رسانهها گزارش دادند که وضعیت سلامتی آرمیتا گراوند روند «امیدوارکنندهای» ندارد و مرگ مغزی او «قطعی» به نظر میرسد. مزدوران حکومت اسلامی، همانند جنایتکاران حماس در اسرائیل، داعش در عراق و سوریه، طالبان در افغانستان و پیشینیان مکتبی آنها در جریان تجاوز به ایران، همچنان افسارگسیخته به تهاجم دینی، آئینی، فرهنگی و دگراندیش کشی ادامه می دهند. اکنون اکثریت جامعه ایرانی به این نتیجه رسیده اند که اسلام سیاسی پتانسیل مدارا و بردباری ندارد و دگراندیش کشی، توحش، تجاوز و بربریت حکومتی در ایران، با برچیدن رژیم اسلامی میسر است.
جامعه ایران به چنان بلوغ فرهنگی، سیاسی و دمکراتیک دست یافته که، نظام اسلامی را تاب تحمل ندارد و خواست برچیدن حکومت اسلامی و سپهر سیاسی و فرهنگی خود را در انقلاب “زن زندگی ازادی” متبلور ساخت. تجاوز فرهنگی –آئینی و دینی اسلامگرایان در 44 سال گذشته، اشکال خشونت بار، دگراندیش کشانه، بربرمنشانه و جنایتکارانه داشته است.
اسناد بیشمار از جنایت علیه بشریت توسط اسلامگرایان در ایران، موجود هستند و در ایران خانواده ای نیست که خود شاهد زنده قتل دگراندیشان بستگان خود توسط مزدوران حکومت اسلامی نباشد. در چهل و چهار سال گذشته اسلامگرایان، تاریخ نخستین حمله به ایران را زنده کرده و بقول شاملو:
گورستانی چندان بی مرز شیار کردند
که باز مانده گان را
هنوز از چشم
خونابه روان است.
حاکمان ایران با شرم، شرف، انسانیت و حقوق بشر بیگانه اند. عاملان اجرایی رژیم قتل و غارت، آرمیتا گراوند را بخاطر پوشش اختیاری و سرپیچی از پذیرش پوشش عصر شترچرانان، به قتل رساندند. اکنون این پرسش در برابر تک تک شهروندان ایران قرار دارد که تا کی باید به سوگواری، تفسیر و نظاره گری جنایات حکومت اسلامی نشست؟ حاشیه نشینی، بی تفاوتی و تحمل درد و رنج و توهین و تحقیر سقفی هم دارد و اگر دارد کجاست؟
در جریان قتل حکومتی مهسا، نسل او بپا خاست و هزینه های یک انقلاب را به جان خرید. شش ماه با دست های خالی، عرصه را به حکومتی های تا دندان مسلح تنگ کردند و بخش بزرگ جامعه، که آنها هم از حکومت اسلامی جان شان به لب رسیده بود، تماشاچی بودند.
تماشاچیان انقلاب “زن زندگی آزادی”، با بی تفاوتی، نظاره گری و حسابگری های بقال منشانه خود و تنها گذاشتن نسل مهسا، به تداوم حکومت اسلامی یاری رساندند. کسانی که امروز در خیابانها برای نان چانه می زنند (که البته نان و معیشت شایسته حق آنهاست)، کاش برای جان فرزندان خود، کاش برای زنده ماندن مهساها، و کاش برای آزادی به میدان می آمدند و کاش علیه قتل عمد دینی – حکومتی آرمیتا گراوند و جنایات اسلامگرایان در ایران، بپاخیزند!
حکومت اسلامی آماده است تا تک تک شهروندان “غیرخودی” را گوشت جلو توپ حماس، جهاد اسلامی، حزب الله و ماندگاری مافیای قدرت کند. حاکمان برای انحراف اذهان جامعه و برای پیشبرد اهداف پلید خود، به دشمن خیالی نیاز دارند. حکومت اسلامی با پاشیدن گردوخاک فلسطین و اسلام و حسن و حسین و زینب، می خواهد اهمیت و الویت ایران و جامعه ایرانی و همچنین تضاد آشتی ناپذیر ملت و حکومت را در سایه قرار دهد.
جهان،خاورمیانه و ایران ما دوران سرنوشت سازی را از سر می گذراند و اگر شهروندان آگاه، دلیر و خردمند، بازیکنان تیم تعیین سرنوشت سیاسی ایران نشوند، انفعال امروز آنها، پیامد خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگانه همدستی در ویرانگری های حکومتی اسلامگرایان در ایران و ننگ آفرینی های فردا را دارد.
برای پیشگیری از ادامه کشتن آرمیتا گراوند های مان، برای پایان دگراندیش کشی در ایران، و برای آزادی شهروند، ساختن جامعه سالم و ایران آزاد، ما موظف به اتحاد و همبستگی اجتماعی، ملی، لائیک و دمکراتیک هستیم!
باهم:
۱- ادامه حکومت اسلامی را ناممکن سازیم.
۲- ارزش های ” انقلاب “زن زندگی آزادی” را مشعل مبارزه مان کنیم.
۳- جنبش اقدام در خیابان و همبستگی میدانی را دریابیم؛ نه غزه، نه سوریه، نه لبنان، انقلاب “زن زندگی آزادی” برای برچیدن حکومت اسلامی در ایران!
اقبال اقبالی
24.10.2023
www.tribuneiran.org