امینالله آندره حسین (زادهٔ ۳۰ خرداد ۱۲۸۵ در سمرقند – درگذشتهٔ ۱۸ مرداد ۱۳۶۲ در پاریس) آهنگساز ایرانیتبار ساکن فرانسه بود. وی پدر کارگردان معروف فرانسوی، روبر حسین است.
«امینالله» فرزند یک خانوادهٔ ایرانی بود که بهعلت شرایط نابسامان سیاسی و اجتماعی آن روز ایران، از گلپایگان به شهر عشقآباد که یکی از شهرهای ترکستان بود، کوچ کردند. او در همان شهر زاده شد. زبان مادری امینالله حسین فارسی بود، اما تهلهجهٔ آذری نیز داشت.
نخستین کسی که گوش امینالله را به موسیقی سپرد مادرش بود، که با صفحههای گرامافون از استادان آواز و تار ایرانی، فضای خانه را از آوای فرشتگان میآکند.
به زودی خانواده به مسکو کوچ کرد تا امکان تحصیل منظم امینالله فراهم شود. همان جا بود که در سال ۱۹۱۷ انقلاب بلشویکی روی داد و پدر ناگزیر او را برای ادامه تحصیل به آلمان فرستاد، تا پس از پایان دبیرستان علاقه پدر را به داشتن فرزندی طبیب تامین کند. اما سرنوشت که چون چرخی دائم در گردش است (آغازین مصراع ترانه کارمینا بورانا اثر کارل ارف) موسیقیدوست جوان را از آلمان به فرانسه رهنمون شد، تا نخستین ایرانی یا ایرانیتبار شود که به کنسرواتوار پاریس قدم نهاد. در آلمان هم البته همزمان با طب، از محضر استادان کنسرواتوار اشتوتگارت، آرتور اشنابل در پیانو و کلات در آهنگسازی بهره برد. بهنظر میرسد پدر کمکهای مالی را بعد از این داستان قطع کرد، چرا که پس از آن امینالله همیشه با تهیدستی مواجه بود. میگفت بعد از نخستین اجرای جهانی سمفونی پرسپولیس که با اقبال شنوندگان پاریسی روبهرو شد، وقتی با همسر فرانسوی به طرف منزل میرفت، پشیزی برای صرف شام نداشت.
او در فرانسه با آنا مینِوسکایا بازیگری یهودی روستبار اهل کیف ازدواج کرد. درواقع تنها منبع درآمد حسین تصنیف موسیقی فیلم بود و اکثر آثارش در این زمینه به فیلمهای به کارگردانی فرزندش روبر حسین مربوط میشود. بعدها در سالهای دههٔ ۱۹۷۰ از کمکهای مالی شهبانو فرح پهلوی هم بهرهمند شد.
موسیقی حسین آکنده است از نغمههای ایرانی. تار را در حد استادی مینواخت. فارسی را به خوبی صحبت میکرد و مینوشت. بهترین آثار او که اکثرشان برنامهای هستند، یا تم ایرانی دارند، یا داستان ایرانی، یا هر دو. دو سمفونی حسین، آریا و پرسپولیس، از کوچ آریاییها به سرزمین پارس و بعد شکوه و عظمت هخامنشیان حکایت دارد. اثر حسین مینیاتورهای ایرانی و سوئیت شهرزاد که بعد با هم موسیقی باله شهرزاد را تشکیل دادند، در سال ۱۹۷۵ تصنیف شد. برای اجرای همین باله بر صحنه تالار رودکی بود که حسین در پاییز ۱۹۷۷ برای اولین و آخرین بار به ایران سفر کرد.
چهار قطعه برای تار سلو با مایه ایرانی، از زیباترین کارهای حسین به شمار میآیند؛ راپسودیهای ایرانی نمره ۱ و ۲ که اولی در شور است و دومی در چهارگاه که با چهار مضرابی به راستی زیبا پایان مییابد؛ قطعه «تو را دوست دارم وطنم» و قطعه «عبادت زردشت». البته حسین تغییراتی در پردههای تار دادهبود که سازش را منحصربهفرد ساختهبود و تا جایی که نگارنده اطلاع دارد بعد از او کسی آن را دنبال نکرد.
تصنیف های امینالله حسین برای دیگر سازها غیر از تار منحصر است به آثاری برای پیانو که ساز اصلی او محسوب میشد. قطعاتی کوتاه برای پیانو سلو براساس رباعیات خیام و سه کنسرتو برای پیانو و ارکستر آثار او در این زمینه هستند. اکثر آثار حسین بر روی صفحه های موسیقی از شرکتهای بزرگ صفحه پرکنی از قبیل فیلیپس ضبط شده و موجود است. برگزیدهای بازاری از این آثار بر روی دو کاست جمعآوری شده و در بازار تهران در دسترس علاقهمندان است.
وی در سال ۱۹۸۳ درگذشت.