تجاوز روسیه به اکرائین، تجاوز به بشریت است! موضوع اکرائین نشان داد که چه پتانسیل ویرانگرانه ای سرنوشت انسان و کره زمین را تهدید می کند و چه موجودات وحشتناکی در سنگر سیاست و حساس ترین جایگاه ها، جاخوش کرده اند. در عمق منش سیاسی نوتزاریسم روسیه، همان عواملی عمل می کنند که در دوران نازی در آلمان فعال شد، در همبستگی برای حمله به ارمنستان و جنایت در قره باغ انجام گرفت، عضو ناتو در کردستان مرتکب شد، داعش را ساختند، طالبان را مورد حمایت قرار دادند، ویروس اسلام سیاسی را با دز بالا در ایران تزریق کردند و فرهنگ و سیاست کینه توزی، برتری جوئی، فزون طلبی و سلطه خواهی را از رسانه های تبلیغ و ترویج می کنند.
متجاوزین به اکرائین، برای سلطه و درهم شکستن اراده سیاسی مردمان یک کشور که در سازمان ملل به رسمیت شناخته شده است، خیز برداشته اند. تاریخ آن کشور را جعل کرده تا مهندسی افکار عمومی در ارتباط با تجاوز را در اندیشه سیاسی دفاع از منافع ملی، امنیت و مصالح کشور را بعنوان انگیزه موجه جنگ، به جامعه خودی و جامعه جهانی عرضه کنند.
اکنون اکرائین از سوی روسیه مورد تجاوز قرار گرفت. بهانه تجاوز، امنیت روسیه و چاشنی آن تحریف تاریخ اکرائین، که به یک قرن اخیر خلاصه شده است. فراموش نکنیم که جنگ ها با تحریف تاریخی آغاز می شوند و سیاست روز، به آرمان های تاریخ مصرف گذشته گره زده می شوند. راه دور نمی رویم. همین حکومت اسلامی در ایران، داعش، طالبان، و تمام سلطه طلبان جهان، از پتانسیلی جهان ویرانگر نظیر نوتزاریسم روسیه برخوردار هستند که بخشن مجال باالفعل شدن نیافته اند.
جهان ما بشدت ملتهب بحران است و از فقدان ستاد جهانی دمکراتیک، قدرتمند و با نفوذ برای حاکمیت ارزش های انسانی، صلح محور و مشترک بشری رنج می برد. ما تا انفجار شعله های جنگی جهانی، باندازه تار موئی فاصله داریم!
پس از فروپاشی “شوروی”، جغرافیای آن تحلیل رفت و بموازات آن، در طول چند دهه گذشته، قدرت امریکا هم افت کرد. تغییرات در ساختار قدرت های جهانی، تقسیم دوباره بلوک های جهانی و اوج گیری دامنه رقابت های آنها، تعمیق یافته است.
پارامترهایی نظیر حضور چین در صحنه جهانی، سیاست نقل مکان امریکا از خاورمیانه به شرق آسیا، تفویض ماموریت امریکا به اسرائیل در خاورمیانه، اوجگیری “عظمت” طلبی نژادپرستانه (روسیه و ترکیه)، اسلامگرائی و ماجراجویائی های اسلام سیاسی و …، جهان را آبستن جنگ کرده است.
امریکا با عقب نشینی از خاورمیانه و ارائه وکالت به اسرائیل، سیاست کوچ به آسیای شرقی را در دستور کار قرار داد. پس از عقب نشینی های امریکا بعنوان قدرت برتر نظامی و اقتصادی جهان، کرملین متوهم به نوتزاریسم (بیماری مشابه اردوغان در ترکیه، سیدعلی خامنه ای در ایران)، جای خالی امریکا را پر کرد.
نوتزاریسم در روسیه، سیاست احیای حوزه نفوذی دوران “شوروی” را هدف قرار داده و امنیت خود را در تضاد با استقلال آنها تعریف می کند. همانطور که امریکا، مسئله خلیج فارس، تایوان، عراق، سوریه، اسرائیل، اکرائین و .. را به امنیت خود گره می زند. با این بی منطقی، استقلال، آزادی و دمکراسی در کشورها، مورد هدف موشک و بمب و تهدیدهای هسته ای قرار می گیرند.
در شرایطی که اروپا نمی خواهد گوشت جلو توپ سیاست های امریکا شود، سیاست مهار دوگانه روسیه و چین توسط امریکا، هزینه های سنگین جهانی دارد و اگر جهانیان امروز به طرحی نو برای اداره زندگی مردمان کره زمین نیاندیشند، فردا دیر است.
روسیه اشغال اکرائین را آغاز کرد و همزمان قدرت اتمی خود را به رخ جهانیان کشید. تنها خویشتنداری اروپا، امریکا و جهانیان، تا این لحظه توانسته رهبر روسیه را از جنون جنگ اتمی باز دارد.
سحرگاه پنجشنبه بیست و چهارم فوریه، به فرمان ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، نیروهای این کشور با بمباران شهرهای مختلف اوکراین تهاجم گستردهای را به این کشور آغاز کردند. پوتین اهداف خود را در چارچوب سیاست “نازی زدایی” و “جلوگیری از قتل عام” ساکنان مناطق جدایی طلب طرفدار روسیه در شرق اوکراین جلوه داد.
سیاست نوتزاریسم روسیه را هیچ کشور پایبند به ابتدایی ترین حقوق شهروند زمین، نمی تواند محکوم نکند و در تکوین بزرگترین جبهه سیاسی ممکن در برابر آن شرکت نکند. آنچه مسلم است، جبهه مخالفین اشغالگری نوتزاریسم از یک جنس سیاسی نیستند و بسیار ناهمگون اند. خطری که جهان را تهدید می کند، احساس مسئولیت انسانی و جهانی می طلبد و امروز در دفاع از صلح، آزادی و استقلال اکرائین تبلور می یابد.
تجاوز نوتزاریسم به اکرائین، تجاوز به بشریت است.
ایجاد جبهه جهانی آری به صلح، آزادی و دمکراسی، یک ضرورت است.
نه به نوتزاریسم، نه به جنگ و نه به جنگ افروزان!
اقبال اقبالی
24.02.2022