نمایش مضحک انتصابات و عبور هفت تن از دست اندرکاران نظام از فیلتر شورای نگهبان ولی فقیه، تیر خلاصی بر تاریخ نیرنگ انتخاباتی در ایران است. کاندیدای ریاست جمهوری در مناظره های تلویزیونی، همگی از دست اندرکاران نظام و دست پروده ریا، دروغ، غارت و جنایت سیستماتیک بوده و فرهنگ سیاسی و منش منجلاب نشینان حکومتی را بخوبی نمایش دادند.
حکومت اسلامی، رژیم روضه خوان هائی است که جنایت و غارت و فساد را تطهیر می کنند و با خودزنی و شهید نمائی برای فصول نیرنگ می آفرینند، اهداف پلید خود با سوء استفاده از احساسات اقشار عقب مانده جامعه پیش می بردند، که به جهت آگاهی مردم، منزوی تر، منفورتر گشته و شکست آنها قطعی شده است.
مهمترین موضوع انتخابات قدرت سیاسی می باشد که سکاندار آن مافیای سیدعلی خامنه ای می باشد. با توجه به اختیارات سیدعلی خامنهای و مافیای وابسته، هیچ ضمانت اجرائی برای تحقق ادعاهای کاندیدا وجود نداشت و بدرستی جوانان دلیر ایران با استفاده از تریبون های نمایشی و اعلام آمادگی برای از جان گذشتن، به کاندیدای نظام برای نظام، نه گفتند.
کنشگران آگاه، دلیر و بی باک کف خیابان خرداد ۱۴۰۰، مخالفت خود را با اصل نظام اعلام کرده و موجودیت حکومت اسلامی، بی توهم به جناح های آن را فریاد زدند. اکثریت مردم ایران دریافتند که انتخابات رئیس جمهور، یک آدرس اشتباهی است تا اذهان عمومی نسبت به مافیای قدرت پشت پرده منحرف گردد.
نتیجه انتصابات ۱۴۰۰ از هم اکنون روشن است و شفافیت و انکارناپذیری حکومت اقلیت بر اکثریت، جامعه و کشور ما را در وضعیت تازه قرار می دهد.
یکی از حربه های دیرینه حکومت، سرقت شعارهای اپوزیسیون و بی اثر نمودن آنهاست
جنبش آزادی ایران و جامعه ایرانی، نمی تواند بدون تسلیح سیاسی و درک روشن از فردای پس از حکومت اسلامی، از طوفانهای بزرگ بسلامت عبور کند. قطب نمای سیاسی ما و در عین حال سلاح سیاسی تهاجمی، و نیز سپر دفاعی در برابر سیاست های ویرانگرانه در پوزیسیون و اپوزیسیون، بایستی همانند بتن آرمه(بتن مسلح) باشد.
سوسیال دمکراسی انقلابی و لائیک دمکراتیک، الترناتیو حکومت اسلامی و برترین اندیشه سیاسی زمانه برای پاسخگونی به نیازهای امروز ایران است که ساختار آن بر 1) آزادی، 2) لائیسیته، 3) سمتگیری سوسیال، 4) دمکراسی مختلط پارلمانی و 5) خودمدیریتی مهستانی بر بنیاد خرد جمعی، استوار است.
آزادی ایران و ساختن فردای مطلوب برای جامعه ایرانی، نمی تواند بدون سیاست نفی حاکمیت و نقد اپوزیسیون میسر گردد.
نویسنده این سطور، در روند بازبینی نقادانه حضور سیاسی 43 ساله در جریان کوشش برای براندازی حکومت اسلامی، و آموخته های خود از مبارزات ملل اروپا و بویژه آلمان پس از پایان جنگ دوم، جمعبندی خود را در پنج مسئله کلیدی 1) جمهوری شهروندی، 2) مهستان های سوسیال دمکراتیک و لائیک در تمام سطوح جامعه، 3) خرد جمعی آلترناتیو بیخردی،جهالت دینی، قومی و پوپولیستی – تجربه نقش خرد در انقلاب مشروطه و بی خردی در انقلاب بهمن- 4) جنبش اقدام در خیابان (ائتلاف اجتماعی و همبستگی میدانی) برای تغییر توازن قوا به سود جامعه شهروندی و 5) نقش سیاسی جمهوریخواهان لائیک دمکراتیک و سوسیال در انقلاب سوم در ایران، بازتاب داده شد.
واقعیت امروز ایران این است که؛ گزارش ها از سراسر کشور حکایت از بایکوت انتصابات حکومتی دارد و پر واضح است که جامعه شهروندی ایران به آنچنان بلوغ و شعور سیاسی، دمکراتیک و فرهنگی رسیده که نه تنها به برگماری یکی از خودی های نظام برای اجرای سیاست های خامنه ای نه می گوید، بلکه خواهان واژگونی نظام جهل و جعل و جور و غارت و قتل و کشتار است.
فردا جامعه ایرانی به حکومت اسلامی نه تاریخی خود را خواهند گفت و ما بایستی آماده برگزاری جشن بزرگ نه ملی به حکومت اسلامی باشیم. نه ملی جامعه ایرانی به حکومت اسلامی، تغییر ریل مبارزه را می طلبد.
نه عظیم ملی به انتصابات کنونی، نه به ۴۳ سال سلب حق ملت ایران در تعیین سرنوشت خویش، نه به ۴۳ سال توهین به شعور جامعه ایرانی، نه به استبداد، سرکوب، غارتگری و فساد نهادینه در حکومت اسلامی است.
ما ایرانیان در هر جای جهان هستیم، دستاورد همبستگی کف خیابان برای نفی کامل حکومت دینی را ارج گذاشته و این گام را با سیاست برچیدن کلیت نظام گره می زنیم. خواست نه به حکومت اسلامی فاقد سمتگیری کنشگرانه مشخص است، از اینرو با سیاست اعلام موجودیت و حضور میدانی جامعه معترض در خیابان، ایجاد اراده واحد لائیک و دمکراتیک جهت تغییر توازن قوا در کف خیابان توسط مردم و برای مردم را میسر می کند.
جامعه ایران به این نتیجه رسیده اند که “رای” از حصار فقر، فلاکت، تبعیض، غارتگری و مدافعان آن، یعنی سپاه و بسیج، نیروهای انتظامی و شبکه های مافیائی عبور نمی کند.
راه آزادی ایران و مردمانش از تسخیر خیابان و فتح تک تک سنگرهای حکومت می گذرد!
رهبری کف خیابان در حال شکل گرفتن است
جامعه ایران راه خود را از حکومت و همچنین فرصت طلبان و موج سواران جدا کرده و بایستی هوشیار باشند تا فریب هیچ فرد، گروه، سازمان و فرقه را نخورند و نردبان فرصت طلبان و باندهای موجود در پوزیسیون و اپوزیسیون وابسته نشوند.
برای اطمینان از سمتگیری آگاهانه و هدفمند سیاسی در دل تلاطم های بزرگ، رهبران جنبش اقدام در خیابان (کنشگران میدانی) نقش تعیین کننده دارند. آگاهی لائیک دمکراتیک و سوسیال کنشگران سیاسی کف خیابان و مبارزه از سنگر مطالبات شهروندی و جنبش پیشرو شهروندی، ریل های تعیین کننده برای ساختن ایران آینده هستند.
کنشگران کف خیابان نیاز به تشکل دارند و سامانه تشکل آنها می تواند مهستان های خودمدیریت سوسیال و لائیک دمکراتیک باشند.
ما با اتکاء به ارزش های سیاسی ذکر شده، می توانیم جامعه را نسبت به انحرافات راست، چپ، انارشیسم، پوپولیسم و ایران ستیزان حکومتی و کمین نشستگان در حاشیه حکومت و اپوزیسیون، هوشیار سازیم تا مردم خود خوشه چین مبارزات شان باشند و نه محافل و گروه های پوزیسیون و اپوزیسیون.
ریل سیاسی مبارزه در راه استقلال، آزادی، لائیسیته. دمکراسی و رفاه همگانی شهروندی شفاف است و این مجموعه بهم پیوسته را نمی توان جعل کرد.
شاید گروهی مهستان را چنین جعل کنند که “رهبری در ایران نمی تواند شکل بگیرد” تا خود را قیم ایرانیان معرفی کنند. ویا خودمدیریتی سوسیال و لائیک دمکراتیک را محسن رضائی به “فدرالیسم اقتصادی” تقلیل دهد ویا افرادی پرچم سوسیال دمکراسی لائیک را علم کنند، ولی الگوی آنها مصدق و نظام مشروطه باشد.
تاکیدات برای شفافیت سیاسی در دوران تثبیت اکثریت معترض جامعه ایران و بیشرمی اقلیت غاصب، جبار و غارتگر و ایرانفروش چنین است:
الف- ایجاد جمهوری شهروندی و اداره کشور توسط دولت منتخب و با سیاست های لائیک، دمکراتیک، سوسیال و حفاظت از سلامت محیط زیست
ب- مهستان های خودمدیریت سوسیال، لائیک و دمکراتیک در تمام سطوح جامعه و آلترناتیو شوراهای دینی و احیانن قومی و ایدئولوژیک.
پ- سیاست برخاسته از خرد جمعی جامعه (نه بیخردی پوپولیستی)، بمثابه قطب نمای اداره کشور و جامعه.
ج- الویت همبستگی از خاستگاه تامین منافع جامعه و میهن، تضمین آزادی و پذیرش پلورالیسم سیاسی در جامعه
چ- خردجمعی و رهبری جمعی تبلور خود را در مجلس موسسان و مهستان ملی در بالا، و ارتباط ارگانیک با مهستان های محیط کار، محلات، شهرها، استان ها، نشان خواهد داد.
جنبش اقدام و همبستگی میدانی هنگامی واقعیت می یابد که بخش بزرگ از باشندگان ایران قانع و مصمم شده باشند که برای یک هدف مشترک، هزینه کنند.
یک نیروی جمهوریخواه برانداز می تواند اعتراض جامعه را در راستای برچیدن نظام، و همزمان و پی ریزی نظم نوین سازمان دهد.
و همچنین دولت سوسیال دمکراتیک لائیک قادر است مسکن، بهداشت و آموزش را کالازدائی کند و جامعه بشدت آسیب دیده مان را از شرایط مرگبار کنونی، در ارتباط ارگانیک با جامعه شهروندی و نهادهای خودمدیریت کف جامعه نجات دهد.
پیشاپیش پیروزی جامعه ایرانی در نه تاریخی به حکومت اسلامی را به باشندگان ایران شادباش می گویم!
اکثریت به سلطه اقلیت خاتمه می دهد!
راهکار امروز؛ تسخیر خیابان و در صورت مقاومت، انقلاب قهرآمیز است!
اقبال اقبالی
17.06.2021
www.tribuneiran.org