خیزش دی ماه 1396، بنیادهای سیاسی – ایدئولوزیک و هویتی اسلام سیاسی در ایران را زیر ضرب قرار داد. این ضربه سیاسی انچنان سنگین بود؛ که نظام را در گرداب بحران بی علاج سوق داده و بنظر میرسد که دیگر تعادل سیاسی خود (تداوم حکومت بشکل سابق) را، باز نمی یابد.
خیزش دیماه، مبارزات جامعه ایرانی برای آزادی، داد، دمکراسی و لائیسیته (جمهوری ایرانی) را در مدار اقدام و تدارک برای سرنگونی حکومت اسلامی در ایران قرار داد. جنبش دیماه، تکلیف تمامی دنبالچه های حکومت در اپوزیسیون را روشن کرده و آنها وادار می کند که بطور شفاف جایگاه خود را تعریف کنند. برای آنان که همواره به بقائ حکومت اسلامی رای دادند و سرشان به آخور حکومت و لبخندشان سوی مردم بوده است؛ دیگر امکان مانور استفاده از حکومت و سوء استفاده از مردم سوخته است.
جامعه ایرانی دوقطبی شده و مدافعان جمهوری ایرانی (جمهوری مبتنی بر داد، دمکراسی و لائیسیته) و جمهوری اسلامی در برابر هم صف آرائی کرده و همچنان تعمیق می یابد. جنبش دیماه با شعار استراتژیک آزادی، استقلال، جمهوری ایرانی کارزار خود را آغاز کرد. مردم با طرح سه مطالبه راهبردی سیاسی، ارتجاع اسلامی، قوم پرست، شاه پرست و نژادپرست موجود در پوزیسیون و اپوزیسیون را در بحران و چالش گرفتار کرد.
در جنبش دیماه، شهروندان مسجد سلیمان و ایذه با اقدامات شجاعانه و درخشان خود، توانستند شهرها را از زیر سلطه حکومت اسلامی (هرچند موقت) خارج سازند. این اقدامات گامی در راه اعمال خودمدیریتی سکولار دمکراتیک در شهرهای ایذه و مسجد سلیمان بود. سمتگیری شهروندان خوزستانی و طرح خودمدیریتی سندیکای کارگران هفت تپه، راه فردای اداره خودمدیریتانه سکولار دمکراتیک ایران را بما نشان داده و این خود آلترناتیوی در برابر سیاست های تفرقه افکنانه ارتجاعی – فئودالی و ایدئو لوژیک و مکتبی است.
جنبشی که در دیماه 1396 اغاز شد، تیر خلاص سیاسی بر پیشانی حکومت اسلامی و دنبالچه هایش شلیک کرد و ریل مبارزه برای آزادی، داد، دمکراسی و لائیسیته را در ایران تغییر داد. جنبشی که با خیزش دیماه استارت آن زده شد، آموزه های بزرگی برای فردای سیاسی ایران و ایرانیان دارد.
آموزه های من از خیزش دیماه 1396 عبارتند از:
1-این خیزش حکومت اسلامی را از نظر سیاسی بی اعتبار و خلع سلاح کرده و تدارک برای براندازی نظام را در دستور کار جامعه ایرانی گذاشته است.
2-این خیزش با طرح مطالبات استراتژیک استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی، چتر فراگیر همبستگی و همپیمانی جامعه ایرانی و راه غلبه بر تشتت و پراکندگی سیاسی کنونی را به ما نشان داد.
3- این خیزش با اقدامات مشخص (مسجدسلیمان و ایذه و ..)، دمکراتیزاسیون کشور بر بنیاد خودمدیریتی سکولار دمکراتیک در ایران پس از حکومت اسلامی را بما آموخت.