۱۴ آوریل سیامین سالمرگ سیمون دوبووار، فمینیست نامی و نویسنده کتاب “جنس دوم” است.این کتاب در سال ۱۹۴۹ منتشر شد. ۶۷ سال پس از انتشار این اثر فمینیستی، تاثیر نظریات دوبووار بر مبارزات برابریخواهانه زنان ایران چه بوده است؟
“آدم زن به دنیا نمیآید، بلکه زن میشود”. این جمله را سیمون دوبووار سال ۱۹۴۹ در کتاب “جنس دوم” نوشت؛ کتابی که انقلابی در مبارزات زنان برای برابری حقوقی به وجود آورد.
نگاه فلسفی دوبووار به مسئله برابری حقوقی زنان اگرچه تا سالها مخالفتهایی سرسختانه در پی داشت، اما توانست تاثیری عمیق و البته ماندگار بر مبارزات زنان بگذارد. نظریه او در این مورد که زن باید برای به دست آوردن برابری ابتدا از تمامی بندهای برساخته جامعه رها شود امروز از سوی طیف وسیعی از فمینیستها پذیرفته شده است.
سیمون دوبووار در مصاحبهای که سال ۱۹۷۲ با آلیس شوارتزر فمینیست مشهور آلمانی انجام داد دو گام را برای زنان ضروری دانست: کار در بیرون خانه و خودداری از ازدواج.
استدلال او برای کار در بیرون خانه اول به دست آوردن استقلال مالی و بعد تثبیت هویت اجتماعی و خارج از چاردیواری خانه برای زنان است. این نظریهپرداز معتقد است اولین قدم برای به دست آوردن برابری، همین دو پله است. به نظر او “رهایی” اولین قدم برای رسیدن به آزادی است؛ رهایی مالی با کار کردن زن و رهایی از بند خانه با بیرون رفتن او از خانه امکانپذیر میشود.
ریزبینی دوبووار در کلیدی دیدن این دو قید برای زنان با نگاهی به قوانین اجراشده اسلامی در ایران بهتر نمایان میشود. بیرون رفتن زن از خانه و کار کردن او جزو اولین اختیاراتی است که در قوانین اسلامی از او سلب میشود. مطابق این قوانین زن برای هردوی این کارها نیاز به اجازه پدر و پس از ازدواج، شوهر دارد.
در حقیقت قانونگذار مسلمان این را بسیار پیشتر از سیمون دوبووار فهمیده که باز شدن درهای خانه به روی زنان آغاز رهایی آنهاست.
نگاهی به مبارزات زنان برای حق تحصیل در زمان مشروطه و مخالفتهایی که با آن میشد نیز موید همین نکته است. در بسیاری از مخالفتها این مسئله مطرح میشد که دختران برای تحصیل باید از خانه بیرون بروند و این برای آنان “خطرناک” است.
ترس جامعه مردسالار از بیرون رفتن زن از خانه اولین دلیل برای مخالفت با کارهایی مثل تحصیل و کار و سفر است. ورود زنان به عرصه عمومی میتواند پایههای مردسالاری را به لرزه اندازد چون زنی که به عرصه عمومی پا نهد و دارای هویت اجتماعی و استقلال مالی شود اولین پرسش او این خواهد بود که چرا باید از این پس قیمومیت مرد را بر رفتار و عادات و بدن خود بپذیرد.
از همین روست که جنبش زنان در ایران همگام با تلاش برای تغییر قوانین تبعیضآمیز برای توانمندسازی زنان و نیز آموزش و کار آنان نیز تلاش میکند.
تاثیر نظریه سیمون دوبووار بر زنان غیر فمینیست
پایهای دیدن مفهوم رهایی برای رسیدن به آزادی، تا به امروز یعنی ۶۷ سال پس از انتشار کتاب جنس دوم همچنان رایج است. این نظریه سیمون دوبووار نه تنها بر چهرههای شناختهشده فمینیست ایران تاثیر داشته بلکه حتی موتور محرکهای برای زنانی مانند زهرا رهنورد هم بوده است؛ زنی که تا چند سال پیش معتقد بود دنیا به فمینیسم نیازی ندارد.
خانم رهنورد در آخرین ماههای آزادی، قبل از افتادن به حصر خانگی در مقالهای نوشت: «زنان در جنبشهای هنری امروز نقشی بسیار حساس دارند؛ ولی این وابسته به دستآوردی مهم و آن آزاد شدن از درون است. تا انسان از درون آزاد نشود نمیتواند به هیچ کار پرمایهای دست یازد. البته شاید انسان در نظامی خودکامه هم به گونهای فردی آزاد باشد… معمولاً آزادی و آزادشدن نهتنها در روند تجربههای فردی، که در پهنهای گسترده برای تودههای زنان در روند جریانهای سیاسی-اجتماعی که پیگیر آزادسازی گروهیاند، انجام میپذیرد.»
نیره توحیدی استاد جامعهشناسی و مطالعات زنان در دانشگاه یوسیالای کالیفرنیا در مصاحبهای که چندی پیش با ماندانا زندیان انجام داد در این باره گفت: «زمانی که رهایی درونی، به معنای دقیق کلمه، روی میدهد، زن دلش میخواهد همه مانند او رها باشند. چرا که انسان آزاد در میان زندانیان حضور معنیداری ندارد. اینجاست که تعامل مورد نظر خانم رهنورد، میان فرد و اجتماع، شکل میگیرد و زن عاملی برای تغییر میشود. یعنی پس از آن که فرد انسانی خودش را رها کرد و امنیت رهایی را تجربه کرد، میخواهد محیط کوچک پیرامون خود را هم تغییر دهد، کم کم این خواست به تغییر محیط کمی بزرگتر مانند محیط کار و جامعهٔ بزرگتر و در سطح کلان در کشور و در نهایت در جهان میانجامد. چرا که انسان رها پیوندهای دنیا را میفهمد و درمییابد که سرنوشت کشورهای مختلف دنیا به هم گره خورده است و هر جنبش، هر خواست تغییر در عین حال که فردی یا بومی است، جهانیاست. من عمیقاً به این حرف باور دارم و خانم رهنورد هم خیلی خوب آن را بیان کرده است.»
ازدواج؛ بند دیگری که زنان باید از آن برهند
منع زنان از ازدواج از سوی سیمون دوبووار نیز با نگاه به همین رهایی انجام شده است. دوبووار در کتاب “جنس دوم” بیان میکند که چگونه زنان جزو مایملک مردان محسوب میشوند و چگونه در ازدواج به بیگاری میروند. بخشی از زنان بعد از ازدواج دیگر حتا صاحب اموال قانونی خود هم نیستند زیرا پس از ازدواج، همه داراییشان به هسرانشان سپرده می شود.
در فرانسه سال ۱۹۴۹ که قوانین ازدواج برای زنان بسیار دست و پاگیر بوده و حق طلاق برای آنان بسیار محدود بود میتوان فهمید که چرا دوبوار ازدواج را بندی برای زنان دانسته است.
هرچند قانون طلاق در فرانسه در سال ۱۷۹۲ به تصویب رسید ولی بهعلت پیشبینی شرایط سنگین مانند محدودیت سنی برای تقاضای طلاق (شوهر بیش از ۲۵ سال و زن بیش از ۲۱ سال و کمتر از ۴۵ سال)، گذشت مدت ۲ سال از شروع ازدواج، محدودیتهای تقاضای طلاق (۴ بار در سال) و بالاخره حل کلیه اختلافات مالی و تخصیص نصف دارایی زوجین به فرزندان حاصل از ازدواج و غیره، قانون طلاق عملاً قابل اجرا نبود.
قانون جدید طلاق در فرانسه ۵ دسامبر ۱۹۷۵ به تصویب رسید و از اول ژانویه ۱۹۷۶ به اجرا درآمد. دراین قانون که محصول تلاش سالیان دراز حقوقدانان و مطالعت تطبیقی آنها بود سعی شده برای مشکلات قانون سابق طلاق، راه حلی منطقی ارائه شود.
با نگاهی به قوانین ایران در این زمینه باز هم میتوان درستی نظریه دوبوار را فهمید. طبق قوانین ایران که برگرفته از شریعت اسلامی است، اصولا زن حق طلاق ندارد مگر در مواردی که بتواند “عسر و حرج” یعنی شرایط سخت زندگیاش را ثابت کند؛ مواردی مثل اعتیاد غیرقابل درمان مرد یا بیماری لاعلاج او. جالب اینجاست که اعمال خشونت از سوی مرد مشمول این قانون نیست و زن نمیتواند تنها به دلیل خشونت دیدن تقاضای طلاق کند.
از سوی دیگر در زندگی زناشویی نیز زن باید برای بیرون رفتن از خانه، کار کردن، تحصیل و سفر به خارج از شوهر اجازه بگیرد. همخوابگی با همسر نیز از وظایف زن است حتی اگر نخواهد و در صورت سرپیچی از این وظیفه، نفقه یا پولی که از سوی شوهر باید به او پرداخت شود، قطع میشود.
با این قوانین میتوان استدلال دوبووار را که ازدواج را بندی برای آزادی زنان میدانست فهمید و میتوان دانست چرا همچنان برخی از فمینیستها تن دادن زنان به ازدواج تحت این قوانین را جایز نمیدانند.
سیمون دوبووار در مقام یک اکتیویست
سیمون دوبووار اما تنها یک نویسنده و فیلسوف نبود. او لااقل در مبارزات زنان فرانسه برای قانونی شدن سقط جنین در سالهای ابتدایی دهه ۱۹۷۰ در مقام یک اکتیویست یا کنشگر فعال عمل کرد. در جریان این مبارزات سیمون دوبووار به همراه عدهای از اعضای کمشمار جنبش زنان فرانسه به مدت ۴۸ ساعت مقابل خانهای تجمع کردند که در حقیقت زندانی برای دختران باردار بود که به دلیل بارداری از حق تحصیل ممنوع شده بودند و اجازه سقط جنین نیز نداشتند.
کلودین مونتی که از دوستان نزدیک سیمون دوبووار بوده در خاطراتش درباره این خانه نوشته است: «در آنجا فقط به دختران خیاطی، بافتنی و آشپزی یاد میدادند. آنها در یک خوابگاه بزرگ با تختهایی کوچک زندگی میکردند و چون باردار بودند، خوابیدن در آن تختها برایشان بسیار سخت و غیرممکن بود. به جر در روزهای شنبه و فقط برای مدت دو ساعت، حق نداشتند بیرون بروند. باید دو نفری به مغازههای آن شهر کوچک میرفتند. چون فوراً قابل تشخیص بودند، مردم در خیابانها اذیت شان میکردند، مسخرهشان می کردند و شکمهایشان را نیشگون میگرفتند.»
سیمون دوبووار در مدت ۴۸ ساعتی که مقابل این خانه به همراه یارانش تجمع کرده بودند با تکتک دختران ساکن آنجا گفتوگو میکند. مونتی در ادامه خاطراتش نوشته: «سیمون دوبووار با تک تک دختران مصاحبه کرد و در مورد شهادت آنان نظر داد. روز بعد، سیمون دوبووار با عالی ترین مقامات آموزشی فرانسه ملاقات کرد. یکی از نتایج این دیدار دادن اجازۀ بازگشت به مدرسه پس از زایمان به این دختران بود. در طی آن ۴۸ ساعت، نظر مردم نسبت به جنبش زنان تغییر کرد. بالاخره فرانسویها فهمیدند که این جنبش متعلق به طبقۀ بالا نیست بلکه به مشکلات فقرا و محرومان میپردازد.»
این نتیجهای بود که کنشگران کمپین یک میلیون امضا در ایران نیز مدتی پس از آغاز فعالیتشان گرفتند. یکی از مهمترین دستاوردهای این کارزار، عمومی کردن مسائل زنان بود؛ مشکلاتی مانند دیه و شهادت نابرابر، حق چند همسری برای مردان، حق حضانت و طلاق که تا پیش از این تنها مباحث نظری دانشگاهی و رسانهای بود با روش چهره به چهره این کمپین تبدیل به مسئله زنان کوچه و خیابان شد.
نمیتوان گفت که راهاندازان کمپین یک میلیون امضا الگویشان سیمون دوبووار بوده است اما میتوان خیابانی کردن و عمومی کردن مسائل زنان در دوران معاصر، پس از گرفتن حق رای و حق تحصیل را به دوبووار نسبت داد. و شاید اتفاقی نباشد که جایزهی سیمون دوبووار به پاس “حرکت شجاعانه و اصولی” کمپین یک میلیون امضا در سال ۲۰۰۹ به این کمپین اهدا شد. این جایزه را سیمین بهبهانی، شاعر فقید ایرانی به نمایندگی از طرف کمپین دریافت کرد.
فعالیتهای اکتیویستی سیمون دوبووار محدود به مبارزات برای آزادی سقط جنین در فرانسه نبود. این فمینیست مشهور در سال ۱۳۵۷ و همزمان با اعتراضات زنان ایرانی به حجاب اجباری، کمیتهای به منظور حمایت از حرکت زنان ایران به نام “کمیته دفاع از حق زنان” تشکیل داد که فمینیستها، روزنامهنگاران و فعالان حقوق زنان از سراسر جهان در آن حضور داشتند.
برخی از اعضای این کمیته توانستند با مسئولان و سردمداران سیاسی وقت ایران چون آیتالله خمینی، آیتالله طالقانی و مهدی بازرگان مصاحبه و گفتوگو کنند. خود دوبووار نیز در جریان تظاهرات زنان چندین بار تلفنی با نمایندگان زنان در ایران گفتوگو کرد.
هرچند مبارزه زنان ایرانی با حجاب اجباری هنوز به ثمر نرسیده، اما نام سیمون دوبووار به عنوان یک حامی در تاریخ این مبارزات پابرجاست.
سیمون دوبوار در ۱۴ آوریل ۱۹۸۶ در حالی که ۷۸ سال داشت درگذشت. کلودین مونتی خاطرهاش از روز تشییع جنازه دوبووار را اینگونه توصیف کرده است:
«زمانی که به گورستان رسیدیم، شروع به خواندن سرودی که در ۱۹۷۰ برای جنبش زنان نوشته بودیم، کردیم. سیمون به قدری این سرود را دوست داشت که فکر کردیم این بهترین وداع با اوست:
ما، زنان، که بی گذشته هستیم
ما، زنان، که از ابتدای روزگارتاریخی نداریم
ما، زنان، که سرزمین تیره هستیم
بگذارید ما، بردگان، برخیزیم
برخیزید! برخیزید!
ما آرام می خواندیم تا او را از خواب بیدار نکنیم. صدایمان تنها زمانی اوج گرفت که تابوت پایین رفت.
سیمون دوبووار چیزهای زیادی به جوانی من و بسیاری از زنان دیگر داد. آیا ما، جنبش زنان، که با او کار کردیم و راه او را ادامه میدهیم نیز یک جوانی دوباره به او خواهیم داد؟ امیدوارم.»
منابع:
سایت ایران امروز، سهم جنبش زنان در فرایند دموکراسیسازی در ایران، گفتوگوی ماندانا زندیان با نیره توحیدی
سایت انسانشناسی و فرهنگ، خاطرات کلودین مونتی، ترجمه هما مداح
نشریه فلسفی اجتماعی خرمگس، سیمون دوبووار و موقعیت جنس دوم، فتانه عبدالحسین
برگفته از: دویچه وله