همانطور که میدانید پیش از نماز جمعه دو خطبه خوانده می شود تا امام جمعه، «امت» را در مورد مهمترین مسائل داخلی و جهانی و نیز اندرزهای مربوط به تکلیف دینی مطلع سازد. در سنت شیعه ایراد خطبه واجب است و مسلمین باید در زمان خطبه آرامش داشته باشند و بطور دقیق گفتار و احکام امام جمعه را گوش کنند. می دانیم که از انقلاب اسلامی، نماز جمعه مرکزی در دانشگاه تهران برگزار می شود تا صدای دانشگاه و دانش خفه شود. از آن زمان، تمام شبکه 70 هزار مسجد در همگامی تنگاتنگ با حکومت موضوع های ایدئولوژیک و دینی را برای ادامه کنترل اجتماعی یا بسیج دینی تبلیغ می کنند. دستگاه روحانیت، نماز و خطبه را جنبه عبادی داده و این شرکت را سنت پیامبر گفته و آنرا وسیله ای برای رفتن به بهشت می داند. برای نماز جمعه چهل روایت وجود دارد و محمد چنین می گوید: «خداوند، نمازجمعه را بر شما واجب کرد. هرکس آن را در حیات من یا پس از وفات من، از روی سبک شمردن، و یا انکار رها سازد، خداوند، زکاتش را قبول نمی کنند. بدانید! حجش، قبول نیست.(وسایل الشیعه). پیامبر باز میگوید: «هر گامی بسوی نماز جمعه برداشته شود خداوند سختیهای قیامت را بر او آسان میکند و دستور میدهد به او که وارد بهشت شود.». بدین ترتیب مومن و حزب الهی با چنین انگیزه دینی و معامله گرانه به نماز جمعه می روند.
مسجد سازی و کنترل اذهان مردم و نفوذ دینی ایدئولوژیک همیشه یک مشغولیت اساسی حکومت دینی بوده است. ارسال آخوند و امام جمعه در تمام شبکه نماز جمعه، تامین یک بودجه سنگین برای مراسم نماز جمعه در شهر و روستا و تنظیم خطبه بمنظور کنترل ذهن و رفتار دینداران، یکی از محورهای اصلی تلاش حکومتی بوده است. هدف نماز جمعه و خطبه های آن، انقیاد روحی مردم و تحکیم وابستگی ایدئولوژیکی آنها و بسیج روانی مردم و آمادگی دسته های بسیج و پاسدار و حزب الهی و اوباشان و زنجیربدستان و قمه کش ها و جاسوسان می باشد. البته نماز جمعه و ایراد خطبه، یکی از حلقه های بسیار متعدد کنترل دینی در جامعه است، ولی این نماز هفتگی، جنبه سمبولیک و استراتژیک بسیار نیرومند برای حکومت دارد، پس، نماز جمعه باید خوب برگزار شود، باید انگیزه دینی مردم را افزایش دهد و باید اهرمی برای بسیج توده وسیع و اجرای فرمانهای عبادی و سیاسی و توطئه گری باشد.
چندی پیش هنگامیکه روی یوتوب نام خود را بفارسی نوشتم، بسرعت تمام مصاحبه های من پیش چشمانم ردیف شد. اما در میان این فیلم ها، چشمم به سخنرانی امام جمعه ای بنام حسینی طباطبایی افتاد که در خطبه اول نماز جمعه خود به نقد مقاله من پرداخته بود. تعجب کردم. در واقع سال پیش بخشی از مقالات تحقیقی من در باره «قرآن، نه کلام خدا و نه الهام محمد، نوشته ای تاریخی التقاطی» بود. این شخص در گفتار صوتی خود زیر عنوان «پاسخ به جلال ایجادی» برخی از نکات مقاله های مرا دستچین نموده و با تحریف عریان نوشتار من، حرفهای گنگ خود را در حمایت از قران و اسلام و پیامبر، بیان می کند و به مسلمانان هشدار میدهد که آنها مواظب بی دین ها و ناباوران و دانشگاهیان باشند. البته هدف مقاله های من طرح انتقاد هرمنوتیک قرآن برای جامعه سیاسی و روشنفکری است. ولی این بار یک امام جمعه موضوع را در میان توده مومن طرح می کند. آنچه روشن است بطور مسلم مخاطبان این امام جمعه چیزی از هرمنوتیک نخواهند فهمید ولی به گوش برخی می رسد که قرآن را انتقاد کرده اند….(جلال ایجادی 20/12/2017).