مایک پنس از یاران نزدیک دونالد ترامپ پس از اعلان نتایج انتخابات آمریکا گفت، ترامپ «عظمت را به آمریکا بازخواهد گرداند». ترامپ خودش در مبارزات انتخاباتی ماهیت این عظمت را در سیاست داخلی «دوبرابر کردن رشد اقتصادی آمریکا» و در سیاست خارجی « کنار آمدن با هر کشوری که با آمریکا کنار بیاید» بیان داشته بود.
از این دو جمله کوتاه و شیوه بیان واژه ها از سوی ریاست جمهوری جدید آمریکا چنین بر می آید که سیاست کاخ سفید در چهار سال آینده یک سیاست عمل گرای بین المللی در جهت تقویت ملی گرایی تندروانه در ایالات متحده باشد. برای سیاست مداران جدید واشنگتن پرنسیپ های بین المللی تا آنجا اعتبار خواهد داشت که در خدمت سازگاری و کنار آمدن با آمریکا و در راستای سیاست دوبرابر کردن رشد اقتصادی آمریکا باشند. این سیاست چیزی جز بازگشت به عصر اقتصاد آمرانه نیست. این به معنی خدا حافظی با ایده آل هایی است که دمکراسی آمریکا برآن پایه شکل گرفته است.
نا کارمدی دو حزب سنتی آمریکا
دو حزب جمهوری خواه و دمکرات با سیاست های سنتی خود-آمیخته ای از ایده آل های آزادی خواهانه آمریکایی و نیازهای سیاسی حزبی- سالیان درازی است که به نوبت قدرت سیاسی را بین خود رد و بدل کرده اند. طی این سال ها حلقه ای از نخبگان سیاسی از این دو حزب شکل گرفته است که کمتر توانسته است نیازهای متنوع جامعه آمریکا را بازتاب دهد. فاصله گرفتن الیته سیاسی در حزب جمهوری خواه و دمکرات از مردم امریکا موجب گردیده است که مردم از آنها سلب اعتماد کنند و به دنبال گزینه های نوتری در سیاست آمریکا باشند. این نیاز خود را به صورت دو جنبش متفاوت سیاسی-چپ و راست- در انتخابات اخیر نشان داده است. این دو جنبش از جهت سازمان دهی خود را در درون همان دو حزب سنتی شکل داده اند، و به عبارت دقیق تر دو حزب سنتی توانسته اند رهبری آنها را در اختیار بگیرند. هر دو جنبش در یک نکته اشتراک دارند: اصلاحات اجتماعی و اقتصادی و بی اعتمادی به روش های عادی و مستعمل در حل مشکلات فراوان آمریکایی ها در جهان دگرگون یافته امروز. جنبش چپ زیر رهبری ساندرز با تاکید بر ضرورت اصلاحات جامعه گرایانه – سوسیال دمکراتیک- توان نیرومندی را برای کسب قدرت از خود نشان داد. اما سیاست های درون حزبیِ حزب دمکرات نتوانست از این ظرفیت بزرگ برای مقابله با جنبش راست گرای طرف مقابل سود جوید. سود نجستن از ظرفیت جنش چپ گرای پیرامون ساندرز آیا یک اشتباه از جانب حزب دمکرات بود و یا یک سازش آگاهانه برای حرکت به سوی سیاست سنتی حزب دمکرات چیزی است که درآینده روشن خواهد شد. اما حزب جمهوری خواه به خوبی جنبش راست گرایانه تی پارتی-ترامپ را با تکیه بر نقد الیته سنتی هدایت و ازظرفیت های نارضایی عمومی برای پیروزی سود جست. پیروزی ترامپ در هر حال یک پیروزی جنبش پوپولیستی محافظه کارانه است. از آنجا که پیروزی ترامپ متکی بر یک جنبش وسیع غیر حزبی نیز هست، می تواند هم برای آمریکا و هم جهان پیامدهای پیش بینی نشده و احیانا ناخوشایندی نیز داشته باشد.
فاصله گرفتن از اروپا
پس از جنگ جهانی دوم آمریکا تضمین کننده اصلی امنیت اروپا بوده است. ترامپ بیان کرده است که اروپا خودش باید بار اصلی هزینه های امنیتی-نطامی خود را بعهده بگیرد و انتظاراتش را از آمریکا کاهش دهد. پیامد چنین سیاستی تغییر و تجدید نظر در برنامه ریزی و تقسیم بودجه در پیمان اتلانتیک شمالی(ناتو) است. آمریکا بر این باور است که اروپا به تنهایی قادر به دفاع از خود نیست، و اروپاییان برای حفظ امنیت خود نیازمند آمریکا هستند، بنا براین برای ادامه حمایت آمریکا باید بهای آن را که تایید سیاست های آمریکاست پذیرا باشند. امروز در عراق، افغانستان و سوریه اگرچه اروپا در نبرد با داعش با آمریکا در یک جبهه قرار دارد، اما اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی دربسیاری از موارد دیپلماسی های متفاوت و گاه متضادی را با آمریکا دنبال کرده اند. چنین سیاست های مستقل اروپایی مطلوب آمریکا نیست. سیاست های ترامپ جایی برای سیاست ها یک بام و دو هوای اروپایی باقی نمی گذارد، به همین جهت بازار مشترک و اعضای اروپایی پیمان اتلانتیک شمالی از روی کارآمدن ترامپ نگران هستند.
ترامپ گفته است که قرارداد بازرگانی بین المللی بین کشورهای آمریکای شمالی- آمریکا،کانادا و مکزیک(نافتا) را مورد تجدید نظر قرار خواهد داد. در مورد قرار داد عظیم بازرگانی آزاد بین آمریکا و اتحادیه اروپا (تی.تی.آی.پی) نیز ترامپ معتقد به کناره گیری از این قرارداد است. به این ترتیب ترامپ هم در سیاست اقتصادی و هم نظامی و امنیتی از اروپا فاصله خواهد گرفت.
وعده پاره کردن قرار داد برجام(برنامه جامع هسته ای ایران)
ترامپ در تبلیغات انتخاباتی گفته است که قرار داد برجام را پاره خواهد کرد. علی خامنه ای نیز در پاسخ گفت اگر آنها قرارداد را پاره کنند، جمهوری اسلامی نیز آن را اتش خواهد زد. اما جمهوری اسلامی و ترامپ هر دو محصول جنبش های راست گرایانه افراطی هستند، و نقاط اشتراک شان در باور به تبعیض نژادی، تبعیض جنسی و مخالفت با سیاست های جامعه گرایانه نزدیکی دارد. در هر حال عدول از قرار دادی که سال ها برای انعقاد آن چانه زنی شده کار ساده ای برای ترمپ نیست. بویژه که ملاهای ایران این استعدا را دارند که با هر سازی که طول عمر حکومت آنان را طولانی تر کند برقصند. نو محافظه کاران اسلام پناه حاکم بر ایران با نومحافظه کاران آمریکایی زوج های مناسبی هستند.
اتخاذ سیاست سخت گیرانه اقتصادی نسبت به چین و نظر مساعد به روابط با روسیه
ترامپ برای جلوگیری از ورود کالاهای چینی می خواهد یک دیوار بلند گمرکی ایجادکند. حقوق گمرکی بر کالاهای چینی آنچنان افزایش بزرگی خواهد یافت که در واقعیت به مانند ممنوعیت ورود آنهاست. اجرای این سیاست البته با توجه به این که هر دو کشور عضو سازمان جهانی تجارت هستند کاری نیست که بفوریت به اجرا گذاشته شود. اما در مقابل ترامپ خواهان بهبود روابط با روسیه است. به این ترتیب پوتین و ترامپ موقعیت خود را در مقابل اتحادیه اروپا و چین بیکدیگر نزدیک خواهند کرد.
بیرون آمدن ترامپ از صندوق انتخابات پیام نگران کننده ای را به افکار عمومی جهان مخابره کرد. حال باید دید پیروزی ترامپ آیا به بهبود اقتصاد آمریکا و کاستن از مشکلات فراوان اقتصادی ان کشور کمکی خواهد کرد؟
9.نوامبر.2016