علی دشتی که در هشتاد و چهار سالگی در 1360 درگذشت یکی از چهرهای برجسته سیاسی، ادبی و فکری دوران پهلوی بود. او پس از انقلاب اسلامی دستگیر و زندانی میشود و باتهام نگارش کتاب «بیست و سه سال» به اعدام محکوم میگردد. او بالاخره پس از تحمل توهین و شکنجه به بیمارستان انتقال یافت و در شرایط رنجوری و بیماری حاد در بیمارستان جم میمیرد. او در ابتدای جوانی طلبه بود ولی تمایل به آزادی او را متحول کرد. دشتی دوبار به خاطر انتقاد به رضاشاه به زندان افتاد و در ضمن نمایند مجلس نیز بود. او در دوران پهلوی دوم وارد مجلس سنا شد و در ضمن تبعید آیت الله خمینی از طرف اسدالله علم و شاه را مورد انتقاد قرار داد زیرا شیوه را مناسب نمی دانست. دشتی به سیاست امیرعباس هویدا نیز انتقاد نمود و بالاخره در آخر دوران شاه، کناره گیری از سیاست را در پیش گرفت.
علی دشتی بیش از چهل اثر بوجود آورد. نوشتهها و ترجمههای دشتی بازتاب اندیشه او در بررسی مسائل اجتماعی و باورهای مذهبی و سیاسی است و نگرش او به تاریخ، ادبیات و عرفان ایرانی را نشان میدهد. او سه داستان نوشت و بیش از 10 نوشته در پژوهش و نقد ادبی به نگارش درآورد. از جمله پژوهش های او باید از «نقشی از حافظ»، «سیری در دیوان شمس»، «دمی با خیام»، «قلمرو سعدی»، «تصویری از ناصر خسرو» یاد نمود. زمینه تحقیقی دیگر او در باره دین اسلام است و اشاعه خرداندیشی بود. او پیش از سال 1353 کتاب «بیست سه سال» را در بیروت چاپ کرد. از دشتی «تخت پولاد» در 1354، «جبر و اختیار» در سال 1350، «ابلیس در کسوت عرفان» در سال 1353، «در دیار صوفیان» در سال 1363، «عقلا بر خلاف عقل» در سال 1354، چاپ شد. دشتی پس از انقلاب اسلامی کتابی نوشت به نام «عوامل سقوط» و در این کتاب پادشاه پهلوی را مورد انتقاد قرار داد. یکی ار کارهای ماندگار و با ارزش علی دشتی کتاب «بیست و سه سال» است که در باره کودکی و پیامبری محمد است. او با اتکا به پژوهش های علمی در غرب به تحلیل از زندگی و ادعای پیامبری و آیات قرآنی میپردازد و تاریخ و افسانه و خرافات اسلام و قرآن را بررسی میکند. پس از کتابهای «مکتوبات» میرزا فتحعلی آخوندزاده، «سه مکتوب» میرزا آقاخان کرمانی و نیز «شیعه گری» احمد کسروی و برخی کتابهای دیگر، کتاب 23 سال دشتی از نگاه نقد به اسلام در جامعه ما دارای اهمیت شایان است. این کتاب بدون تعصب با اتکا به پژوهش های غربی قرآن و اسلام را به نقادی ابژکتیو می کشاند و بناگزیر اساس این دین را عریان میسازد. هدف دشتی از نگارش این کتاب گسترش عقلانیت و مبارزه علیه اعتقادات فلج کننده اسلام بود. در زمان شاه این کتاب نمی توانست در ایران چاپ شود زیرا شاه خود طرفدار اسلام بود و روحانیت مرتجع همه جا آماده تعرض و ترور و سانسور بود. در تمام دوران جمهوری اسلامی تمام مدافعان اسلام مانند نواندشان دینی و روزنامه نگاران اسلامی و ایدئولوگها و عوامل جمهوری اسلامی علیه این کتاب تاختند. این کتاب تجلی جسارت روشنفکری و عقلانیت بود و میباشد. سعیدی سیرجانی مدافع علی دشتی بود. بهرام چوبینه این کتاب را با یک مقدمه تحلیلی چاپ کرد. اگر ایرانیان پیش از انقلاب چنین کتابی را خوانده بودند و می فهمیدند، به سیاهچال انقلاب اسلامی فرونمی افتادند. (جلال ایجادی 2/3/2018).