هشت مارس، که در تقویم جهانی روز زن نام گرفته، گرامیداشت نخستین اعتراضهای سازمانیافتهی زنان جهان و سرآغاز مبارزهای است که بیش از صدوپنجاه سال از عمر آن میگذرد؛ مبارزهای پر فراز و نشیب و پردامنه که در گذر زمان از خواستِ بهبود شرایط اسفناک کار، به نبرد با محرومیت و تبعیض و نابرابری در همهی عرصههای اجتماعی رسید و با دستآوردهایی که در حوزههای گوناگون آموزش و اشتغال و سیاست به ارمغان آورد هم پایههای سرمایه را به لرزه انداخت و هم ضربههایی سهمگین به دیوار مردسالاری زد.
واقعیت البته نشان میدهد که نه نظام سرمایه دست از تکاپوی بهرهکشی از زنان برداشته است نه مردسالاری دیرینه و هر دو ــ گاه با همدستی و گاه در رقابت ــ پیوسته راههایی تازه جستهاند تا پابرجا بمانند و حتی مواضع ازدسترفته را باز پس گیرند.
با این همه، برگ تازهی تقویم تاریخ که این سالها به همت زنان ایرانی ورق خورد یک بار دیگر به جهانیان گوشزد کرد که عرصهی مبارزه برای دستیابی به زندگی و حقوق شایستهی انسانی پیوسته رزمآورانی تازه مییابد که با شیوههای نو به میدان میآیند.
زنان آزادیخواه ایرانی که سالها برای رهایی از قید استبداد و سنتهای ارتجاعی جنگیده بودند در سال ۵۷ نخستین قربانیان حاکمیت واپسگرای مذهبی بودند و به چشم خود دیدند که چهگونه اندک حقوقشان که از پس چندین دهه مبارزه به دست آمده بود بهسادگی بر باد رفت و سرکوب سیستماتیک زنان به شکلهای گوناگون ازجمله تحمیل حجاب گسترش یافت. بنابراین راهی جز ادامهی مبارزه باقی نمانده بود. از این رو نخستین تشکلهای مردمی، فعالترین و اثرگذارترینشان، را زنان به راه انداختند. و پس از سرکوبِ همهی این سازمانها در دهههای بعدی نیز هرگز میدان مبارزه از زنان شیفتهی آزادی خالی نماند؛ برخی بیپرده و پروا حتی با نثار جان به پیش تاختند و دیگرانی با ایستادگی در برابر عرف و سنت دست به نبردی زدند که زیر پوست جامعه جریان یافت و گام به گام و نسل به نسل پیش رفت تا سرانجام به نام مهسا (ژینا)، که ستمکارانه به قتل رسید، با فریاد «زن زندگی آزادی» در خیابانها طنینانداز شد. فریادی چنان فراگیرنده که از یک سو مردانی از پیر و جوان را به همراهی برانگیخت تا گواهی دهند که نظام ستم و سلطهی مردانه بار دیگر، جایی دیگر، تَرَک برداشته است و از سوی دیگر توانست بسیارانی را در سراسر کشور برای برچیدن بساط ستم و سرکوب و سانسور راهی خیابانها کند. زنان آزادهی ایرانی ــ از روزنامهنگار، شاعر، نویسنده و هنرمند تا دانشجو، دانشآموز، کارگر و خانهدار ــ نشان دادند که بهرغم تهدیدها و بازداشتهای مکرر، بهرغم وجود انواع شکنجه در زندانها که اخبارش بیرون میآید، بهرغم احکام سنگین حبس و اعدام که با شدت و شماری افزونتر جریان داشته است، با وجود محرومیتهای اجباری از تحصیل یا امکانات تأمین معاش و … از مبارزه دست بر نخواهند داشت.
کانون نویسندگان ایران با بزرگداشت خاطرهی مهساها، نیکاها و آرمیتاها که جان عزیزشان در این راه فدا شد، این روز تاریخی را به تمامی زنان و مردان آزادیخواه شادباش میگوید ــ بهویژه به زنان شجاعی که حتی در بند یا زیر سایهی تهدیدِ آن نیز برای آشکار کردن تباهی قلم میزنند زیرا دریافتهاند که «آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا برای همگان» ضرورتی انکارناپذیر برای تحقق و پاسداشتِ زندگی شایستهی انسانی است.
کانون نویسندگان ایران
۱۷ اسفند ۱۴۰۲
۷ مارس ۲۰۲۴