آزادی شهرها از سلطه درنده خویان حاکم بر کشور آغاز شده است. بر اساس گزارش های رسیده از ایران، در برخی از شهرها مردم محلات ویا شهر را از کنترل حکومت اسلامی خارج کرده اند.
مبارزات دلاورانه مردم برای رهائی از مسیر “جنبش اقدام در خیابان” می گذرد. این جنبش هم اکنون می تواند رهبری خود را در خیابان، محلات، کارخانه ها و ادارات برای 1)هدفمند ساختن مبارزات، 2) تعیین اهداف خود، 3) تاکتیک های مبارزاتی در راستای براندازی جمهوری اسلامی و4) سازماندهی قدرت نوین سیاسی انتخاب کند.
برای هدفمند ساختن خیزش کنونی بسوی یک جنبش انقلابی بایستی مطالبه مشترک و سامانه مبارزاتی باشندگان کشور شفاف باشد.
جامعه ایران در حوزه سیاسی از حکومت دینی، حکومت های قومی و پادشاهی عبور کرده است و بازگشت به میراث های شوم حکومت دینی، حکومت های قومی در ایران و پادشاهی، که تاریخ مصرف شان پایان یافته و کانون افتراق، جدائی و پراکندگی مردم هستند، نمی توانند موضوعیت داشته باشند.
اشتراکات همبستگی جنبش همگانی باشندگان ایران عبارتند از:
1) براندازی کلیت نظام جمهوری اسلامی
2) استقرار جمهوری لائیک (سکولار) دمکراتیک،
3) برقراری خودمدیریتی شهروندی لائیک دمکراتیک شهروندی
4) دفاع از همبستگی جامعه ایرانی و کشور.
سامانه مبارزات کف خیابان
نطفه های قدرت آینده از هم اکنون و در کف خیابان بسته می شوند. برای هدایت خیزش کنونی به جنبش بزرگ سیاسی – اجتماعی جهت سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار آزادی و دمکراسی در کشور، رهبران سیاسی و اجتماعی عملی کف خیابان، ناچار هستند خود را در تشکل های مستقل سازمان دهند. برای اینکه تشکل ها به لانه های نیروهای ارتجاعی (نظیر شوراها) تبدیل نشوند، سامانه انجمن های خودمدیریتی لائیک دمکراتیک متشکل از آگاه ترین، معتمدترین، و شجاع ترین کنشگران سیاسی و اجتماعی، مناسبترین ظرف برای جنبشی می باشد که ایرانی آزاد، دمکراتیک و متکی بر خرد جمعی و سیاست های اجتماعی را نشانه گرفته اند.
همین نهادهای متن جامعه، مجالس شهری را تشکیل داده و ستون های مجلس ملی را می سازند.
نهادهای خودمدیریت اداره لائیک دمکراتیک و سوسیال محلات، شهرها را از لحاظ گوناگون خود سازمان می دهند و زمینه های مادی استقرار جمهوری ایران را مهیا می سازند.
رهبری یا مدیریت جمعی
اکنون عصر رهبری بسر آمده و مسئله جامعه مدیریت خردمندانه، جمعی، لائیک دمکراتیک و سوسیال است. رهبری کاریسما متعلق که دوران پیشاسرمایه داری بوده و نیروهای ارتجاعی تمایل دارند تا سازماندهی سیاسی – اداری کشور را روی ریل های پوسیده قرار دهند.
سیاست در این راستا، توهین به جامعه ایران و نفی ایجاد مکانیزم های دمکراتیک مدیریت جامعه می باشد. جامعه ایران از آنچنان بلوغی برخوردار است که بهترین کنشگران سیاسی اجتماعی خود را برای اداره آینده کشور انتخاب کنند.
نیروهایی که در بیرون از گود هستند، می توانند تنها نظرات مشورتی داشته باشند و بعنوان پشت جبهه سیاسی عمل کنند.
نهادهای خودمدیریت لائیک دمکراتیک نه تنها سد رهبرسازی و موج سواری فرصت طلبان برای خوشه چینی از مبارزات مردم هستند، بلکه خود سازمان دهندگان قدرت فردا و ضامن استقرار و تداوم داد، دمکراسی و لائیسته در کشور خواهند شد.
زنده باد همبستگی باشندگان ایران
مرگ بر جمهوری اسلامی
برقرار باد جمهوری ایران
اقبال اقبالی
18.11.2019