ــــــــــــــــــــــــــ
روز جهانی کارگر و روز معلم یعنی11 و 122 اردیبهشت (شهادت دکتر خانعلی)را در حالی گرامی میداریم که دو قشراز مزدبگیران و زحمتکشان یعنی کارگر و معلم بخاطر حکومت نالایق و بی کفایت ایران در اوج تگنا، گرفتاری و نداری ، به سر می برند.
حاکمان ایران اما، در حالی انتخابات ریاست جمهوری را برگزار میکنند که از هیچ گونه مشروعیت و مقبولیتی در سطح داخلی و بین المللی برخوردار نیستند.حکومت، از برکتِ نفتِ 147 دلاریِ دورانِ احمدی نژادی،بجای اشتغال و افزایش اشتغال توسط کارخانجات و نهایتا افزایش تولید و بالا بردن سطح آموزش و بهداشت و …، سیستمِ اداریِ ناکارآمد را با افزایش نهادها و موسسه های رنگارنگ، چند برابر کرده تا هرچه بیشتر خون ملت را درشیشه کنند .موسسه هایی که فقط بر اساس تملق و چاپلوسی بوجود آمده و جز زیان برای ملت و حتی مذهب شیعه هیچ فایده ای ندارند.
هیتلر(پیشوای آلمان نازی) با پشتوانهٔ صنعت، خود را با تمام دنیا و بخصوص اروپا درگیر کرد و باعث کشتار میلیونها انسان و خرابی های بسیار ویرانگر شد . تزِ هیتلر بر اساس شعار نژاد پرستانهٔ «برتری نژاد آلمانها» بود که با این تز، یهودیانِ بسیاری را به جرمِ پستیِ نژاد! که زاییدهٔ ذهن کثیفشان بود در کوره های آدم سوزی سوزانید.حاکمان ایران با پشتوانهٔ دلارهای خونین نفتی، خودشان را با تمام دنیا و بخصوص خاورمیانه درگیر کرده اند تا انقلابی که دزدیده شده و هیچ چیز از آن باقی نمانده،صادر کنند.کُشته های اَسفناکِ نیروهای ایران درسوریه به بهانهٔ دفاع از حرم! و وضعیتِ وحشتناک و غم انگیزِمردم سوریه و یمن و عراق و … که دل هر انسانی را به درد می آورند،گویای نتایج ناگوار این طرزِ عملکرد است.اگر کمک های حاکمان ایران و روسیه نبود درهمان ابتدا حکومت جنایتکار اسد در سوریه سقوط کرده و داعشی بوجود نمی آمد. تز حاکمان ایران، به قدرت رساندنِ نوعی از شیعه و پایمال کردن حقوق دیگران یعنی همینی که در ایران اتفاق افتاد،می باشد.
ــــــــــــــــــــــــــ
کارگران و معلمان عزیز، میلیاردها دلار در شکم یک سیستم بوروکراسیِ کثیف که بر عکسِ تمام دنیا که تلاش میکنند سیستم اداری را هر چه بیشتر کوچک و کوچکتر کند،مرتب، بزرگ و بزرگتر میگردد ریخته میشود که نه تنها برای ملت سودی ندارد بلکه از جنبه های مادی و معنوی نیز سراسر ضرر است.
به زبان ساده تر بگویم رژیم شاه یک دربار داشت و همه میدانند که دربار از انسانهایی تشکیل شده که تنها از جیب ملت هزینه کرده و هیچگونه کار تولیدی و یا خدماتی انجام نمی دهند. متاسفانه امروز بجای یک دربار، صدها دربار داریم که در سطح کشور پراکنده و تنها در تهران تمرکز ندارند.این دربارهای رنگارنگ که تنها خاصِ جمهوری اسلامی هستند هیچگونه تولید و یا خدمتی به مردم نه تنها نکرده بلکه به همان دینی هم که به اصطلاح مدافعش هستند ضربه زده که دین ستیز شدنِ اکثر جوانان، نتیجهٔ عملکرد همین دربارهای دین ستیز می باشد.
کارگران و معلمان گرامی، از انقلاب مشروطیت بیش از 1100 سال، و از انقلاب 57 بیش از 38 سال گذشته و ملت ایران هنوز به هیچکدام از خواسته های برحقش نرسیده وهربار،نتیجهٔ جانفشانیها وکوششهای مردم را شاهان و شیخان،اختیار کرده اند وملت ایران از جمله کارگران و معلمان، سال به سال فقیرتر شده اند.آسیب های اجتماعی از جمله فحشاء،سرقت،طلاق،رشوه ،رانت، قتل،اعتیاد، خودکشی،انواع تجاوز (تجاوز جنسی ،تجاوز بحقوق ملت ، تجاوز به خزانهٔ ملی) و ..بسیار زیاد شده.حاکمان، ملت را چنان درتنگنا گذاشته اند که خیلی ها به همان رژیم شاه راضی و میگویند ای کاش انقلاب نکرده بودیم!!!
کارگران و معلمانِ گرامی، اگر بعد از یکصد و یازده سال که از اولین انقلاب ملت ایران یعنی انقلاب مشروطه گذشته و به هیچکدام از خواسته های ملی از جمله رفاه و صنایعِ واقعا ملی نرسیده ایم علتش،تنها در نبود یک کلمه و آن هم «نبود آزادی» بوده است. حاکمان ایران شاید هر دو سال، یک انتخابات برگزار کنند اما چه فایده که تنها کسانیکه در خط حاکمیت و بخصوص رهبری هستند میتوانند کاندید شوند؟
البته حاکمان از اینکه تمام ملت به پای صندوق های رای آمده تا آنها را تایید کنند بسیار خوشحال و به جهانیان و روشنفکرانِ مخالفِ خود پُز میدهند که بله نگاه کنید ملت، ما را قبول دارد.
نتیجه این شده که دین را ضایع کرده و محصول نهاییِ حاکمیت که فقر و فلاکت ملت است به پای دین نوشته میشود. ملت، همیشه در انتخابات به دو گروه تقسیم شده :کسانیکه رای نمی دهند و کسانیکه رای میدهند و از میان بد و بدتر یکی را انتخاب می کنند. هر دو گروه را قبول داشته چرا که آنهاییکه رای نداده اند، موضعشان کاملا روشن است و آنهایی هم که رای داده اند به کسانی رای داده اند که باز به مقدار ناچیز با حاکمیت و بخصوص رهبر و زیر مجموعهٔ رهبر زاویه داشته اند. (این همان انتخاب بین بد و بدتر است.) اما اکنون نه تنها برای حاکمیت ، بلکه برای کل ملت ایران و حتی جهانیان ثابت شده که ملت، این حاکمیتِ به اصطلاح اسلامی را نخواسته و قبول ندارد. بنا بر این بایدعرض کنم: بعد ازانتخاباتِ پی در پی که ملت، حرفش را زده، نیازی به شرکت در انتخابات فرمایشی نمی بینم.
پس ما در همه جا(کارخانه و مدرسه و…) فریاد میزنیم زنده باد آزادی…زنده باد انتخابات آزاد…زنده باد مردم سالاری(دموکراسی)…زنده باد حکومت ملیِ بر آمده از انتخاباتِ آزاد… زنده باد قوهٔ قضائیهٔ مستقل وسالم و بیطرف(نه طرفدارِحکومت)…زنده باد حقوق بشر و همچنین حقوق حیوانات و احترام به محیط زیست…زنده باد اپوزیسیونی که هر زمان رایِ ملت بجانبِ آنها بود بتوانند به قدرت برسند و خلاصه ؛
《زنده باد استقلال ،آزادی ،جمهوری ایرانی》
ــــــــــــــــــــــــــ
«سید هاشم خواستار؛نماینده ی معلمان ایران»