از سراسر کره خاکی، این خانه مشترک انسان، فریاد خودمدیریتی، آزادی، دمکراسی، لائیسیته و نظام های سوسیال برای تک تک کشورها به گوش می رسد. ما انسان ها، نتیجه روندی چند میلیارد ساله روی این کره خاکی بوده و این یکی از ارزشمندترین دستاوردهای جهان است که موجوداتی تکامل یافتند و از پتانسیلی برخوردار هستند تا سرنوشت خود و جهان را آگاهانه و هدفمند تغییر دهند.
اگر ما بعنوان انسان نقش و وظایف تاریخی خود را فراتر از منافع حقیر فردی، گروهی، دینی و نژادی بنگریم و راه طی شده و چشم اندازمان را از خاستگاه آزادی، رفاه و خوشبختی انسان و حفاظت از خانه مان (زمین) بنگریم، قطعن در گرداب های حقارت تنگ نظری ها، خودخواهی ها، برتری خواهی های ویرانگرانه گرفتار نمی شویم.
با آغاز سرمایه داری و رشد شگفت آور صد سال اخیر علوم، صنعت و تکنیک، انسان در جایگاه سازنده و در عین حال ویرانگرانه هستی خود قرار گرفت. سرمایه در قرن بیست و یکم، جماعت های پراکنده را بهم پیوند داد و آنها را نتنها در سرنوشت یکدیگر شریک کرد، بلکه با جهانی شدن خود، دیوارهای خرافه دین، نژاد و ازهم بیگانگی را به چالش کشید. دو گرایش سیاسی بزرگ، حفظ دیوارها میان ساکنان زمین، ویا کوتاه کردن هدفمند و تدریجی آنها، به جدال برخاستند.
انحصار طلبی، برتری طلبی، سلطه خواهی، غارتگری و باج خواهی کشورهای عظمت طلب، مانع فرسودگی مرزها، ریزش دیوارها و همبستگی جهانی بشر هستند و همین انگیزه ها، موتور جنگ ها، جنایت ها، ویرانگری ها هستند.
ما در آستانه عطف تاریخی تحولات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی به عصر تازه هستیم، عصری که در گوهر خود، آینده درخشانی برای بشریت را نشانه گرفته، اما نیروهای گذشته گرا و بشدت خطرناک، با اتکاء به قدرت نظامی و پشتوانه سلاح هسته ای، موجودیت جهانیان را مورد تهدید جدی قرار داده اند.
تضاد دوران ما؛ تضاد میان 1) سیاست بازگشت به گذشته ملوک الطوایفی، ملوک الدینی، بنای دیوارهای نژادی، دینی، استیلاگری کشوری ویا جغرافیائی، و 2) ضرورت مدیریت انسانی و دمکراتیک سرنوشت بشر، همبستگی، همفکری و همکاری همه جانبه ساکنان زمین برای آزادی، صلح، آرامش، رفاه و امنیت است. به بیان دیگر تضاد دوران ما، تضاد مدیریت سرکوبگرانه آمرانه، ارتجاعی جهانی، منطقه ای و کشوری، و ضرورت خودمدیریتی دمکراتیک مبتنی بر ارزش های انسانی، سوسیال، آزادیخواهانه، دمکراتیک و لائیک است.
مقاومت امروز اکرائین، تبلور آگاهی جامعه و مبارزه برای آزادی و خودمدیریتی (استقلال) کشوری است. اکرائین کشور عضو سازمان ملل است. مردم اکرائین می خواهند خود سرنوشت خویش را تعیین کنند!
۱ – نظام های سیاسی سرکوبگرانه فوق بوروکراتیک – ارتجاعی که خونریزی های آنها را روزانه شاهد هستیم؛ نظیر چین. روسیه، حکومت اسلامی در ایران، حکومت اردوغان در ترکیه، حکومت دینی – نژادی در اسرائیل و …
۲- قدرت برتر نظامی و اقتصادی ( امریکا) که همواره مسائل جهان را از مجرای منافع سرکردگی خود می بیند و بدین منظور آماده است تا جهان را قربانی منافع خود کند.
۳- اروپای در حال گذار به قطبی مستقل، خودمدیریت، مدافع ارزش های انسانی، آزادی و دمکراسی
ب) اشغال اکرائین توسط روسیه، تجاوز به کشوری می باشد که در موضع دفاع از خودمدیریتی کشوری ایستاده است و سیستم و ساختار سیاسی نوتزاری روسیه، در تقابل با ارزش های خودمدیریتانه آزادیخواهانه، دمکراتیک کشوری و شهروندی قرار دارد. سیاست کنونی روسیه، احیاء تزاریسم در روسیه، همانند بازگشت اسلامگرایان به عصر بربریت و جاهلیت (اشغالگران ایران) و سیاست عقبگرد ترکیه به دوران عثمانی، جلوه هایی از ظهور فاشیسم در قرن بیست و یکم است.