پس از توافق هسته ای و برداشتتن تحریم ها در بعضی عرصه ها علیه ایران،حکومت آلمان، سرمایه گذاران دولتی و خصوصی، بخشهای صنعتی و تکنولوژی و سایر بخشهای دیگر آلمان، ایران را در محور اصلی سرمایه گذاری و صادرات صنایع و تکنولوژی خود قرار دادند و در واقع جنب و جوشی در سطح حکومت و بخشهای خصوصی آلمان شکل گرفت که شانس بزرگی را برای ایران فراهم کرده بود.
در همین راستا دید و بازدیدهای بسیاری در سطح حکومت و وزراء آلمان، همچنین شرکت های مختلف آلمانی و سرمایه گذاران چندی با کارشناسان و وکلای برجستهء بین المللی آلمانی با انگیزه و اشتیاق ویژه با توجه با روابط خوب این دو ملّت و سایقهء تاریخی آنها به ایران سفر کردند، تا از نزدیک اوضاع و شرایط اقتصادی، امنیّت سرمایه گذاری، ابعاد سیاسی، روابط اجتماعی و فرهنگی ، و سیستم حقوقی ایران را از زوایهء کارشناسان آلمانی تجزیه و تحلیل و ارزیابی نهایی را به حکومت آلمان و به ویژه به بخش خصوصی ارائه دهند.
گروهی از کارشناسان اقتصادی و مشاوران حقوقی بین المللی پس از تحقیقات خود، کتابی و یا دفترچه ای در 90 صفحه انتشار دادند، که به نقاط مثبت و ضعف شرایط جامعه و سیستم حکومتی و قضایی و حقوقی ایران پرداخته است.
محدویت های سیاسی و دینی و ساختار حکومت ایران و نوع سیستم اقتصاد متمرکز اسلامی و دینی و ایدئولوژیک و عدم پشتوانهء حقوقی راسیونال، این خوش بینی و خشنودی جامعه و حکومت و بخش دولتی و خصوصی آلمانی به نا امیدی تبدیل گشته است.
مهمتر اینکه سرمایه گذاری که روی حسن روحانی کرده بودند، درست از آب درنیامد، و همه دریافتند، که حسن روحانی یک خدمت کار و گماشته و دلقکی بیش نیست که از خود هیچ ندارد. و توان هیج تغییر و تحولی را در فضای سیاسی و ساختار اقتصادی نداشته و ندارد.
در گوشه و کنار شنیدم که کارشناسان آلمانی از اینکه نمی توانند در ایران کار مفیدی انجام دهند برای ملّت ایران اظهار تأسف بسیار میکنند.
در دیاگرام “درصد تولید ناخالص در ایران”، بخوبی پیداست که سطح و رشد صنایع و تکنولوژی در ایران در سطح یک کشور جهان سوّمی است. از سویی دیگر ساختار حکومت ولایت فقیه و آخوند سالاری دینی شیعه گری صفوی و قاجاری و جهان بینی پان اسلامیسم تفکر عثمانی گرایی در ایران باعث شده است که بسیاری از درآمد و تولید داخلی را از جمله اقتصاد توریستی را تعطیل کند.
مایه شگفتی دیگر این هست که 26 درصد از “صادرات آلمان به ایران در سال “2014 میلادی را تغذیه و مواد خوراکی بخود اختصاص میدهد، یعنی نظام جمهوری اسلامی و تن پروری و مفت خوری آخوند سالاری این سرزمین و ملّت را به روزگاری گرفتار کرده است که حتّی توان تغذیه خود را هم ندارد.
تا زمانیکه نظام جمهوری اسلامی در ایران در مسند قدرت هست، روابط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و بین المللی آن در حد اداره کردن یک مسجد است و ایران همچنان دچار بحرانهای چند گانه است و در جهان در ردیف کشورهایی مانند سودان و سومالی قرار گرفته و خواهد گرفت.