آیا یک حادثه کوچک بهانه انفجار ملی میشود، یا همین اعتراضات موضعی در تداوم خود به جنبش همگانی ارتقاء می یابد؟
میهن ما زیر بار هزینه های قشر روحانیت شیعه، آقازاده ها، سپاهیان، بسیجی ها، سوریه ای ها، عراقی ها، لبنانی ها، فلسطینی ها، یمنی ها و .. کمرش شکسته و پیامد آن برای حکومت اسلامی، ورشکستگی سیاسی – اقتصادی، رشد انفجاری فساد و ایستادن نظام در آستانه پوکیدن (ترکیدن) است. مافیاهای حاکم بر ایران و شبکه های حزب الهی زیر مجموعه نظام، به چندرغازهای ایرانیان “مجوس” هم رحم نکرده و آنها را تصرف کرده اند.
اعتراضات مال باختگان در ماه های اخیر رشد، تعمیق و خصلت تهاجمی یافته است. چند میلیون مال باخته برای بازپس گیری مال شان، راهی جز درآوردن پاشنه های درهای مجلس، “بیت” های آخوندها، بانک های دولتی، نهادهای مالی وابسته به حکومت، برایشان باقی نمانده است.
جنبش مال باختگان شاید بتواند آغازی برای دادخواهی ملی ایرانیان باشد و به شعله ور گشتن جنبش رهائی مردمان زندگی باخته از اسارت اسلام سیاسی یاری کند. اما پر واضح است که هنگامی دادخواهی اقشار متوسط جامعه به ثمر می نشیند، که سیاست را تنها از دریچه مال باختگی نبینند و بعنوان اندام جامعه ایرانی و از خاستگاه ایرانیان زندگی باخته، پشتیبانی مردم را در اعتراضات خیابانی جلب کنند.
اکثریت جامعه ایران زیر سلطه راهزنان و چپاول گران حرفه ای – تاریخی اسلام گرایان بوده و تصور داشتن “پس انداز” نداشته و ندارند. این اکثریت “زندگی باخته”، نمی تواند نسبت به دادخواهی مال باختگان (ستم بر اقشار میانی جامعه) بی تفاوت باشد. ایران و همه سرمایه های مادی و معنوی آن به اشغال اسلام گرایان درآمده و حکومت اسلامی در 40 سال گذشته در غارت، دزدی، چپاول، سرکوب و کشتار مردم، “آتش به اختیار” بوده است.
باید نقطه پایان به جولاندهی اسلام گرایان (اسلام سیاسی) در ایران گذاشت و این مهم هنگامی میسر است، که هیچگونه دادخواهی ملی، در عصر بیدادگری و توحش اسلام گرایان، بی حمایت نماند.
مبارزات کنونی مال باختگان و سایر جنبش های پیشرو اجتماعی، پراکنده، بدون رهبری و فاقد سمتگیری سیاسی معطوف به تحقق استراتژی سیاسی برای یک جنبش ملی اجتماعی بوده و تا هنگامی کمبودهای گفته شده (خلاء ها) پر نگردند، همواره خطر پوپولیسم کور، به انحراف بردن خیزش های مردمی را تهدید می کند.
باشد که یکی از همین اعتراضات، زمینه شعله ور گشتن آتشفشان جنبش ازادیخواهانه با پرچم “استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی” و سیاست روشن و شفاف نهادینه کردن اهداف آزادی، دمکراسی، لائیسیته و جمهوریت در ایران بثمر بنشیند.
از اینرو صدای مال باختگان باشیم!