامهء پان اسلامیسم و با تسلیم شدن و پناه آوردن به جهان پیرامونی و با طلب بخشش از کشور و ملّت روسیه، از اسرائیل، از بشار اسد، و با روی آوری قانونمند و با منشی دمکراتیک به بسیار مسائل پنهان و آشکار دیگر به عرصهء بین المللی بر گردد تا از فروپاشی کشور و حکومت در ترکیه جلوگیری کنند. حکومت ترکیه تا کنون مورد دوّم یعنی تسلیم و طلب عفو و بخشش را بر گزیده ولی مرحلهء عملی آنرا باید به اثبات رساند.
15 زوئیه 2016 یعنی یک هفته بعد از انتشار مقالهء در بالا مذکور، در اسپانیا بودم که بوسیلهء رسانه های دیداری و شنیداری این کشور از کانالهای به زبان آلمانی از وقوع یک کودتای نظامی در کشور ترکیه با خبر شدم .
با نافرجام ماندن این کودتا، رجب طیب اردوغان 16 ژوئیه خود کودتای دیگری را بشکلی وسیع و همه جانبه سامان داده است و تا زمان نامعلومی این فاجعهءِ اسف بار ادامه خواهد داشت. پروسهء تسلیم شدن اردوغان و حکومت اسلامگرای آن به جهان پیرامونی و با پس گرفتن تمامی سیاستهای خود در منطقه و طلب عفو بخشش از روسیه، اسرائیل و بشار اسد،
همچنین وقوع دو کودتای جدید در یک شبانه روز، بیانگر یک واقعیّت تاریخی مستند است که شرایط درونی و بیرونی کشوری نوپا بنام ترکیه همچنان مانند گذشته در بحرانهای عمیق هویتّی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ساختاری، و جهان بینی شناور است و آینده این کشور و روزگار مردمان ساکن آن مانند گذشته کاملأ در ابهام و ناپایدار و سرنوشتِ نزدیک و دور این کشور آبستن حوادث چند گانهء بسیار ناگوار درونی و بیرونی است که
از جمله میشود احتمال وقوع کودتاهای دیگر، جنگ داخلی، جنگ قومی و عقیدتی، جنگ حزبی و سازمانی بین ناسیونالیستها و اسلامگرایان، جنگ بین مدرنیته و سنت گرایی، و در نهایت فروپاشی این کشور را پیش بینی کرد.
تنها راه برون رفت از این بحران کنونی در کشور ترکیه برکناری رجب طیب اردوغان و برکناری حکومت اسلامگرای ترکیه است. برکناری اردوغان و برکناری کابینهء حکومت اسلامکرای آن و سپردن آنها به دادگاههای مردمی کمترین مجازاتی است که میشود به آنها داد ولی در مقابل راه را برای برقراری دمکراسی و بازگشت آرامش و امنیّت و ثبات در این کشور هموار خواهد کرد.
کودتا و انقلاب اسلامی ایی را که رجب طیب اردوغان از بالا در 16 ژوئیه سامان داده و با پشتیبانی قشر نا آگاه و اسلامی (بسیجی) جامعهء تُرک تباری آنرا هدایت میکند، مانند انقلاب اسلامی 57 در ایران عمل میکند، آنطور که تا کنون در ترکیه نزدیک به 100 هزار نفر را بیکار، زندان، و در بدر و تحت پیگرد قانونی و مورد شکنجه و تحقیر قرار داده است، به پاک سازی در ارتش، در ادارات، در وزارت خانه ها، در نظام قضایی و دادگستری، در سیستم اطلاع رسانی و مطبوعات و ژورنالیستی پرداخته است. به یک انقلاب فرهنگی در نظام آموزشی از دبستان تا دانشگاه مبادرت ورزیده و به پاک سازی کارد آموزشی مدرن و سکولار و لائیسم از دبستان تا اساتید دانشگاه کمر همت بسته است.
گروههایی از قشر عقب ماندهء جامعهء تُرک تباری را به مانند سپاه پاسداران و بسیجی نظام جمهوری اسلامی را بر ارتش و بر طبقهءِ روشنفکر و سکولار دمکرات و لائیسم و اندیشمند جامعهء ترکیه سوار کرده است. یک ساختار حکومتی اسلامی پلیسی را ایجاد و رعب و وحشت بر آسمان ترکیه سایه افکنده است. حکومت آسمانی اسلامی اردوغان حکومت زمینی این جهانی خردگرا را در محاصره و در چنگال گرفتار کرده است.
رجب طیب اردوغان مانند رهبران نظام جمهوری اسلامی تهران، با کلی گویی و عوامفریبی طبقهءتکنوکراتهای متزلزل وغیر متعهد تحصیل کردهء اروپا و آمریکا را به خدمت گرفته است. اردوغان اپوزیسیون شخص خود و حکومت را انتخاب میکند و از اپوزیسیون واقعی یعنی حزب وابسته به مردمان کُرد (حزب دمکراتیک خلق ها) دوری میجوید و آن را حامیان تروریست و تروریست مینامد.
رجب طیب اردوغان کودتای نا فرجام را نعمتی الهی دانست تا بتواند کودتای اسلامی خود را رونق دهد. کودتای نا فرجام و کودتای اسلامی در جریان پرزیدنت اردوغان و آنچه اکنون در ترکیه میگذرد، یک بلای آسمانی برای شهروندان ساکن کشوری بنام ترکیه، برای همسایگان آن و بطور کلی آتشی ویرانگر در خاورمیانه است. اثرات منفی آن در خاورمیانه و در جهان بویزه در جهان اسلام اگر از پیامدهای شوم انقلاب اسلامی به رهبری خمینی57 در ایران و در جهان بیشتر نباشد کمتر نیست.
اگر کودتای نا فرجام برای پرزیدنت اردوغان یک هدیهء الهی بود، برای کسانیکه میخواستند در نهایت به هویّت و به جایگاه و پایگاه طبقاتی و فکری آقای اردوغان پی ببرند، هم یک نعمتی بزرگ بشمار میرود، زیر این کودتا از اسرار و راز و رمز و از ماهیّت اصلی و سرچشمهء فکری و جهان بینی آقای اردوغان پرده برداری کرد که ایشان آتش بیار اصلی معرکهء داعش بوده و جز اسلامگرایی و دیکتاتوری در ساختار خلیفه گری و سلطانی و جز خود محوری و حکمرانی فردی مانند ولایت فقیه در تهران در افکار و سرشت او پندار و کردار نیکی نیست و این فرد با دمکراسی و پلورالیسم سیاسی و فرهنگی و با حقوق بشر بسیار بیگانه است.
کودتای آقای پرزیدنت اردوغان برای شهروندان ترکیه، برای کشورهای همسایه، برای خاورمیانه و برای جهان پیرامونی خسارات بسیار سنگینی بهمراه خواهد داشت:
1- برپایی حکومت اسلامی پرزیدنت اردوغان کشور ترکیه را از رشد و توسعه باز میدارد و دست آوردهای گذشته را بر باد خواهد داد. شهروندان ترکیه باید بدانند پرزیدنت اردوغان همان خمینی برای ترکیه است با این تفاوت که ایشات کت و شلوار و کراوات دارد. خمینی و خامنه ای ایران را نابود کرد، بدون شک آقای آیت الله اردوغان ترکیه را هم نابود و ذلیل و منزوی خواهد کرد.
2- شهروندان ترکیه باید بدانند که رویکرد اردوغان به اسلامگرایی و موضوع پوزش خواهی اردوغان از پرزیدنت پوتین با واسطه گری علی خامنه ای صورت گرفته با این هدف و تاکتیک که ترکیهء امروز بر زمین خورده و نیازمند به کمک را از حوزه و جبههء اروپا و آمریکا خارج کنند و در سنگر پوتین و خامنه ای بر علیه غرب موضعگری کند.
هنگامیکه رجب طیب اردوغان موضعی ضد آمریکایی و ضد اروپایی میگیرد و آنها را پشتیبان کودتا گران ارزیابی و از روسیه قدردانی میکنند، همزمان و موازی با او علی خامنه ای در تهران هم با اردوغان همصدا و هم لحن میشود و غرب را مورد ناسزایی و بدگویی قرار میدهد و بی اعتباری برنامه برجام را به میان می آورد.
از سویی اگر زمانی عثمانیان در ترکیه و صفویان در ایران بر علیه هم بودند، امّا امروز، حکومت صفوی قزلباش علی خامنه ای و حکومت عثمانیسم اردوغان دوشا دوش هم برای اهداف پان ترکیسم با ابزار پان اسلامیسم به بهای نابودی ایران در تلاشند. که این تلاش راه بجایی نخواهد بُرد.
همه جبهه شدن اردوغان با پوتین و خامنه ای فروپاشی و نابودی کشور ترکیه و از هم گسیختگی این کشور را در جهان گلوبال در بر خواهد داشت، ترکیه از اردوگاه سوسیالیسم و یا از اتحاد جماهیر شوروی سابق قوی تر نبوده و نیست بنا بر این خُرد کردن آن برای اروپا و غرب کار بسیار آسانی میباشد. چنانکه ایران شاهنشاهی را هم با آوردن یک آخوند و نشاندن آن در ماه خُرد و نابود کردند.
3-موفقیّت کودتای اسلامگرایی پرزیدنت اردوغان در ترکیه باعث استحکام سپاه داعش و اسلامگرایی رادیکال و تروریست های اسلامی در خاورمیانه و جهان است و به جنگهای قومی و دینی در خاورمیانه تا زمانی نا معلوم دامن بیشتری خواهد زد که خود کشور ترکیه قربانی آن خواهد بود و برای سایر جهان مزاحمت هایی را ایجاد خواهد کرد.
4 – قدرت گیری حکومت اسلامی در ترکیه، باعث تقویّت علی خامنه ای و بارگاه ولایت فقیه و بطور کلی اسلام گرایی در ایران و سرکوب هرچه بیشتر ناسیونالیسم ایرانی و بر باد دادن سرمایه های ملّی ایرانیان و خروج آن از طریق ترکیه است. ترکیه اسلامی حکومت اسلامی در تهران را از منزوی بودن نجات مبدهد، و باعث کُندی روند بهار عربی و جنبش سکولاریسم در جهان عرب و شمال آفریقا خواهد شد.
5 – با نگاهی وسیعتر و امنیتی تر، استعمارگان غرب هیچگاه حاضرنبوده و نیستند که در شرق حکومتی بر سر کار باشد که در مقابل غرب گردنکَشی و یا درشتگویی کند. سرمایه داری غرب از قدرت سیاسی و اقتصادی شدن کشورهای جهان شرق و از بیداری مردمان آن وحشت داشته و دارند. اگر دیروز نوبت ایران، مصر، عراق، لیبی، و سوریه بود، امروز نوبت ترکیه است. که شخص رجب طیب اردوغان عامل این قربانی شدن کشور و شهروندان ترکیه است.
خمینی ها و خامنه ای ها و اردوغان ها خود عامل بیگانه و باعث این بدبختی ها و تحقیر ها ملّتها میباشند، ارکان دیگر این بدبختی ها، ملّتی نا آگاه و طبقهء خودفروش و فرومایهء تکنوکرات های تحصیل کردهء کشورهای غربی و یا وطنی و یا گروهی بنام روشنفکران دینی میباشند.
6 – موضوع نگهداری پناهندگان از سوی حکومتهای ترکیه برای جلوگیری از مهاجرت آنها به اروپا امتیازات سیاسی و اقتصادی چندی و کمک های مالی هنگفت و فرصت های مناسبی را برای حکومت ترکیه فراهم کرد، امّا رجب طیب اردوغان با اسلامگرایی و با کودتای اسلامی خود دارد همه را بر باد میدهد و ترکیه را برای همیشه از پیوستن به اتحادیّهء اروپا محروم کرد.
حکومت اسلامگرای ترکیه با درخواست های غیر دمکراتیک خود از اتحادیّهء اروپا روش تهدید را بر علیه این اتحادیّه در پیش گرفته است، امّا اروپا تا کنون صبر کرده است، امّا هشدار داده است که در صورت ادامهء رفتار غیر دمکراتیک حکومت ترکیه و شخص اردوغان کارتهای قوی را بر علیه ترکیه دارند که در صورت ضرورت آنها را بر روی میز خواهند گذاشت، بازی کردن اروپا با این کارتها فاتحهء کشور ترکیه و هزارانی مانند اردوغان خوانده است.
7 – پرزیدنت طیب اردوغان و حکومت اسلامگرایی ترکیه برای تحکیم قدرت سیاسی خود علاوه بر بسیج طبقات عقب مانده در ترکیه، در خارج از مرزهای این کشور از جمله در آلمان هم به بسیج و هدایت اسلامگرایان و طبقات بدون شناخت جامعهء تُرک تباری از آنچه در جهان پیرامونی میگذرد پرداخته که با راهپیمایی به پشتیبانی از اردوغان در آلمان نشان دادند، که مردم تُرک تبار در آلمان و با مردم این کشور هیچگونه همسویی و هماهنگی و تعلقی نداشته و ندارند، که این عمل موازی سازی فرهنگی و قومی موقعیّت مردمان کارگر مهاجر به آلمان را با مشکلات مختلفی روبرو کرده و خواهد کرد.
8 – بطور کلی تمامی این تئاترها و موش و گربه بازیهای پرزیدنت رجب طیب اردوغان و زمینهءِ اینهمه اسلامگرایی و کودتا در کودتا های چند و افتادن اردوغان به دامن روسیه و اسرائیل و بشار اسد دادن افسار خود بدست علی خامنه ای و طلب عفو و بخشش از جهان پیرامونی و آوردن چون و چندهای بسیار دیگر، تنها و تنها برای سرکوب جنبش دمکراتیک و حق طلبانهء مردم کُرد در ترکیه بوده و هست.
حکومتگران ترکیه به این نتیجه رسیدند که ادامهء پروسهء دمکراسی در ترکیه قدرت گیری مردمان کُرد را شامل خواهد شد، و اگر پرنسیپ شایسته سالاری را رعایت کنند بیش از یک دهه طول نخواهید کشید که مردم کُرد هژمونی سیاسی و اقتصادی ترکیه را در دست خواهند گفت، پس برای مبارزه با جنبش دمکراسی خواهی ملّت کُرد نسخهء قدیمی دیکتاتوری و اسلامگرایی عثمانیسم را در پیش گرفته و میگیرندو به جبههء دیکتاتورها ماند پوتین و خامنه ای پیوستند، و از اروپا و آمریکا که خواهان دمکراسی و رعایت حقوق بشر در ترکیه هستند، فاصله گرفته و میگیرند.
غرب بویژه آلمان و اتحادیّهء اروپا خواهان رعایت دمکراسی و حقوق بشر و پشتیبان حقوق به حق مردم کُرد و به رسمیّت شناختن وجود و حقوق آنها در ترکیه میباشند، میزان سنجش رشد دمکراسی در ترکیه و شاخص پیوستن ترکیه به اروپا، و بهره وری این کشور از امتیازات و اقتصاد بازار اروپا، با چگونگی رفتار حکومتهای ترکیه با مردم کُرد پیوند نا گسستنی دارد. پشتیبان مردم کُرد در بین نمایندگان پارلمان آلمان قوی است.
حزب دمکراتیک خلق ها در ترکیه اپوزیسیون واقعی نظام و ساختار سیاسی در ترکیه امروز میباشد، مردم کُرد و این حزب با اقشار مدرن و دمکراتیک جامعهء تُرک تبار مرکز و نیروی محرکه جایگزینی دمکراسی و پلورالیسم در ترکیه میباشند و بخوبی میتواند نقش اساسی را در گذار از شرایط نامعلوم و بسیار خطرناک امروز ترکیه بازی کند. شخص صلاح الدین دمیر تاش این توانایی و شایستگی و آن ظرفیّت دمکراتیک را دارد، که با بر کناری رجب طیب اردوغان بر مسند قدرت سیاسی بنشیند. حضور چشمگیر خزب دمکراتیک خلق ها، در ساختار سیاسی ترکیه، تضمین دمکراسی در این کشور میباشد.
در پایان برای هوشیاری و پاسداری از امنیّت و منافع ملّی و حفظ تمامیّت ارضی کشورمان ایران، همچنین به مناسبت پیوندهای إتنیکی در آنسوی مرزها، و از همه مهمتر دغدغهء جایگزینی دمکراسی و سکولاریسم در ایران و شناخت آسیب پذیر یهای این روند در ایران و خارج از جغرافیای ایران و سیری در تحولات اسلامگرایی از حملهء اعراب و حکومتهای تُرک تبار، پژوهش و کنترل چگونگی سیاست ورزی در درون و در روابط بین الملل کشورهای همسایه و هم مرز ایران از جمله ترکیه از اهمیّت ویژه ای برخوردار بوده و هست.
به همین منظور از سال 2000 میلادی بر حسب علاقه من یک سلسله مطالعات عمیق و کارشناسانه ای را در مورد مباحث نامبرده آغاز کردم و چند نفر از ایرانیان راستین دیگر هم به این جبهه پیوستند و مقالات روشنگرانه ای را در مورد مسیر سیاسی کشور ترکیه و بر علّت های پیدایش اسلامگرایی رادیکال در خاورمیانه مطرح کردیم، که از هر سو از دوست و دشمن مورد حمله قرار گرفتیم، که ما نازیسم هیتلری، نژاد پرست، راسیست و ضد تُرک و ضد عرب هستیم و برایمان نسخه های پژشکی و فحش و ناسزاهای بسیار و حتّی تهدیدهای پنهان و آشکاری را دریافت کردیم.
همانطور که در پاسخ انتقادگران پاسخ میدادم که گذر زمان ثابت خواهد کرد که حق با کیست، اینک با گذشت زمان و پیدایش بنیادگران اسلامی رادیکال داعش و تحولات بوقوع پیوسته جدید در ترکیه و شرایط کنونی در خاورمیانه بر تحلیل و تجزیه های ما و بر پیشگویی ها و آینده نگری های ما انگشت صحت گذاشت.
اکنون جا دارد که بر اساس اصول دمکراسی و مطابق با فرهنگ سیاسی متین و خردگرا همهء کسانیکه ما را سرزنش میکردند و توهین های راسیست و نازیسم را به ما نسبت میدادند، در حضور همین فضای مجازی با پس گرفتن تمامی گفته ناشایست خود بطور رسمی از ما پوزش بخواهند،
سیاست ورزی یک دانش هست که با آن میتوان تا اندازه ای معین آینده را پیش بینی کرد و برنامه ریزی کرد و از عوامل و رخدادهای خسارت بار در ابعاد مختلف مانند آنچه در ترکیه اتفاق افتاد جلوگیری کرد. بجای توهین و برچسپ های نازیسم و راسیست به ما گوش دادن به گفته های ما توجه کردن در قدم اوّل بسود مردم تُرک تبار و عرب تبار در هر گوشهء جهان بوده و هست. امروز نگاه کنید هر جا نامی از مردمان تُرک و عرب به میان می آید عکس العمل مردمان دیگر نسبت به این مردمان چیست ؟ طبیعی است که خارجی های دیگر از جمله ما ایرانیان هم از این بایت در رنج و تا اندازه ای تحت فشار هستیم.
جالب اینجاست قبل از وقوع تحولات جدید و وقوع این دو کودتا در ترکیه، ایرانیان و بویژه رسانه های دیداری و شنیداری و نوشتاری فارسی زبان، موضوع ترکیه یا برایشان اهمیّتی نداشت و یا از بیان آن شرم و ترس داشتند، امّا اکنون که تحولات و کودتا ها صورت گرفته، موضوعات کلی آنها شده ترکیه و از هر گوشه و کنار نوشتار و مقاله و تجزیه و تحلیل سر بر می آورد، و کارشناسان رنگارنگی پیدا میشوند.
چنین جامعه ای گرفتار ایستایی، نا کارآیی، دنباله رو، و مرده خوار است که بر مرده ها گریه و زاری و رجز خوانی تاسوعا عاشورایی میکند، امّا نمیداند که کلید رهایی از نظام جمهوری اسلامی تنها در ایران نیست و از اهرمهای اساسی برای برپایی و جایگزینی و استواری سکولار دمکراسی ریشه در خارج از مرزهای ایران دارد.
مقالات در رابطه با این موضوع در لینک های زیر:
شنبه 16 آوریل2016
نئو عثمانیسم: واپسگرایی، استبداد، جنگهای قومی و دین
http://www.iranglobal.info/node/54290
پنجشنبه 7 ژوئیه 2016
شکست نئوعثمانیسم با نوشیدن جام زهر
http://www.iranglobal.info/node/55604
برگرفته از: ایرانگلوبال