انتخابات و انتخاب کردن در همهء ادبیّات فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی جهانی، به این مفهوم هست که افراد یک جامعه و کشور از میان مجموعه ای از پدیده ها بطور آزاد یکی و یا چند تا را انتخاب کند.
اصولأ موضوع انتخاب و انتخابات سیاسی دست آورد عصر مدرنیته، رنسانس، و زاده مرحلهء رفرماسیون در عرصه های مختلف میباشد که همه زیر سقف عصر روشنگری و با پیدایش اندیشهء لیبرالیسم در اشکال لیبرالیسم سیاسی، لیبرالیسم اقتصادی، و لیبرالیسم در انتخاب باورمندی به دین و مذهب خاصی رشد کرده اند که در اشکال مختلف سیاسی در کشور های بریتانیا، فرانسه. و آمریکا مرحلهء عملی خود ار نشان داد.
تئوریهای دمکراسی و ساختار سیاسی حکومتی و برخورداری افراد از حقوق فردی و شهروندی ، همچنین برخورداری از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، طی پروسه های مبارزات و انقلابات طبقاتی و اجتماعی با بر کناری حاکمیّت دین و کلیسا همراه با فروپاشی ساختارهای سیاسی برده داری و فئودالیته و سلطنتی مطلق در قرون وسطی صورت گرفت.
انتخاب کردن و انتخاب شدن در حکومتهای دینی آسمانی پسا مدرن در قرون وسطی و در نظام جمهوری اسلامی داعشی قرون وسطایی حاکم بر ایران امروز، امکان پذیر نبوده و نیست، چرا که در این سیستم های دینی و متافیزیک فرد بجز بندگی و عبادت و بردگی و پیروی بدون چون و چرا ازدستورات ولایت فقیه و خدمتگزاری دستگاه خلافت او، از حقوق دیگری برخوردار نبوده و نیست.
حق انتخاب کردن و انتخاب شدن زمانی معنی و مفهوم دارد که “حکومت زمینی” این جهانی بر حکومتهای دینی کلیسا و مسجد تحت هژمونی کشیشها و آخوندهای حیله گر و شیطانی غلبه و آنها را از دور خارج کرده باشند و در مقابل اندیشهء خردگرایی راسیونالیسم را جایگزین تفکر عقب ماندهءِ دینی بدون تحرک و سکون کنند و قانونمندی با فرهنگ سکولار دمکراتیک و زمینی این جهانی را، جایگزین قوانین دینی شریعت و شاخه های آن شود.
بستری که انتخابات سیاسی باید در آن صورت پذیرد دارای شاخصه های مشخصی مانند وجود دمکراسی ، آزادی بیان و عقیده، آزادی انتخاب دین و مذهب، بدون در نظر گرفتن، نژاد، رنگ پوست، وابستگی قومی و دینی، وجود احزاب سیاسی، پارلمانتاریسم، پلورالیسم سیاسی و فرهنگی، تفکیک قوای سه گانهء: قانونگذاری، دادگستری، اجزایی، با تقسیم قدرت سیاسی بصورت عمودی و افقی، مصونیّت و امنیّت قانونی افراد، تساوی حقوق برای انتخاب کردن و انتخاب شدن، نظارت مستقیم مردم و یا نمایندگان واقعی آنها بر نحوهء برگزاری آن باشد.
در واژه نامه سیاسی در مجموع و در سطحی کلان برگزاری انتخابات را برای انتخاب افرادی که باید یک ارگان و نهادی را نمایندگی کنند و یا برای برگزیدن افرادی برجسته و کاردان است که ارگانهای حکومتی را هدایت و رهبری کنند.
شیوهء برگزاری انتخابات هم به دو صورت میباشد
1- انتخابات رقابتی (Kompetitive Wahl) که در سیستمهای دمکراتیک مرسوم هست و پلورالیسم سیاسی و آزادی بدون محدودیتی برای انتخاب کردن و انتخاب شدن و برای سامان دادن مبارزات و تبلیغات با رقابتهای دمکراتیک وجود دارد.
2- انتخابات غیر رقابتی و استصوابی (NonKompetitive Wahl) در سیستمهای دیکتاتوری چه دینی و چه غیره دینی انتخابات را فقط ابزاری برای تأیید و تداوم حاکمیّت دیکتاتوری خود بکار میگیرند، از جمله در نظام ولایت فقیهی جمهوری اسلامی تهران و در سیستم خلیفه گری و سلطانی ترکیه.
ساختار نظام جمهوری اسلامی چنانکه از نامش پیداست پسا مدرن قرون وسطایی است، قانون اساسی آن آسمانی است و زمینی بر اساس شعور و فهم انسانها نیست، پس تخیل و توهم است. قوانین آن با زمان امروز سازگار نیست، سکولار و علمی نیست، موجب رشد و تکامل جامعه انسانی نیست، عقب مانده و بازدارنده و عامل فساد اخلاقی و معنوی و فقر است،
در سیستم اسلامی جمهوری ولایت بجای مردم و رأی آنها فردی بنام ولایت فقیه نشسته است که فقط همین فرد ناشایست و کم بینش به تنهایی اعضای شورای نگهبان را خود انتخاب میکند، اعضای مجلس خبرگان را هم خود مستقیم و غیر مستقیم تعیین میکند، همین شخص رهبر انقلاب یعنی علی خامنه ای خود رئیس جمهور تعیین میکند، کابینهء حکومت رئیس جمهور را هم خود ولایت فقیه مستقیم و غیر مستقیم تعیین میکند، نمایندگان مجلس هم بدون دخالت رهبر انقلاب انتخاب نخواهند شد،
وزیر و وزراء برون و درون مرز هم همین ولایت فقیه بر می گزیند، رئیس قوای سه گانه را هم خود نامگذاری میکند، فرمانده قوای سه گانهء دفاعی: زمینی و هوایی و دریایی هم هست، رئیس رسانه های رادیو و تلویزیون را هم خود مشخص میکند، رهبران و رؤسای دینی و غیره دینی را در کشور هم خود مشخص میکند، مسئول کنترل روزنامه و مطبوعات هم هست، خط مشی سیاست داخلی و خارجی را هم در اختیار دارد،
در کل شما میتوانید ارگانی و یا مقامی را در کشور از بالا گرفته تا پایین حتّی یک مستخدم کودکستان را بدون دخالت مستقیم و غیر مستقیم رهبر انقلاب علی خامنه ای انتخاب کنند تا چه رسد به رئیس جمهور ؟ ملّت ایران اجازهء انتخاب لباس و موضوع استیل زندگی روزمرهء خود را ندارند امّا چگونه میتوانند ریاست جمهوری انتخاب کنند ؟ در نهایت کسی هست که پاسخ دهد، پس جایگاه این مردم ایران در نظام جمهوری اسلامی کجاست، و از کدام حقوق انتخاب برخوردارند ؟
در حرف گویند که در نظام جمهوری اسلامی مردم و امت اسلامی بطور مستقیم، مجلس خبرگان، نمایندگان مجلس، و رئیس جمهور را انتخاب میکنند، ولی آیا براستی چنین هست ؟ مگر نه این است که افراد اعضای این سه ارگان اوّل از سوی نمایندهء خدا بر زمین یعنی ولایت فقیه علی خامنه ای تعیین میشوند و غیر خودی ها از سوی شورایِ نگهبانِ دست پروردهء خودِ رهبر سند عدم صلاحیّت آنها را ثابت میکند.
در اساس کدامیک از اهداف سیاسی درون و برون نظام جمهوری اسلامی در جهت تأمین منافع ملّی و نمایندهء ناسیونالیسم ایرانی است ؟ مگر همین رئیس جمهور های نظام اسلامی و نمایندگان مجلس و مجلس خبرگان آن عامل بدبختی و ابزار سرکوب مردم و عامل تحقیر و نابودی ناسیونالیسم ایرانی نبوده و نیست؟ مگر همین اسلام داعشی را جایگزین هویّت ایرانی و ناسیونالیسم ایرانی نکرده اند ؟ پس چرا ملّت ایران بعد از 40 سال تجربه هنوز هم وارد خیمه شب بازی انتخابات این نظام عقب مانده و فاسد میشود و هر چه بیشتر خود را مسخره و در خانوادهء جهانی خود را تحقیر و بی ارزش تر میکند. ؟
جهان شرق در سه مرحله از کاروان تمدن جهانی و غرب و اروپا عقب افتاد و امروز هم باعث عقب ماندگی جهان شرق از غرب است:
1- جنبش اعراب به رهبری محمد ابن عبدالله در 1400 سال پیش که آنرا دین اسلام مینامند
2- جنبش و تمدن و هویّت سازی مردمان تُرک تبار در قرن 11 در آسیای میانه، قفقاز، ایران، و آسیای کوچک (ترکیه امروز)
3- انقلاب اسلامی 57 و نظام جمهوری اسلامی صفوی و قاجاری تُرک تباری و انقلاب پان اسلامیسم و عثمانگرایی اسلامی تُرک تباران در ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان.
در قرن 15 که در اروپا عصر مدرنیته، رفرماسیون، رنسانس، سکولاریسم، روشنگری، و ساختار حکومتهای مدرن شکل گرفت، در ایران صفویان و در ترکیه امروز عثمانیان حکومتهای پسا مدرن و اسلامی را بر پا کردند و با سد کردن مراحل گذار و مراتب تکامل باعث عقب ماندگی و دین گرایی بنیادی شدند، و امروز هم در ایران صفوی و قاجاری و در ترکیه عثمانگرایی همان نقش قرن 15 را بازی میکنند و تاریخ را دوباره ورق زدند و جهان شرق را در اسلامگرایی و خون ریزی و کشتار و آتش نشانده اند.
در این میان هم بازماندگان محمد ابن عبدالله عرب تبار در خاور میانه و شمال افریقا و جهان ، جنگهای دینی خود را مانند زمان رهبر خود محمد به پیش می برند.
برگرفته از فیس بوک اقای کرمی