آنچه در ترکیه بعنوان کودتای نظامیان علیه دولت ترکیه تلقی شده، در واقع بزرگنمائی اقدام ناسنجیده، بوروکراتیک و جدا از مردم گروهی از نظامیان بود که با پیروی از تجربه فاشیسم اسلامی در ایران و بسیج اوباشان شبه حزب الله ئی از مساجد، سرکوب شد.
بسیاری از تحلیلگران آگاهانه اقدام کودتاگرانه نظامیان را بزرگ جلوه داده تا کودتای بزرگ تر و تاریخی اسلامگرایان در ترکیه را تحت الشعاع قرار دهند و آب تطهیر بر اعتلاء فاشیسم اسلامی در ترکیه بریزند. غافل از اینکه انسان قرن بیست و یکم را نمی توان به عصر ماشین بخار و تلگراف برگرداند و این واقعیت را نادیده گرفت که؛ انقلاب در ارتباطات، مرزهای کشوری، دینی و نژادی را کمرنگ کرده اند.
جهان در آستانه قرن بیست و یکم انچنان در هم تنیده شده که بحران سیاسی در هر گوشه آن، تاثیرات مستقیم بر سایر کشورها می گذارد. بیش از چهار دهه است که ویروس خطرناکتر از ابولا (اسلام سیاسی) در خاورمیانه فعال شده و هستی مردمان کشورهای اسلامزده را مورد تهدید جدی قرار داده است.
ترکیه یکی از کشورهایی ست که از برکت ابولا در ایران، بیشترین سود را کسب کرده و اکنون خود آلوده به ابولا، در آستانه گسست کامل از لائیسیته و دمکراسی نمائی ایستاده است. سیاست گسست از لائیسیته و دمکراسی نمائی در ترکیه از خاستگاه اسلام و اسلامگرائی بوده و می توان گفت که این کشور راه شکست خورده آخوندهای ایران را آغاز کرده اند.
حکومت ترکیه در یک بن بست سیاسی، اجتماعی و تاریخی قرار گرفته و از سر ناچاری، دست یاری بسوی اسلامگرایان ایران دراز کرده، که با آغوش باز پذیرفته شده اند. از سوی دیگر عظمت طلبی پوتین و سیاست روسیه ستیزی غرب، دولت روسیه را به همسوئی، همکاری و همدلی با مرتجع ترین نیروها کشانده است.
حکومت اسلامی ایران تا کنون از جیب ایرانیان، بیشترین هزینه ممکن را برای تقویت اسلام شیعه و اسلامگرایان شیعه پرداخته است. آخوندهای ایران در جریان رقابت با اسلامگرایان سنی برهبری شیوخ عربستان، تا کنون باج های بزرگی به ترکیه داده تا در جبهه کشورهای سنی زیر رهبری عربستان انشقاق ایجاد کنند.
از اینرو ملت ایران باید برای پرداخت هزینه اسلامیزاسیون ترکیه هم آماده شود. ظاهرن روابط تیره و رقابت آمیز اسلامگرایان ترکیه و اسلامگرایان ایران به رفاقت و “اخوت اسلامی” تحول یافته است. جهتگیری نوین ترکیه، به سقوط بیشتر سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آن کشور منجر خواهد شد.
در این وضعیت، ایران اسیر در دست اسلامگرایان، مجبور است بر لیست هزینه های زینب (سوریه)، غزه، لبنان، نجف … ، نام ترکیه را هم رسمن اضافه کند و صدها زنجانی و رضا صراف و .. بعنوان عاملان اجرائی زالوهای نشسته بر مسند قدرت، در عرصه مکیدن خود ملت ایران و تزریق ان در پیکر اسلامگرایان ترکیه فعال شوند.
حکومت اسلامی پس از کودتای اسلامگرایان اردوغانی، به انچه در 38 سال گذشته در خفا انجام داده، رسمیت می بخشد و کشور ما رسمن به جولانگاه روسیه و ترکیه تبدیل خواهد شد.
تجربه نشان داده که دیوار میان اسلامگرایان بسیار کوتاه است. همدست دیروز داعش(ترکیه)، اکنون متحد روسیه و آخوندهای ایران میشود تا در اتحادی ارتجاعی – فاشیستی، مشترکن صدای آزادیخواهانه و سکولار دمکراتیک مردمان منطقه را خفه کنند.
پس از 38 سال، سرنوشت شعار “نه شرقی نه غربی” اسلامگرایان ایران که مضمون آن مستعمره گی آئینی مذهبی به اعراب بود، با مستعمره گی به “شرق” تکمیل شد. از برکت سلطه اسلامگرایان بر ایران، اکنون کشور ما از نظر آئینی مذهبی مستعمره عربستان و از لحاظ سیاسی “مستعمره یواشکی ” روسیه بی “معرفت” (بقول سردار حسین دهقان وزیر دفاع از آخوندهای ایران) است.
ائتلاف اسلامگرایان ترکیه – ایران زیر اتوریته روسیه، زنگ خطر برای همه مردمانی است که قلب هایشان برای آزادی، سکولاریسم و دمکراسی می تپد. و اتفاقن یک همپیمانی ملی، منطقه ای و جهانی سکولار دمکراتیک می تواند ما را از شر اسلام سیاسی (ابولا)، اسلامگرایان و همپیمانان شان نجات دهد.
رهائی مردمان ایران، عراق، سوریه، ترکیه و … در گرو ریشه کن کردن ویروس خطرناکتر از ابولا (اسلام سیاسی)، هرکس در خانه خود، و همدلی، همکاری و همپیمانی فراملی برای ایجاد نظام های سکولار دمکراتیک است. ایران پس از کودتای اسلامی اردوغان در ترکیه، بیش از هر زمان دیگر قربانی منافع روسیه، ترکیه، سوریه، غزه، لبنان، نجف … خواهد شد و برای مقابله با ایرانفروشی اسلامگرایان و برپائی حکومتی بر بنیاد اصل رجحان منافع ایران و ایرانیان بر اسلام و اسلامگرایان، چاره ای جز همپیمانی ملی برای ایجاد نظامی سکولار دمکراتیک نداریم.
پادزهر اسلام و اسلامگرایان، آزادی و سکولار دمکراسی است؛ باشد که در روح و جان مردمان ریشه دواند!