انتخابات یکی از عامل های مهم دمکراسی است. مردم با مشارکت در انتخابات به نمایندگان مورد اطمینان خویش وکالت می دهند تا در دوره معینِ زمانی قوانین لازم را برای اداره کشور تصویب کنند. یک انتخابات مشروع مشروط به شرایطی است از جمله : 1- احزاب سیاسی آزاد باشند. 2- رسانه ها و مطبوعات آزاد باشند. 3-دستگاه قضایی مستقل از قدرت اجرایی باشد تا بتواند از دخالت دولت جلوگیری کند . 4- بودجه تبلیغاتی احزاب و کاندیداهای مستقل شفاف و علنی و متعادل باشد. انتخاباتی که این عوامل درآن وجود داشته باشد، انتخابات ایرانی-دمکراتیک است.
در جمهوری اسلامی ایران هیچ یک از این شرایط وجود ندارد: احزاب سیاسی واقعی ممنوع هستند، مطبوعات زیر سانسور شدید قادر به اطلاع رسانی مستقل نیستند، دادگستری مستقل نیست و جزیی از قدرت اجرایی است وبودجه تبلیغاتی تماما در خدمت تبلیغ کاندیداهای دولتی است.
در سی و هفت سال گذشته انتخابات های برگزار شده در ایران زیر چنین شرایط خفقان آوری برگزار شده اند. نتیجه این گونه انتخابات ها مجلس هایی گوش به فرمان بوده اند که در ویرانی کشور و تصویب قوانین اسارت آور شریک تمام عیار دولت می باشند.
سیاست در ایران امروز با سه عامل پیوند خورده است: قدرت استبداد، آگاهی مردم، شرایط بین المللی.
آگاهی مردم نسبت به گذشته بسیار رشدیافته تر شده است. استبداد و استبدادیان دچار ترس و تفرقه شده اند. شرایط بین المللی نیز به گونه ای نیست که در تقابل با آگاهی مردم طرف استبداد را بگیرد.
مقاومت و مبارزات مردم ایران استبدادیان یا لا اقل بخشی از آنان را وادار به درک شرایط کرده است. رژیم وضعیت ضعف و آشفته-حالی خود را زیر عنوان شرایط سیاسی پس از برجام (برنامه جامع هسته ای ایران) بیان می کند. رژیم برای خنثی کردن جنبش آزادی خواهی مردم ایران مجبور شده است که ضعف خود را با وارد کردن عامل سیاسی جدیدی در انتخابات در پیش رو، بپوشاند – سیاست عمرو عاصی- . عمروعاص در تاریخ اسلامی-عربی سمبل ریا و تزویر است. تداعی کننده دشمنی است که به لباس دوست در می آید تا اهداف پلیدی را به اجرا گذارد. هر چند استاد اعظم این سیاست هاشمی رفسنجانی است، اما این بار, سیاست عمروعاصی توسط ولی فقیه -آقای علی خامنه ای- با این فرمول که مخالفان نظام هم در انتخابات شرکت کنند ، کلید خورده است . در اجرای چنین سیاستی است که به بعضی از مبارزان و آزادیخواهان برجسته و خوش نام از جمله عباس امیر انتظام، کورش زعیم، طبرزدی، دکتر محمد ملکی، فریبرز رییس دانا و یا به کوشندگان محبوب حقوق بشری ازجمله عبدالفتاح سلطانی و نسرین ستوده اجازه فعالیت هایی را داده اند. صندوق انتخابات آزاد هم که در آن فهرستی از نام های نا همگون و گاه متعارض ذکر شده در چارچوب چنین سیاستی است. قابل درک است که جنبش دمکراسی-خواهی در شرایط داخل کشور، مبارزان راه آزادی را به اتخاذ روش های متناسب با اوضاع حاکم می کشاند. اما باید برای افکار عمومی توضیح دهند که آنها در دام سیاست عمرو عاصی گرفتار نیامده اند. باید مردم بدانند که این پیشروان فداکار ملت، حاصل مبارزات سی و هفت ساله آنان را به هیچ قیمتی معامله نمی کنند. هر عمل سیاسی که صف جنبش ملی سکولار دمکراسی ایران را مخدوش کند، سیاست مضری است. با عمروعاص فقط به شرط کنار گذاشتنش می توان تدابیری را به اجرا گذاشت.
03.02.2016برابر چهاردهم بهمن ماه 1394
احمد تاج الدینی
ahmadtadjdini@yahoo.no