روزنامهی آلمانی “دیولت” گفتوگویی با کمال داود، نویسنده و روزنامهنگار برجستهی الجزایری انجام داده است. او در این گفتوگو تصریح کرده که آموزش و فرهنگ مهمترین ابزارهای مقابله با تروریسم “دولت اسلامی” است.
Algerischer Autor und Journalist Kamel Daoud
کمال داود، نویسنده و روزنامهنگار الجزایری
کمال داود، نویسنده و روزنامهنگار الجزایری، زادهی سال ۱۹۷۰ است. او در رشتهی ریاضیات و ادبیات تحصیل کرده و از سال ۱۹۹۴ به فعالیت روزنامهنگاری برای روزنامههای فرانسوی مشغول است. داود همچنین رمانی به زبان فرانسه منتشر کرده که به گفتهی منتقدان، طرحی در مقابل رمان “بیگانه” آلبر کامو است.
روزنامهی آلمانی “دیولت” شماره روز دوشنبه (۱۵ اوت / ۲۵ مرداد) گفتوگویی با کمال داود و یوهان سیمونز، رئیس جشنوارهی هنری “روهرتریناله” انجام داده که در آن از جمله موضوعاتی چون ترور و “دولت اسلامی”، لزوم فرهنگسازی و نیز فقدان انتقاد از خود در میان مسلمانان به میان آمده است. بخشهایی از سخنان کمال داود در این مصاحبه را در زیر مرور میکنیم.
ستم به زنان، تراژدی جهان اسلامی
گفتنی است که پس از رویدادهای شب سال نو میلادی در کلن و چند شهر دیگر آلمان، کمال داود در مقالهای در “نیویورک تایمز” نوشت که رویکرد غرب در رابطه با پذیرش پناهجویان “سادهلوحانه” است و بسیاری از پناهجویان از کشورهای عربی به سادگی از فرهنگ خود دست برنمیدارند.
این مقاله از هر دو طرف مورد انتقاد قرار گرفت. اما داود تصریح میکند که انتقاد او همچنان به قوت خود باقیست و کماکان در غرب کسی نمیخواهد واقعیت را ببیند. به باور او، گفتوگو دربارهی تفاوتهای فرهنگی را نباید به معنی ایجاد تردید نسبت به فرهنگی فهمید، بلکه دیدن تفاوتها تلاشی است برای فهمیدن بهتر امور و دستهبندی آنها.
به گفتهی کمال داود، شعار “آزادی، برابری و برادری” کماکان باید به عنوان یک ایدهآل برای دستیابی به جامعهای آرمانی نگریسته شود، اما این امر به معنی بستن چشم خود بر حقایق نیست. تفاوتهای فرهنگی وجود دارند و کاملا آشکار هستند. جامعهای که به زنان ستم میکند، رابطهای معیوب با زندگی دارد؛ یعنی رابطهای معیوب با “دیگران” و “دیگر بودن”. نوع رابطه با زن، جهان و تصور از جهان را تعیین میکند. این رابطهی معیوب تاثیراتی دارد و این امر واقعیت تراژیک در جهان اسلامی است.
لزوم انتقاد از خود نخبگان مسلمان
از دیدگاه کمال داود، یکتاپرستان از بسیاری جهات شبیه یکدیگرند، از جمله در اراده برای اعمال قدرت بر انسانهای هر چه بیشتر. او رویکرد خود را در نوشتههایش رویکرد یک انسان آزاد میداند و معتقد است که باید فاصلهی انتقادی معینی را نسبت به امور ایمانی حفظ کرد.
کمال داود تصریح میکند که هم جهان عرب و هم جهان غرب از او به عنوان یک نویسندهی الجزایری انتظارات معینی دارند، اما او خود را ملزم نمیداند که این انتظارات را برآورد. برای نمونه در موضوع مربوط به استعمار، برای او تاسفآور است که مرتب بشنود همهی تقصیرهای آنچه امروز در الجزایر و دیگر کشورهای مستعمرهی سابق میگذرد، به گردن غرب است.
به باور داود، اگر چه غرب مسئول است، ولی فقط غرب مسئول نیست. شرقیان نیز مسئولاند و نوبت آن رسیده که مسئولیت خود را بپذیرند. کسانی که به “نظریهی توطئه” متوسل میشوند و میخواهند با باورهای دینی همهی مسئولیتها را متوجه غرب کنند، کار را برای خودشان ساده میکنند و میخواهند خود را بیتقصیر جلوه دهند و از خود سلب مسئولیت کنند.
برای نخبگان کشورهای عربی این واقعیتها دردناک است و نمیخواهند آنها را بپذیرند. اما کسانی که میخواهند واقعا چیزی را تغییر دهند، باید با بصیرت و انتقاد از خود آغاز کنند. توسل به نظریهی استعمار، برای فرار از چنین رویکردی است.
به باور داود، غرب نه ظالم است و نه عادل . زمان آن رسیده که شرق تفکر مستقل خود را بسازد و مسئولیت رفتار و ناکامیهای خود را برعهده بگیرد. پس از پایان عصر استعمار شاهد بودیم که کسانی که کشورهای مستعمره را آزاد ساختند، نه تصوری برای آینده داشتند و نه به کسی آزادی دادند. پس از آن نیز نه اشتغالی ایجاد گردید و نه چشماندازی عرضه شد. در چنین شرایطی اگر کسی بیاید و به همگان وعدههای فریبنده بدهد، از او پیروی میکنند. در واقع ناکامی روشنفکران شرق، راه را برای دیسکورزی توتالیتر و ایدئولوژی آن هموار کرد. به همین دلیل است که امروزه جهادگرایان میتوانند وعدههای رستگاری به مردم بفروشند.
“شکست ارزشهای جهانشمول انسانی”
کمال داود در برابر پرسش مربوط به استفادهی ابزاری از اسلام برای ترور معتقد است که هیچ کس جهادگرا به دنیا نمیآید، بلکه به جهادگرا تبدیل میشود. او تصریح میکند که پیش از همه عربستان سعودی همه کار میکند تا سیطرهی خود را بر جهان تامین کند. ماتریکس ایدئولوژیک و سرچشمهی جریان جهادگرایی در عربستان سعودی است و پول روحانیان را این کشور تامین میکند.
به باور کمال داود، عربستان سعودی و “دولت اسلامی” به هم تعلق دارند. رهبران سعودی میلیونها دلار صرف تبلیغات میکنند. برای نمونه تبلیغات جهادگرایانه و همهی نوشتههای آن محصول وهابیگری سعودی است و اینها سختترین جریان در جهان اسلامی هستند. این نوشتهها بهصورت انبوه چاپ و بهطور رایگان در سراسر جهان پخش میشوند.
برای مبارزه با جهادگرایی نباید فقط به راهحلهای نظامی متوسل شد. اگر قرار است از پیوستن فردای کودکان به جهادگرایان جلوگیری کنیم، باید از امروز جلوی آنان را بگیریم، زیرا جهادگرایی یعنی شکست ارزشهای جهانشمول انسانی و فرهنگ ما. راهحل کوتاه مدت شاید امنیتی باشد، اما در درازمدت باید پاسخی فرهنگی به این مساله داد.
کمال داود بیم آن دارد که جهان تفکر آزاد در مصاف کنونی فرهنگی از جهادگرایان شکست بخورد، اما به عقیدهی او برای اینکه در کل جنگ شکست نخورد، نباید اجازه دهد که شبیه دشمن شود و اگر خود را فقط به راهحل نظامی محدود کند، از هم اکنون آن را باخته است.
به گفتهی داود، برای شکست نخوردن در پیکار با “دولت اسلامی”، باید از فرهنگ محافظت کرد و به فرهنگسازی پرداخت. آموزش و فرهنگ، مهمترین ابزارهای مقابله با تروریسم “دولت اسلامی” هستند.
داود تصریح میکند، جامعهای که فقط یک کتاب میشناسد، جامعهای غیرآزاد است. انسانی که کتابهای زیادی میخواند آدمی روادار است و انسانی که فقط یک کتاب میخواند، ناروادار است. به همین دلیل هم نخستین حملات جهادگرایان متوجه پادگانها نیست، بلکه متوجه ویران کردن میراثهای فرهنگی و اشیا هنری و بناهای تاریخی و فرهنگی است. بیهوده نیست که “دولت اسلامی” تلاش میکند در وهلهی نخست فرهنگ، یعنی امر انسانی را نابود کند، زیرا از این طریق میتواند هستهی مرکزی جامعه را هدف قرار دهد.
این نویسندهی الجزایری نتیجهگیری میکند که در واقع “دولت اسلامی” هم مانند فاشیسم نخست تلاش میکند فرهنگ را نابود سازد و بنابراین “دولت اسلامی” همان فاشیسم است.
دویچه وله