چهل سال پیش، ملت ایران با هدف آزادی، دمکراسی و استقرار جمهوریت در ایران، دیکتاتوری پهلوی را برچید و در آخرین لحظات مرگ سلطنت، خوشه چینان انقلاب با پشتوانه جهانی در صف مقدم صحنه سیاسی قرار داده شدند. خوشه چینان انقلاب کسانی نبودند، جز مافیاهای اسلامی – تروریستی که ماهیت انقلاب را تغییر داده و بعنوان ضد انقلاب برامده از انقلاب بهمن، سرکوب اهداف آزادیخواهانه، جمهوریخواهانه و دمکراتیک مردم را در دستور کار گذاشتند. از آن پس، الویت سیاسی جمهوری اسلامی، پاسخ به نیازهای گروه های مافیائی تروریستی – اسلامی درون و برون مرز، و هزینه هستی ایران و ایرانیان برای فربه ساختن شبکه های مافیائی در ایران و جهان بود.
حکومت اسلامی با سرکوب، زندان، تجاوز، کشتار دگراندیشان و جنایت علیه بشریت در ایران، و نیز راه اندازی جنگ هشت ساله با عراق، توانست سلطه شبکه های مافیائی – تروریستی را در کشور و منطقه ایجاد کند و پس از چهل سال سیاست های ویرانگرانه خود، خاورمیانه را به زرادخانه قدرت های بزرک و انبار باروت تبدیل کرده است.
اکنون که حکومت اسلامی پا در چهل سالگی گذاشته، برای ملت ایران و نیز جهانیان آشکار شده که “جمهوری اسلامی” نماینده کشور و ملت ایران نبوده و نیست. “جمهوری اسلامی” تمام عمر زیر نام شریف ایران، سیاست ها و منافع گروه های تروریستی اسلامی در فلسطین، لبنان، عراق، سوریه و .. را تامین کرده و دنیا را علیه ایران برانگیخته است. اکنون بر ملت ایران مسلم شده که “دشمن ما همینجاست، دروغ میگن امریکاست!” و نظام اسلامی دشمن نخست ملت ایران می باشد.
حکومت “جمهوری اسلامی” کشور ما را در آستانه جنگ، ویا حراج برای بقای خود قرار داده است. برای پیشگیری از نابودی ایران و جامعه ایرانی، تنها یک راه وجود دارد و آنهم پایان دادن به کلیت این نظام نکبت بار است. ملت ایران باید از تجربه جنگ هشت ساله آموخته باشد که قربانی حفظ و تداوم حکومت اسلامی نشود و زیر پرچم مستقل، براندازی نظام را الویت خویش قرار دهد.
برای مقابله با کشاندن کشور و ملت در جنگی ویرانگر ویا حراج کشور برای بقای نظام، ملت ایران می تواند با حضور خود در خیابان، معادلات سیاسی را تغییر دهد و خطر جنگ و نابودی جامعه و کشور را منتفی سازد.
اما چگونه؟
راه حل مشکلات جامعه ایران در درون ایران است. دستیابی به آزادی و خلع قدرت حاکم، در سایه اگاهی و سامان یابی سیاسی و لائیک دمکراتیک شهروندی، همبستگی ملی، پاکسازی محلات و شهرها از حضور ارگان های سرکوب نظام و فتح خیابان ها میسر است.
ایجاد نهادهای (انجمن های) خودمدیریت لائیک و دمکراتیک در محلات، شهرها و روستاها برای خلع سلاح بدنه نظام، خود گامی ضروری برای برچیدن راس حکومت و برچیدن کل نظام است.
در پایان سخن؛
اکنون خیابان انتخاب ماست تا سخن خود را به کرسی بنشانیم که، جمهوری اسلامی نه تنها انتخاب ما نیست، بلکه دشمن نخست ایران است.
اکنون هنگام حضور ملت ایران در خیابان برای به شکست کشاندن سیاست جنگ طلبی حکومت اسلامی و فلج کردن کل نظام است.
اکنون هنگام دعوت از جامعه جهانی برای لغو نمایندگی سیاسی “جمهوری اسلامی” در نهادهای بین المللی است.
اکنون هنگام آن است که پیام خود را به ملل جهان برسانیم که؛ جمهوری اسلامی سخنگوی ملت ایران نیست، حق نمایندگی ملت ایران را ندارد، از سازمان ملل اخراج شود و لانه های جاسوسی و تروریستی آن در کشورهای عضو سازمان ملل بسته شوند.
و اکنون هنگام تشدید مبارزه ملی -دمکراتیک برای سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری استقلال، آزادی و جمهوری ایرانی است.
اقبال اقبالی
09.05.2019