روزهای پیش در یادداشتی با عنوان “مذاکره حکومت اسلامی با امریکا آری یا نه؟”، امر نفی مذاکره با حکومت اسلامی و اخراج این نظام بشرستیز را از مجامع بین المللی بجرم نقض حقوق بشر، آپارتاید دینی در ایران و جنایت علیه بشریت طرح کردم. در اخبار امروز آمده است که دولت امریکا (ترامپ) اعلام کرده که “حاضرم بدون قید و شرط با ایرانی ها مذاکره کنم”.
با توجه به بست های لاعلاج ناپذیر حکومت اسلامی و آمادگی جامعه ایرانی برای سرنگونی رژیم، هرگونه مذاکره با حکومت اسلامی می تواند به قراردادهای ننگین دیگر و فروش ایران و منافع ملت ایران در راه بقاء اسلام و شبکه های مافیائی اسلامگرایان در کشور و منطقه منجر گردد.
دولت آقای ترامپ مختار است هرگونه سیاستی را می خواهد پیشه کند، اما هنگامی این سیاست ها در تناقض با حقوق بشر و منافع مردم ایران قرار گیرد، ما موظف به روشنگری در پیشگاه مردم هستیم.
آقای ترامپ که از گروگانگیری ملت ایران توسط شبکه های جنایتکار اسلامگرا در ایران آگاه هستند و می دانند که رژیم اسلامی در ایران منفور بوده و در هیچ زمینه ای کشور و ملت ایران را نمایندگی نمی کند، پس چرا آماده فشردن دستان خونالود کسانی ست که فرهنگ ، سیاست و بوی سلاخ خانه را با خود به سالن مذاکره منتقل می کنند؟
دز مورد ادعای اقای ترامپ مبنی بر هواداری از آزادی ملت ایران تردیدهای جدی وجود دارد و انتظاری هم از ایشان نیست، چراکه ماموریت شان اینست که از خاستگاه سود و تثبیت برتری کشور امریکا حرکت کنند و تنها ساده لوحان ایرانی به ناجی دل می بندند. چنین ساده لوحانی 40 سال به ناجی اسلام مسلک امید بستند و اکنون آقای ترامپ در اذهان آنها جایگزین معجزه های امام ها و الله عربستان شده است.
و اما به اصل موضوع بر می گردم که؛
مذاکره میان رژیم مزدوران آئینی – اسلامی با امریکا، و نتایج آن از نظر ملت ایران اعتبار و ارزش حقوقی و قانونی دارد؟
شوربختانه جامعه جهانی تا کنون با ملت ایران همسوئی نشان نداده و از خاستگاه مالی – اقتصادی، رژیم سیاسی نافی (و نه تنها نقض کننده) حقوق بشر در ایران و نظام مبتنی بر آپارتاید جنسی را برسمت شناخته است. حلقه مقدم روشنگری ما در جامعه جهانی، دعوت مشخص به اخراج نمایندگان رژیم آپارتاید جنسی و نافی حقوق بشر از سازمان ملل و بایکوت جهانی آن تا هنگام انتقال قدرت به ملت ایران است.
ما همانند 40 سال گذشته اعلام می کنیم که حکومت اسلامی هیچگونه ربطی به ایران و جامعه ایرانی نداشته و ندارد. شبکه های مافیائی حاکم، مهمان های (جنایتکاران آئینی – اسلامی) ناخوانده ای هستند که به میهن و جامعه ما تحمیل شده و باید از حکومت و گستره نهادهای اجتماعی کنار گذاشته شوند.
ما بعنوان اپوزیسیون جمهوریخواه و لائیک دمکرات باید سیاست تعیین سرنوشت ایران را از دستان رژیم اسلامی و امریکا خارج کرده و نگاه جامعه جهانی را به جامعه ایران، و تغییر ریل حوزه جهانی، از طریق خلع صلاحیت نمایندگی حکومت اسلامی در نهادهای بین المللی جلب کنیم. ما با زمینه سازی بستر جهانی و تشدید مبارزات در داخل کشور، می توانیم انتقال قدرت به ملت ایران، از راه سرنگونی رژیم و تشکیل مجلس موسسان برای برپائی نظام نوین را اجرائی کنیم.
بزرگترین خدمت جامعه جهانی به ملت ایران، همانا اخراج سخنگویان جنایتکاران حاکم بر ایران از نهادهای بین المللی و خلع نمایندگی آنها می باشد. چنین باد!