اعتصاب کامیون داران، ناکارآمدی ذاتی نظام و ضرورت اعتصاب ملی
در نظامی که بر شالوده جهل، جنایت و غارت بنا شده است، اینکه تا کنون برچیده نشده، شگفت انگیز بنظر می رسد. هر جامعه زیر سلطه جباریتی نظیر حاکمان ایران، می بایستی ملت تا کنون آن را سرنگون می کردند، اما تحمل اینهمه مصیبت، نکبت، درد و رنج و سرکوب را چگونه می توان تبیین کرد؟
رانندگان کامیون، کامیونداران، بازنشستگان، پرستاران، معلمان، کارگران، دانشجویان و دیگر حقوقبگیران، هر یک از ما در گوشهای از این جهان، با درد و رنجی مشترک زندگی میکنیم.
فلاکت، تبعیض، فقر، بیعدالتی، سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام، پیامدهای رژیم غارتگر و جاهل و خرافاتی است که حال و آینده شهروند، جامعه و میهن را تباه کرده و می کند.
مطالبات ما پراکنده نیستند؛ ریشه مشترک دارند. این رژیم اسلامیست که زانو بر گلوی راننده گذاشته و ادامه زندگی را برای آنها ناممکن کرده است. تا کی باید هر صنف جداگانه با رژیم جنایت پیشه و غارتگر گلاویز شود؟ تا کی باید منتظر ماند تا مبارزات حق طلبانه معلمان در کلاس ها، پرستاران در بیمارستان ها، رانندگان در جادهها، کارگران در کارخانهها، و دانشجویان در دانشگاه ها، در جنبش همگانی اقدام در خیابان تبلور یابند؟
تا کی باید شاهد باشیم که کنشگران اجتماعی و سیاسی را بگیرند تک تک شلاق بزنند، به بند بکشند، اعدام کنند و بقیه تماشاگر باشند؟ عامل دردهای مان یکیست؛ پس فریادهایمان را هم یکی کنیم.
هر هنگام که اتحاد صنفی به همبستگی شهروندی ارتقا یابد، آنگاه قدرت بیکران ملت برای تغییر زاده میشود. آری، من هم رانندهام، معلمام، بازنشستهام، پرستارم، دانشجویم، کارگرم… و در یک کلام، شهروندی مسئول و مسئولیتپذیر ایرانم.
اکنون شرایط چنان بلوغ یافته است که همه با هم، به زندگی و آزادی آری بگوئیم و مطالبه شهروندی، ملی و میهنی «نه به حکومت اسلامی» را زیر چتر اتحاد همه اصناف و اقشار آزادیخواه، در جنبش اقدام در خیابان، اجرایی کنیم. اما نیک می دانیم که موانع جدی بر سر راه همبستگی ملی برای برچیدن حکومت اسلامی وجود دارد. این موانع در اپوزیسیون نماها موجود است که نقش ترمزکننده و بازدارنده ذهنی برای برچیدن حکومت اسلامی دارند.
واقعیت اینست که راه حل برون رفت از شرایط کامیون داران، شهروندان، جامعه و میهن، اعتصاب عمومی و ملی، فلج کامل رژیم و انقلاب سوم در ایران است!
سخن را با پاسخ به دعوت آقای جعفر پناهی برای همبستگی ملی ایرانیان برای ایران، آزادی و دمکراسی به پایان می رسانم:
***
پاسخ به دعوت آقای جعفر پناهی برای همبستگی ایرانیان
جعفر جان، از داخل بیخبرم، اما اینور آب، آشفته بازار است.
خیلی از چپها هنوز دنبال استقرار فوری سوسیالیسم هستند، نومیدان آنها، بی پرده پیگیر فدرالیسم قومی اند (تقسیم اراضی ایران بر مبنای گروه خونی)، گروهی هم تاج سلطنت را وسط گذاشته و برای دگراندیشان طناب دار میبافند و بخشی هم می خواهند حکومت اسلامی ناب تر و درجه یک برای مردم بیزار از اسلام و اسلامگرایان به ارمغان آورند. گروهی هم با تریبون های اهدایی، تمرین موج سواری می کنند.
واقعیت اینست: اینجا کنشگری توسط دیاسپورای کف خیابان است که نه ادعایی دارد و نه تریبونی. همین ها هم بازوی قدرتمند «زن زندگی آزادی» در برونمرز بودند.
جعفرجان،
شما و بویژه جوانان پیگیر انقلاب «زن زندگی آزادی»، امید ملت ایران هستید.
آگاهی، هوشیاری، همبستگی و شجاعت شماها در داخل کشور، سرنوشت ملت ایران و آینده شکوهمند برای مردم و میهن رقم خواهد زد. چنین باد!
اقبال اقبالی
28.05.2025
www.tribuneiran.org