در آفتابی ترین روزهای سال های اخیر، جامعه ایرانی در دو خیزش 1396 و 1398 و همچنین در انقلاب “زن زندگی آزادی” نشان دادند که برچیدن حکومت اسلامی از راه انقلاب در کف خیابان را طلب می کنند. این صدای انقلاب خواهی، در میان طیف گسترده و ناهمگون اصلاح طلبان و جامعه سیاسی موج سوار، “گذار” شنیده می شود. چرا؟ گروه هایی که مطالبه انقلاب را به “گذار” تفسیر می کنند، چه مشکلی با انقلاب دارند؟ آیا نگرانی آنها اینست که در دریای توفانی نمی توانند شنا کنند و سرنخ ها از دست آنها برای پیشرد اهداف شان خارج می شود و هدایت سیاسی میدان نبرد از تلویزیون های مهندسی افکار عمومی، به سکانداران “جنبش اقدام در خیابان” منتقل می شود؟
1-“گذار” طلبان، بی رمق کنندگان انقلاب
مقصود “گذار” از “جمهوری اسلامی”، عبور کردن از آن است. برای عبور از یک نظام سیاسی، بایستی ابزار لازم را تدارک دید و هنگامی سیاست عبور از حکومت سیاسی فاقد ابزار است، ما حق داریم در اصل “گذار” تردید کرده و تحریف کنندگان و طراحان شعارهای توخالی را رسوا کنیم.
“گذارطلبان” با چند روش خواهان تهی سازی بار انقلابی گذار و درجا زدن در شعار توخالی “عبور” از حکومت اسلامی هستند. نخست: تغییر در رهبری سیاسی کشور، دوم: استفاده از نهادهای مدنی برای فشار بر حکومت، سوم: یاری از فشار عامل بیرونی (جامعه جهانی) و چهارم: برگزاری انتخابات آزاد در چارچوب فاشیسم اسلامی.
پس از شکست اصلاح طلبی اصلاح طلبان درون و بیرون از حکومت اسلامی در تمام حوزه ها (که پرداختن به روند آن در حوصله این نوشته نیست)، “گذار”طلبی رواج یافت تا بی آبرویی اصلاح طلبی پشت این واژه پنهان شود. همه راه های “گذار”طلبان، به لطف و کرامت و دلرحمی حاکمان و تن دادن به انتخابات آزاد منتهی می شود.
انتخابات آزاد در حکومت اسلامی توسط آقایان ابوالفضل قدیانی و محسن کدیور در بیانیه “گذار مسالمتآمیز از نظام اصلاح ناپذیر”، چنین شفاف تبیین شده است:
“زمانی است که به دلیل فشار فزاینده نارضایتی عمومی و قبل از فروپاشی در عین اینکه رژیم مستقر است اما برای بقا چاره ای جز تن دادن به افکار عمومی ندارد. اگر مخالفان قوی و از پشتوانه بالای مردمی برخوردار باشد رژیم چاره ای جز اجابت افکار عمومی و برگزاری همه پرسی ندارد.”
تجربه رژیم شاه نشان داد که دیکتاتور به افکار عمومی تن نداد تا ملت مجبور به انقلاب شد. شاه چاره را در فرار، و نه اجابت افکار عمومی و برگزاری همه پرسی دید. مطالبه گذارطلبان مبنی بر “اجابت افکار عمومی و برگزاری همه پرسی” توسط یک حکومت هار فاشیستی نامتحمل است. ماهییت سیاسی – دینی حکومت و تجربیات سرکوب و جنایات 45 ساله این رژیم سفاک، در تائید سرکوب خشن ویا فرار دست اندرکاران از خشم ملت، و نه گردن نهادن به انتخابات آزاد است.
این نظریه سیاسی، در چشم جامعه ایرانی خاک می پاشد و موجب توهم به ماهیت حکومت اسلامی می شود. هدف از نشر اندیشه های گذارطلبانه، بازداشتن جامعه شهروندی از ادامه انقلاب “زن زندگی آزادی” و تدارک قیام است. گذارطلبان، آگاهانه یا ناآگاهانه آب در آسیاب حکومت اسلامی می ریزند.
2-سرنگون طلبان
سیاست سرنگون طلبانه، حول براندازی حکومت متمرکز شده و کیفیت سیاسی و چشم انداز آلترناتیو را کمرنگ می کنند تا کالای قاچاق خود را به کمک صدام حسین (سیاست فرقه مجاهدین پیش از مرگ صدام)، اسرائیل، حمله خارجی، کودتا، قیام فرقه ای .. حمل کنند. گرایش سیاسی نظیر مجاهدین، به هر دستاویز خارجی متصل شده تا حکومت اسلامی رجوی را جایگزین حکومت اسلامی خمینی و اکنون خامنه ای کند. نیروهای مدافع استقرار دیکتاتوری سکولار در ایران، چهل و پنج سال است که در راهروهای سفارتخانه های امریکا و .. انتظار می کشند تا با حمله خارجی، به قدرت رسانده شوند.
3-کنشگرن انقلاب “زن زندگی آزادی”، برچیدن حکومت اسلامی از راه قیام و انقلاب ملی و مردمی را به تعیین کنندگی نقش جامعه و خرد جمعی در سرنوشت ایران گره می زنند. از اینرو با افتخار خود را نه “گذارطلب” که انقلابی معرفی می کنند و امر برچیدن کامل حکومت اسلامی و دستگاه های سرکوب و تفتیش عقاید را با پیشنهاد و تبلیغ، ترویج و سازماندهی برای “جمهوری شهروندان ایران” طرح می کنند.
انقلاب سوم در ایران اجتاب ناپذیر است و این انقلاب به همبستگی میدانی اکثریت مطلق جامعه نیاز دارد. این اکثریت مطلق، برای تعیین تکلیف با اقلیت چند میلیونی حاکم و شبکه های مافیایی آن، می تواند خود را در سطوح میدانی و سیاسی “جنبش اقدام در خیابان” و “جبهه ملت متحد”، سازمان دهد تا تغییر توزان قوا بسود ملت و تدارک قیام و ادامه “انقلاب “زن زندگی آزادی” میسر گردد.
با سیاست تقلیل انقلاب به “گذار”، نمی توان مانع پیشروی انقلاب “زن زندگی آزادی” شد، زیرا جامعه هوشیار و بلوغ یافته ایران مصمم است تا آینده خویش را بر بنیاد خرد جمعی و نه بیخردی محافل و دارو دسته ها، گروه ها و فرقه ها تعیین کند. کارزارهای مجازی و فیل هوا کردن های خارج کشوری “گذار”طلبان، ادامه بیراهه های تا کنونی است، زیرا بر بنیاد تحریف ارزش های انقلاب “زن زندگی آزادی” استوار هستند.
اقبال اقبالی
27.03.2024
www.tribuneiran.org