آیا سنجش شعور بر کفه نادانی سنگینی نیافته است؟ اگر گول بنیادگرائی هولناک داعش ها را نخوریم به باورمن آری! البته به جز چند مقاومت ناچیز از سنت های دگم عقیدتی ـ ایدئولوژیک، و بویژه سماجت ریاکاران”بنیادگرائی اسلامی و ولایتمداری شیعی” که عملا پس از 1400 سال هنوز قابلیت انطباق با زمانه و توانائی گذر از دگم ها و نگرش های فرسوده خود را ندارند، و شگفتا می توانند مریدانشان را بی گدار همچون “وادی سپر” با وعده های قهقرائی ـ ذهنی مشغول کرده و در چاه های ویل تشنه و گرسنه بچرخانند. در سوی دیگر جامعه بشری متمدن و سکولار با جهان بینی های رنگین اما، با همه اوج و فرودهای ویرانگر ساختارهای برتریجو و میلتاریست و سرمایه سالار، فناتیسم هرگز نتوانسته در قوانین آنها رسوخ کرده و مانع فراروئی های شعورِ تجربی شود. چراکه اکثریت قریب به اتفاق فرهنگ ها و انسان ها با تنوع دیدگاه ها، تضادها، تناقض ها و تعارض های بیشمار و تاریخی شان می بینیم که آنها در یک روند کُند، ولی جاری و رو به پیش قراردارند، و هستی پویا و جستجوگر در میان شان کم و بیش در حال حرکت بسوی ساختارهای مدرن اجتماعی و انسانمدار می باشد.
در این جهان پرآشوب ما، و با وجود دشمنی های سازش ناپذیر میان نیروهای کار و دول سرمایه داران هنوز فضای تنفس و تفکر برای یافتن راهکارهای مفید کافی ست، اگرچه رودرروئی های خونبار طبقاتی که بدلیل ناهنجاری زندگی نابرابر اینجا و آجا شعله وراست، و به ناتوانائی یافتن نان، کار و آزادی می انجامد. و همزمان با نداشتن حق زندگی دلبخواه، نه که در کشور های مذهبی و مستبد، و وابسته به سرمایه سالاری جهان، که در این مناطق و خصوصا کشورهای اسلامی واویلاست! بلکه دست یابی به حداقل امکان ها و فرصت های توده ای حتی برای بخش بزرگی از شهروندان غربی هم روزبروز سخت تر از پیش میسر می شود. زیرا، قوانین حقوقی اغلب کشورهای صنعتی پشتیبان کارگران و تهیدستان نمی باشد. بنا بر این نداری ها و نارسائی ها در گستره فقر جهانی که هیچ، در خود جهان غرب هم با شقاوت بیدادمی کند و سیستم ( بهره کشی) سهم برابر برای نوع انسان قائل نیست.
با اینهمه باید اقرارکرد که در دول پیشرفته و سکولار چالش اجتماعی، برابر هرگونه تندروی دولت ها و مهمتر ایستادگی مقابل صدور قوانین و دستورهای ضدبشری، امروزه خواستی جاری و متدوال می باشد. امر ضروری که در ساختارهای مسلط اسلامی( بسان برابری حقوق زن و مرد، یا مخالفت با اعدام، چندهمسرس، صیغه و…)وجودخارجی ندارد و( پرچمداران چنین مبارزه بحقی، بی گمان قیمت سنگین مرگ می پردازند.) زیرا، اینچنین نرمش پذیری هائی در دستبرد به اصول دینی بمنزله کفر است! درست عکس آن می توان گفت که دیریست(میانگین مدیریت جهان سکولار) پیرو (اراده انتقادی”و تابع خواست سازنده انسان های جویا و شعورمند)بوده و مانده است و ناگزیر ساختار و فرهنگ غیر ایدئولوژیک و سکولار این کشورها رو به اصلاح، دگرگونی و رفع و دفع نابسامانی های زندگی داشته و یا از همه مهمتر ((متمایل به چربش اندیشه ورزی بر خردستیزی های ضدبشری ادیان، عقاید و ایدئولوژی های مضر و مزاحم)) دارد. این در حالی ست که، در جوامع اسلامی و در همین ایران بلازده ی ما، بخش بزرگی از مردم بدلیل نبود و یا تنگی ظروف سیاسی، فرهنگی و مذهبمدار در بیرون گودهای “تصمیم مردمی” نشسته و یا ناچار همچنان متمایل به خرافه پذیری و یا دچار در قید و بندهای “ازل و ابد پرستی مذهبی” در ساختار مطلقگرای ملاها اسیرمانده اند. از این بلایای کشنده بیش از همه زنان، کودکان، تنگدستان و کارگران آسیب خورده و رنج می برند.
اما چرائی پیشگفتار بالای، ناگزیری واکنش لازم و پاسخی انسانمدارانه است به تحقیر، توهین و بی آبروئی دستگاهی سراسر فاسد که پیوسته و همه جا به شعور و شرافت اجتماعی باورندارد؛ در چند و چون مصیبت های خانواده های بیکار و گرسنه و فقیر نیست؛ روابط مستقل و فردی و اجتماعی متفاوت با فرهنگ خود را بشدت سرکوب می کند؛ نسبت به ثبات و کیانِ مهر و به حفظ حرمت خانواده متعهد نیست؛ و عملا با قوانین پلید چندهمسری و ترویج زنبارگی و با ایجاد فضای قانونی صیغه بازی های بی شرمانه آخوندی، عملا فاحشه سراهای مذهبی را گسترش داده و حتی اینک در قلب مشهد مقدس خودشان نیز، اجرای آنرا جایز و تشویق می کند. با این تفاوت و بی انصافی ناعادلانه که جوازهایش بسود مردان و خصوصا مردان متمول برنامه ریزی شده است. جای شک ندارد که حقوق برابر زن و مرد در این دستگاه مردسالار معنی ندارد، و نظام با اراده ی آسمانی و نفوذِ ملاهای مفسر، سهم عادلانه ی زن را همه جا انکار می کند. و نیز رسما همین اصول ملائی ـ اسلامی، وجوه اعتقادی و قرآنی هستند و بسادگی ارزش های اخلاقی مبتنی بر “اعتماد و تعهد متقابل زن و مرد” را نسبت بهم درهم ریخته، و خود شریعت به پایداری نظام تک همسری، و وفاداری نبوده و وظایف دوسویه برای زوجین ندارد و عملا به پاکی ازدواج پشت کرده و با اینگونه مصوبه های چندش برانگیزش، می توان گفت که به شرافت زن و انسانِ باورمند به تک همسری آشکارا اهانت می کند. رژیم و سردمدارانی که می توانند به میل خود و مبتنی بر اصول فقهی، بی دغدغه به تبلیغ فرهنگ چندهمسری، گشایش فاحشه خانه های دینی، تشویق تعدد فرزندان بی پدر و گرسنه و وبال اجتماعی، با ترویج سکس مذهبی دامن زند و برای بی بندباری مردانی که توانائی مالی دارند تلذذ بیشتر در جامعه مطهر اسلامی، متعهدانه بسازند و به آنهم ببالند.
دو مرکز و مرجع برجسته مذهبی بانی نقد این مقاله می باشند که در چندروز گذشته آنها توانسته اند با نام معنویت مقدس خانواده و جامعه اسلامی، همچون همیشه فساد و فرسودگی درونی نظام و هرزگی تاریخی ملایان را با این آگهی و اعلامیه که در راس رسانه های خود رژیم بیرونی و منتشر شده اند برملا کنند. مضمون ِمتونی که حقوق برابر برای زن بعنوان شهروند یکسان قائل نیست و واپسگرائی و زن ستیزیِ قوانین منشأ را آشکارا رسوامی سازد. یکی اعلامیه رسمی صیغه توسط آستان قدس رضوی با نرخ و شرایط آن* و دیگری فرمان 16 مادهای خامنه ای می باشد که وی آنرا به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز رسانده است.*
تف سربالای اعلامیه رسمی صیغه سیداحمد علم الهدا (امام جمعه مشهد)پیوست مقاله است. حتما بخوانید! اما ببینیم آقای خامنه ای در برابر طرح شرم انگیز علم الهدا چه می گوید: او در فرمان 16 ماده ای “خانواده را واحد بنیادی و سنگ بنای جامعه اسلامی” خوانده و گفته: سمت و سوی حرکت نظام باید بر”ایجاد جامعهای خانواده محور به عنوان مرکز نشو و نما و ترتیب اسلامی”باشد. بسیارخوب من باورمی کنم که ایشان صادق هستند و به قاموس اسلامی خانواده و تربیت آن بها می دهند! اما چگونه؟ مگر می توان چندهمسری را تشویق کرد، و همچنان فرصت جاری صیغه خوانی های دمبدمی را نیز فراهم ساخت و همزمان سنگ بنای جامعه اسلامی را بقول ایشان محکم و پایدارنمود؟! با این پرسش ها تا به امروز هیچکدام از این ریاکاران پاسخی اخلاقمدار نداده و نمی دهند. پرسیدنی ست که اصولا آیا می توان زن مستقلِ مالی، معقولِ دماغی و متعهد خانوادهگرا را متقاعد ساخت، برابر مردش که زنباره است وفادار به کیان خانواده باشد و بماند؟ به باورمن هرگز! (این تقبل جز با زور میسر نیست، و تحملش این بی ناموسی نیز قطعا جز حماقت نیست!) حتی اگر به قیمت سنگسارِ ناعادلانه اسلامی دچارشود که بسیاری شده اند. خامنه ای در فرمان نامه دروغ می گوید. زیرا در قاموس سکس اسلامی و پاسخ درست به آن، این شیوه های مرسوم و یکسویه ناعادلانه بوده و هست و امکان چندهمسری و مجوز قانون صیغه هیچگاه راهکار درست و انسانی نبوده و بسیار غیراخلاقی و به بی رحمانه ترین شکل ممکن زن ستیزانه می باشد. اگرچه من باور به فرهنگ تک همسری دارم و جامعه شناسی جهانی نیز سمتگیری بشر بسوی تک همسری را تأییدمی کند؛ با این وجود خامنه ای می توانست دروغ نگوید “اگر راهبرد اسلامی چندهمسری و قوانین صیغه او و شریعتش مشمول زنان هم می شد” با وجود همه مخالفت و اکراه شخصی آنگاه می توانستم وجه برابرانه و دوسویه آنرا برتابم.
هرگز فراموش نکنیم که تاکنون قوانین مذهبی و جوازهای آقایان به نام امت، و بسود جامعه به اصطلاح اسلامی خود مریدان ندار نبوده، بل تنها معطوف به شکم سیر و دست پُر ِخود این سران، باندها، مافیاها و کاسه لیس های میلیتاریست و بازاری و نئولیبرال های نوکیسه بوده، و رفاه و تفریح آنها را ارجح دیده و نشانه گرفته است. و بی گمان پیوسته در فکر تلذذ بیشتر آنها از زندگی موجود در “بهشت خلافت شیعی” می باشد. وگرنه در کشوری که نه بیکاران و تهدستان و خانه خرابان! بلکه اکثریت کارگران و زحمتکشان شاغل و یا بیش از 50% مردم نمی توانند با حقوق دریافتی ناچیز و یکم سوم سقف تورم، و با “تأمین سبد حیاتی خود” حتی 10 روز زن و بچه های خویش را سیر کافی کنند. سید احمد علم الهدا در مشهد و سیدعلی خامنه ای در مرکز خلافت، بفکر حفظ بساط سرکردگی رژیم و درآمد آسمانی خوداند، و دستآورد کنونی هردو نیز برای زن بارگان ثروتمند داخلی، شیخ ها و زائران فاسد و پول پله دار خارجی ست تا آنها بتواند با آسودگی خاطر دروازه فاحشگی مذهبی را با قانون اسلامی فراخ بگشایند و همین مردان متمول زشتخوی قادرشوند زیر پرچم عدل الهی، بی مزاحمت به جان آبروی بشر، امید، آرزو و ناموس دختران تنگدست و زنان بی کس و بی پناه بسان خوکان آنگونه بیفتند و بتازند و دست بیازند که می خواهند و می توانند هرچه بیشتر از نعمت الهی به مرحمت قانون اسلامی برخوردارشوند. رژیم همه جا دروغ گفته و فساد را گسترش داده است. تا ببینیم با تف سربالای جواز اخیر صیغه در مشهد چه دستاوردهائی بر پیشانی مشهد مقدس خواهدزد!؟
بهنام چنگائی 18 شهریور 1395
*اعلامیه رسمی صیغه توسط آستان قدس رضوی با نرخ و شرایط.
بسم ا لله ا لر حمن ا لرحیم
النکا ح السنتی. (رسول اکرم ص)
آستان قدس رضوی جهت ارتقای فضای معنوی جامعهٔ و ایجاد شرایط مناسب روحی و آرامش خیال برای برادران زائری( خصوصا برادراني كه از كشورهاي اسلامي ديگر آمده اند) که در مدت زیارت حرم مطهر امام هشتم از همسر خود دور میباشند اقدام به برگذاری مرکز صیغه های کوتاه مدت در جوار حرم رضوی نموده است. در این راستا از کلیهٔ خواهران باکره که سن آنها بین ۱۲ تا ۳۵ سال است دعوت به همکاری مینماید . هر یک از خواهران بر اساس قرارداد ۲ سالهای که با آستان قدس رضوی منعقد مینمایند موظفند که ماهانه حد اقل ۲۵ روز به صیغه برادران زوار در آیند. مدت قرار داد جزو سابقه اشتغال متقاضی محسوب میگردد مدت هرصیغه از ۵ ساعت تا ۱۰ روز متغیر میباشد . مبلغ پرداختی بابت هر صیغه بدین شرح است:
صیغه های ۵ ساعته: مبلغ پنجاه هزار تومان
صیغه های ۱ روزه هفتاد و پنج هزار تومان؛ ٢
روزه صد هزار تومان؛
٣ روزه يكصد و پنجاه هزار تومان و
از ۴ روز تا ۱۰ روز سيصد هزار تومان
خوهران باکره که برای اولین بار صیغه میشوند مبلغ ۱۰۰۰۰۰ تومان اضافه بابت برداشته شدن پردهٔ بکارت دریافت خواهند نمود.
بعد از انقضای قرارداد ۲ ساله در صورتی که سن خواهران به حد نصاب ۳۵ سال نرسیده باشد در صورت تمایل میتوانند در لیست انتظار صیغه های دایم قرار بگیرند. خواهران موظفند ۵ در صد از مبلغ دریافتی هر صیغه را به ضریح مطهر واریز نمایند. از کلیه خواهران علاقه مند در خواست میشود ۲ قطعه عکس تمام قد (با حجاب اسلامی) ، آخرین مدرک تحصیلی، وضعیت بکارت و گواهی سلامت کامل روانی و جسمانی از سازمان بهداشت شهرستان محل سکونت خود را حد اکثر تا ۳۱ تير ماه ١٣٩٤ به آدرس ذیل ارسال نمایند
(توجه برای خواهران کمتر از ۱۶ سال رضایت رسمی پدر یا جد پدری یا عمو الزامی میباشد )
آدرس: مشهد – بارگاه امام رضا -خیابان شهید نواب صفوی -صحن کوثر – دفتر امور صیغه
۱۳ شهریور