اقدامات ماجراجویانه و سلطه طلبانه پان اسلامیستی حکومت اسلامی بالاخره به ایجاد جبهه بزرگی متشکل از امریکا، عربستان صعودی، اسرائیل و کشورهای سنی مذهب در برابر ایران انجامید. رهبری این ائتلاف سپاه پاسداران را بعنوان ابزار هسته سفت نظام در رده گروه های تروریستی قرار داد تا با فشار بر حکومت اسلامی، آنرا مجبور به عقب نشینی و پایان دادن به تنش آفرینی و جنگ افروزی وادار کند.
در این میان حکومت اسلامی زیر نام ایران و ایرانیان، اما بکام شبکه های مافیائی حاکم و گروه های تروریستی اسلامی در منطقه و جهان، همچنان در صحنه جهانی حضور دارد. سکان رهبری جامعه و کشور ایران در دست نیروئی می باشد که تا مغز استخوان ایران ستیز بود و در ویرانی میهن ما، بی همتا می باشد.
از انجا که ملت ایران در 40 سال گذشته نتوانست حکومت اسلامی را از قدرت ساقط کند، جهانیان از خاستگاه منافع خود در آستانه مقابله با این نظام جنگ افروز هستند. فلسفه وجودی رژیم اسلامی،دگرستیزی، افشاندن بذر دشمنی در منطقه و جهان، نابودی بنیادهای همزیستی مسالمت آمیز و مدارا، بحران آفرینی و تشنج آفرینی می باشد.
از انجا که ملت ستمدیده و دربند ایران، هنوز نتوانسته اراده سیاسی خود را در سیمای اپوزیسیون ملی و لائیک دمکراتیک بازتاب دهد، گروه ها و دستجات سیاسی هر یک سازش را برای محفل و فرقه خود کوک کرده و استعداد شرکت در رژه ملی دمکراتیک سیاسی علیه حکومت اسلامی را از خود شان نمی دهند.
نگاهی به مواضع سیاسی کنشگران اپوزیسیون، حکایت از جان سختی فرقه گرایی و ضعف همبستگی فرافرقه ای (ملی) برای فراروئی از محافل و گروه های فرقه ای به احزاب سیاسی – اجتماعی دارد.
چپ سنتی: بخشی از چپ همچنان بر تئوری مبارزه ضد امپریالیستی پافشاری کرده و تا آنجا پیش میرود که حلقه مقدم سیاست در ایران، یعنی تمرکز برای سرنگونی جمهوری اسلامی را کمرنگ می کند. بخشی از چپ سوسیالیست و کمونیست چون شانسی برای آلترناتیو سوسیالیستی پس از سرنگونی حکومت اسلامی نمی بیند، علاقه ای هم به انقلاب ملی دمکراتیک نشان نمی دهد. چپ های ضد امپریالیست چون نمی توانند سنگ بزرگ سازماندهی انقلاب سوسیالیستی را در دستور بگذارند، از نومیدی درکردار به فحش کاری علیه امریکا و خدمتگذاری ارتجاع قومی و قومپرستان می پردازند. آنها سنگ لای چرخ همبستگی ملی، لائیک، دمکراتیک و سوسیال باشندگان ایران هستند.
طیف ملیون: بخشی از آنها با گذاشتن سپاه پاسداران در لیست گروه های تروریستی، رگ گردنشان باد کرده و این اقدام امریکا را “تجاوز به استقلال کشور” معرفی کرده اند. پرسش این است که مگر استقلال ایران بمعنای دقیق کلمه از سوی حکومت اسلامی مورد تجاوز قرار نگرفته و فراتر از آن، بطور کامل با اسلامیزاسیون نفی نشده است. هنگامی نیروی ملی اجازه نفس کشیدن ندارد و تاریخ ملی، فرهنگ ملی، منافع ملی و سرمایه ملی به اشغال اسلامگرایان درآمده است، دیگر چه چیزی از ملیت و ملت باقی مانده که مورد تجاوز متجاوز دوم قرار گیرد؟
نیروی ملی که گوهر سیاسی درگیری های میان دو “متجاوز” را درک نکند، و متجاوز درون مرز را بر متجاوز برون مرز ترجیح دهد، عملن آب به آسیاب قدرت حاکم در کشور می ریزد، همانطور که در 40 سال گذشته چنین بود.
شاه پرستان: هنوز جماعتی هستند که مرگ سلطنت در ایران را باور نکرده و در رویای بازگشت ویلاهای شمال، امتیازات ویژه رستاخیزی ها و جولاندهی ساواکی ها بسر می برند. آنها که خود از ایجاد پیوند با مردم و تشکیل احزاب برای سازماندهی مبارزه مردمی در ایران ناتوان اند، تنها امیدشان امریکا می باشد تا با توجه به تاریخ خوش خدمتی های شان روی دوش سربازان ائتلاف امریکا – عربستان بقدرت برسند و نظام شاهی را دوباره احیاء کنند.
این نیرو زیر پای ترامپ را برای جنگ گرم می کند تا “افتخار” نوکری خود را در ایران فردا تثبیت کند.
سوسیال دمکراسی: مشی سیاسی سومی وجود دارد که در تاریخ ایران فرصت نیافت تا سیاست سوسیال دمکراتیک را بمردم معرفی کند و در عرصه سیاست ایران بدرخشد.
اکنون دوران آزمون سیاست سوسیال دمکراتیک در ایران است. مختصات سیاست ملی و سوسیال دمکراتیک که در واقع نقد سیاست های دیگر می باشد را می توان چنین تبیین کرد؛
1) ترسیم مرزهای روشن سیاسی با مشی پوپولیستی چپ امریکاستیز
2) تاکید بر براندازی حکومت اسلامی با عزیمتگاه ملی، دمکراتیک، لائیک و سوسیال
3) براندازی حکومت اسلامی با قدرت مردم و برای مردم
4)نقطه پایان بر نظام های پیشاسرمایه داری دینی، موروثی و قومی
5)دعوت جهانیان برای بایکوت، انزوا، و محکومیت نه تنها عاملان اجرائی حکومت اسلامی (سپاه پاسداران)، بلکه طرد “جمهوری اسلامی” از نهادهای بین المللی
6)محاکمه سران رژیم اسلامی در دادگاه بین المللی بجرم 40 سال تجاوز، غارتگری، قتل، کشتار، شکنجه، زندان و راه اندازی سه جنگ بزرگ
7)تاکید بر همزیستی مسالمت آمیز با جهانیان و بویژه اروپا، امریکا، اسرائیل و تمامی همسایگان مان
8)محکوم ساختن هرگونه دخالتگری در امور کشورهای دیگر و در راس همه، مداخله گری “جمهوری اسلامی”
9)اماده سازی ملت ایران برای پایان دادن به حکومت اسلامی از طریق براندازی رژیم اسلامی با اتکاء به قیام ملی (همگانی) باشندگان ایران و انتقال قدرت به نمایندگان منتخب مردم در مجلس موسسان!
13.04.2019
اقبال اقبالی