رفتار قدرتمندان بى اخلاق که به عنوان روساى دولت ها بر ملت ها حکومت میکنند در این دهه هاى اخیر بیش از هر زمان دیگر نشان داد که خود آنها در مرکز ثقل سلطه و وابستگى و در واقع برده موقعیت خود هستند. آنان که هر آینه و بالاجبار در جاذبه قدرتمدارى عمل میکنند خودشان خودمختارى ندارند، با منطقى به نهایت سلطه گرا در جوامع خود عمل نموده و با نادانى فکر یا به خود تلقین میکنند که توان انتخاب و تصمیم در مدیریت جامعه را دارند. این امر شامل بسیارى از رهبران امروز جهان میشود. شرق و غرب نمیشناسد. ایران، عربستان، روسیه، رهبران دولت هاى اروپائى … هرکدام به ضریبى در این چرخه وابستگى زندانی اند. اقدامات و سیاست هاى رئیس جمهور اخیر امریکا نمونه برجسته اى از این بردگى است که در مسأله محیط زیست به اوج خود میرسد. این نوشته تحقیقى، ضمن بررسى مسأله خروج أمریکا از پیمان محیط زیست مى کوشد از زوایائى به فضاحت اخلاقى و شخصیت بیمارگونه ترامپ نیز بپردازد.
در این سال هاى اخیر طى قرن ها نوع بشر با خودخواهی، جسارت و بی عدالتی هاى بزرگى نسبت طبیعت عمل کرده و با خشونت به تخریب این ثروت جهانی پرداخته اما بالاخره در این سال هاى اخیر با شرمندگی، خصاصت و با تاخیر بسیار زیاد در جهت تقلیل تخریبات خود نسبت به طبیعت تصمیماتى را اتخاذ نموده است. این تصمیمات به آسانی کسب نشده اند وحاصل کار و کوشش دولتها نیستند بلکه در اثر مبارزات زنان و مردان و سازمانها و گروههای غیر دولتی علاقمند به آینده جهان، که نگران نسل های آتی و فرزندان این خاک هستند واقعیت پیدا کرده اند. واقعیتی که هنوز در سطح تئورى و تصمیمگیریهای کم اثر باقی مانده که تا عملی شدن درست آن راه پر پیچ و خم و درازی در پیش میباشد. جلو گیرى از تخریب محیط زیست امریست که برای دستیابی به آن باید فرایند تولیدات صنعتی و مناسبات بانکداری وسرمایه داری و بهره کشی از انسان و طبیعت توسط اقتدار دولت های ملی و اقدامات و مقاومت های جوامع بشری تغییر پیدا کند و روش های تازه جایگزینی روشهائی بشوند که قرنها بطور غیر مسولانه مورد استفاده قرار گرفته است. در حقیقت با وجود تکان های محسوس سال هاى اخیر اما این فراروند هنوز به واقع و با جدیت لازم شروع نشده است.
کوپ ٢١ را می توان حرکتی در این راستا بشمار آورد که در اول ماه ژوئن همین سال با مقاومت و رد آن توسط ایالات متحده أمریکا، دومین کشور متجاوز به طبیعت و محیط زیست روبرو گردید.
رئیس جمهور تازه امریکا با بی اعتنایی و بی اطلاعی بی نظیری که حاکی از عقب ماندگی ادراکات محیط زیستی او می باشد مسئولیتی که این کشور در نشست بین المللى کوپ ٢١ پذیرفته بود را به راحتی زیر پا گذارد. ایالات متحده امریکا با این تصمیم خود نه تنها به تخریب محیط زیست و طبیعت ادامه خواهد داد بلکه به تبع آن، در گام مثبتی که توسط بخش بزرگى از کشور هاى جهان در این زمینه برداشته شده مشارکت نخواهد کرد. در واقع با این سیاست رئیس جمهور أمریکا فقط برای منافع کوتاه مدت شخصى و تبلیغات عوام فریبانه خود و در جهت تثبیت قدرت خود از هر کمکی در این زمینه سر باز مى زند.
رئیس جمهور ایالات متحده امریکا در روز اول ماه ژوئن ۲۰۱۷ بطور رسمی از باغ سبز و پر گل کاخ سفید اعلام کرد که این کشور خود را از پیمان نامه تاریخی مربوط به محیط زیست بیرون میکشد و کشورش دیگر مسئولیتی را در این زمینه متقبل نمی شود. این تصمیم به نهایت خودخواهانه اگرچه مورد اعتراض ۱۹۴ کشور دیگر جهان که در این پیمان نامه مشارکت داشته اند واقع می شود اما متاسفانه بر أساس مفاد همین قرارداد، در مقابل چنین اقدامی نسبت به ایالات متحده امریکا هیچ گونه تحریم یا خسارتی قابل اجرا نیست.
۱ – رئیس جمهور امریکا به آمار وارقامى اشاره میکند که غالبا از واقعیت به دور میباشند. او با اتکا بر همین ارقام غیر واقعی اظهار می دارد که کشورش در اثر مشارکت در این پیمان نامه امتیازهای اقتصادی بزرگی را از دست داده است و از دست خواهد داد. او اضافه میکند که هزینه ی کنونی مشارکت در این پیمان نامه ۳ میلیارد دلار از درآمد ملی او را کاهش میدهد که در اثر آن شش و نیم میلیون از کارگران وکارکنان صنایع بیکار میشوند و این بیکاری ها ۷ هزار دلار از درآمد سالانه خانواده ها می کاهد. این ادعا بر اساس آمار یک موسسه مطالعاتی امریکائی به نام consulting NERA که در مارس ۲۰۱۷ انتشار یافته دارای نادرستی های زیادی میباشد. براى إثبات نا راستى هاى این سند در ماه آوریل گذشته اقتصاد دانان think tank américain World Resources Institute با آن برخورد و آنرا انتقاد کردند. در این انتقادات آمده است که مطالعات موسسه فوق الذکر ظرفیت منافعی را که در اثر کاهش گازهاى گلخانه اى بوجود خواهد آمد در نظر نمیگیرد. وانگهی ارقام استفاده شده توسط دونالد ترامپ متکى بر فرضیه بدبینانه این پژوهش می باشد. همچنین در این پژوهش فرض بر این گذاشته شده است که سایر کشورهایی که متعهد این پیمان نامه شده اند بدان عمل نخواهند کرد. این گزارش ادعا میکند که صنایع امریکایی خود را با موازین و مقررات جدید مطرح شده در پیمان کوپ ٢١ تطبیق نخواهند داد و اضافه میکند که میزان انرژی تمیز به نسبت اهدافی که تعیین شده است نخواهند رسید. در این رابطه موسسه مطالعاتی دیگری به نام Boston Globe گزارشی را منتشر کرده است که دونالد ترامپ در سخنان خود تنها از بخش بدبینانه آن سخن میگوید تا با اتکا به آن بیرون رفتن خود را از پیمان جهانى کوپ ٢١ توجیه نمایند. مانند این گفته : “در سال های آینده چین کمونیستی صدها مرکز تولید زغال سنگ تازه را به وجود خواهد آورد در حالی که ما باید منابع خودمان را تخریب کنیم.” این ادعا اساسا نادرست است زیرا در پیمان نامه پاریس مورد زغال سنگ هرگز مطرح نبوده است و متن پیمان نامه به شکلی تنظیم گردیده که هر کشوری بنا برانتخاب خود در استفاده از روشهای گوناگون و مناسب با شرائط خودش برای رسیدن به هدف تعیین شده در تقلیل گازهای مخرب محیط زیست خودمختار باشد.
۲ – رئیس جمهور امریکا در گفتههای خود کشورهای چین و هند و اروپا را مورد خطاب قرار داده و میگوید که این کشورها کماکان به ایجاد مراکز زغال سنگ به میزان و اندازه ای که دلشان میخواهد ادامه می دهند. در حالی که روزنامه واشنگتن پست در یک مقاله تحقیقی نشان داده است که چین وهند در گسترش انرژی قابل بازتولید و در استفاده از انرژی آفتابی سرمایه گذاریهای هنگفتی کرده اند که تا سال ۲۰۳۰ باعث کاهش میزان قابل توجهى از گاز کربنیک خواهد شد. آژانس فرانس پرس در یک گزارش إظهار میدارد که در چین استفاده از اجاق های سوختی در ابعاد وسیع کاهش یافته است و اخیراً در ۲۳ ماه مه ۲۰۱۷ یک مرکز تولید کننده حرارت زغالی در شهر Nankin در Chine کلا تخریب گردیده است.
۳ – رئیس جمهور امریکا همین طور اضافه میکند که چین میتواند کماکان تا سیزده سال آینده به تخریب محیط زیست از طریق گسیل گازهای مضر( آلاینده) ادامه دهد. این گفته نیز از اساس نادرست است زیرا چین با تصمیمات خود در این سال های اخیر ایجاد گازهای مضر را به طور چشمگیری کاهش داده و برنامههای چند مرکز تولیدی ذغال سنگی را رها ساخته و قول داده است که تا سال ۲۰۳۰ استفاده از سوخت زغالی را به نسبت سال ۲۰۰۵ بین ۶۰ تا ۶۵ درصد تقلیل وسوختهای غیرفسیلی خود را به مقیاس ۲۰ درصد افزایش دهد.
۴ – رئیس جمهور أمریکا همین طور در سخنرانی خود اظهار میدارد که این پیمان نامه میزان کارکنان را در صنعت زغال سنگ از بین نخواهد برد بلکه کارکنان این صنعت به کشورهای خارج از ایالات متحده امریکا خواهند رفت. این ادعا نیز بی اساس است زیرا پیمان نامه پاریس به شکل مشخص به مورد زغال سنگ اشاره نمیکند. در صورتیکه پژوهش صاحبان صنایع خلاف این را نشان میدهد؛ بر اساس اظهار Robert Murray بنیانگذار صنعت غولآسای امریکایی زغال سنگ در روزنامه Huffington Post : “اشتغال وابسته به تولیدات زغال سنگ در ایالات متحده امریکا دیگر آینده ای ندارد.” زیرا همانطور که در بند دوم نیز اشاره شد سیاست باراک اوباما در ارتباط با مبارزه علیه صنایع تخریب کننده ی محیط زیست صنعت تولید زغال سنگ را منهدم کرده است. به طوری که تقاضای زغال سنگ کاهش یافته و تلاش کشورهای در حال توسعه برای دست یافتن به انرژی پاک منطق گسترش این صنعت را مسدود نموده است.
۵ – رئیس جمهور امریکا با توسل به سیاست ایجاد ترس ادامه میدهد من در برنامه خود باید به یک نرخ گسترش اقتصادی ۳ تا ۴ درصدى برسم برای این کار باید از تمامی امکانات انرژی موجود استفاده کنم. با اتکا به انرژی غیر فسیلی ایالات متحده امریکا تنها به نرخ یک درصدى خواهد رسید. پس یا باید برنامه خود را فدا کنم یا اگر بخواهم به هدف ذکر شده در بالا برسم مردم از استفاده از برق محروم خواهند شد. این ادعا قابل بحث است زیرا او در این استدلال به ارقام و إسناد مطالعاتی متکی می شود که توسط یکی از مسئولین خودش به نام Rick Perry درباره ی کارایی منابع تولید کننده انرژی انجام گرفته است. مشکل این تحقیق در این واقعیت می باشد که بر اساس نیویورک تایمز در تنظیم این پژوهش هیچ یک از شبکههای تولید کننده ی انرژی مورد مذاکره قرار نگرفته اند و این مطالعه از اصل بی طرفى لازم در پژوهش های علمی خالی بوده وبه شدت تحت تاثیر یکی از اعضای “تینک تانک” که اعتقادی به انرژی غیرفسیلی ندارد و اساسا آن را کارآمد تلقى نمیکند انجام گرفته است
۶ – در ششمین قسمت از دلایل خود رئیس جمهور امریکا ادعا می کند که خارج شدن از این پیمان نامه استقلال ایالات متحده را تضمین می کند. او میگوید ” باور کنید در اثر ماندن در این پیمان نامه ما مسئولیت حقوقی مهمی را به عهده خواهیم داشت”. این ادعا نیز نادرست است: بر اساس پیمان کیوتو تعهد نامه پاریس مسئولیت قانونی برای امضا کنندگان بوجود نمیآورد. زیرا این اقدام مبتنی بر مشارکت داوطلبانه از سوی دولتها محسوب میشود که اگر به تعهد خود نیز عمل نکنند نمی توان از آنها ادعای خسارت نمود. در این مورد باید افزود که نه تنها دونالد ترامپ در این قضاوت خود اشتباه می کند بلکه برعکس واقعیت حقوقی موجود نیز سخن می راند.
۷ – او هم چنین اظهار میدارد که “ما باید میلیاردها دلار بپردازیم ودر حال حاضر از هر کسی دیگری بیشتر به صندوق کوپ ۲۱ پول پرداخته ایم”. این حرف نیز خالی از حقیقت می باشد زیرا در این پیمان نامه تصمیم گرفته شده است که تا سال ٢٠٢٠ کشورهای رشد یافته بر روی هم رفته مبلغ ۱۰۰ میلیارد دلار به صندوق کوپه ۲۱ بپردازند. این پول هزینه اقدامات در جهت تغییر محیط زیست در کشورهای در حال توسعه خواهد شد. به همین جهت ایالات متحده امریکا متعهد پرداخت ۳ میلیارد دلار شده است که بر اساس اطلاع واشنگتن پست تاکنون فقط یک میلیارد آن را پرداخت نموده است. اگر بخواهیم مقایسه ای در این زمینه به عمل آوریم بطور مثال میتوانیم بگوییم که دولت فرانسه از سال ۲۰۱۶ به این سو مبلغ ۳ میلیارد دلار به این صندوق واریز کرده است.
۸ – دونالد ترامپ ادعا میکند که قطعا اگر توافقنامه پاریس به اجرا درآید گرماى زمین را به اندازه دو دهم درجه نیز نخواهد توانست کاهش داد که خود رقم ناچیزى است. در اینجا رئیس جمهور ایالات متحده امریکا از مفاد یک پژوهشی که در سال ۲۰۱۵ توسط MIT که در واشنگتن پست انتشار یافته است -البته مانند همیشه با قلب واقعیت- استفاده می کند. در واقع این گزارش بیان میکند که بر اساس تعهداتی که دولتها در توافقنامه پاریس داده اند، بدون در نظر گرفتن دیگر تعهدات احتمالی که در سالهای آینده اتخاذ خواهد شد، در ۸۰ سال آینده اجازه نمی دهد که گرم شدن کره زمین را تا سال ۲۱۰۰ نسبت به آنچه که پیش بینی شده بود به بیشتر از دو دهم درجه سانتی گراد افزایش پیدا کند. از نقطه نظر کسی که این پژوهش را به تحریر درآورده است دو دهم سانتی گراد رقم این کوچکی به شمار نمی آید بر عکس او با اشاره به این رقم، منطقی را که در دهههای آینده نباید دست به اقدامات دیگری زد را مورد انتقاد قرار میدهد و ادامه میدهد که نتیجه ای که انتظار داریم برای گرم شدن کره زمین کافی نیست و در استدلال خود دولتهای امضاکننده این پیمان نامه را به گسترش کوششهایشان تشویق می کند. پس حرف پژوهشگر با سخن رئیس جمهور امریکا تفاوت مهمی دارد.
۹ – دونالد ترامپ در ادامه سخنان خود ادعا میکنند که “ایالات متحده آمریکا کماکان پاک ترین کشور نسبت به رعایت محیط زیست و کره زمین باقی خواهد ماند. ما پاکترین زمین، پاکترین هوا و پاکترین آب را خواهیم داشت.” این سخن پردازی ها واقعیت ندارند. زیرا بر اساس آمار دومین کشوری که بعد از چین سلامت محیط زیست را تخریب میکند ایالات متحده آمریکا می باشد. خروج از توافقنامه پاریس می توانند عواقب بسیار زیانباری را از سویی این کشور برای کره زمین به وجود آورد. بر اساس تحقیقات علمی محققین محیط زیست اگر ایالات متحده امریکا تعهدات خود را بجا نیاورد، میزان گاز های گلخانه ای تا سال ۲۰۳۰ به اندازه ۳ میلیارد تن گاز کربنیک در سال افزایش خواهد یافت که در نتیجه آن ایالات متحده امریکا از هم اکنون تا آخر قرن حاضر مسئولیت مستقیم افزایش سه هم سانتیگراد از کل افزایش پیشبینی شده کره زمین که بین ۲ تا ۳ درصد در نظر گرفته شده است را بعهده خواهد داشت.
موضعگیرى رونالد ترامپ بى اخلاقى کامل یک رئیس کشور را نشان داد که متاسفانه تعداد آنها در دنیاى امروز کم نیست. این موضع مورد انتقاد طرفداران حفظ محیط زیست و بسیارى از رهبران دولت هاى جهان قرار گرفت و بسیارى از مدیران کارخانه ها آنرا نادرست قلمداد کردند. در امریکا بسیارى از شهروندان نیروهاى خود را در نهاد هاى طرفدار تصمیمات پاریس متشکل ساخته به مقاومت و اعتراض دست زدند. دهها شهر امریکائى از نیویورک تا کالیفورنیا اعلام کردند که به اقدامات خود در جهت محیط زیست سالم ادامه خواهند داد. ما نیز در کنار طرفداران دفاع از طبیعت و کره زمین و محیط زیست این تصمیم را که بر منطق ناسیونالیستى افراطى شعار “امریکا قبل از هر چیز”، دروغپردازی های لجام گسیخته و بی قانونی های بی حساب ترامپ بنا شده است محکوم و آنرا مردود میدانیم.
ششم ژوئن ٢٠١٧ پاریس
رنگین کمان