پنجشنبه, اکتبر 27, 2016 – 22:09
اگر بقول آقای مهدی خزعلی، کوروش بزرگ همام ذوالقرنین در قرآن است و خاندان قریش و محمّد با کوروش مناسبت دارند، چرا حکومتی در ایرانِ امروز که خود را اسلامی و محمّدی میداند تجدید عهد و پیمان ایرانیان با کوروش را، همچنین زیارت آرامگاه او را ممنوع اعلام کرده است، اصولأ وقتی که خود کوروش و آیین و جهان بینی وسیع آن در سرزمین ما از 2500 سال پیش وجود داشته و دارد، آیا دیگر نیازی به محمّد، عمر، ابوبکر، عثمان و تقی و نقی و حکومتهای خلیفه گری و ولایت فقیهی بود و هست ؟
تئوریِ قیام و همبستگیِ اعراب به رهبری محمّد ابن عبدالله در قرن هفتم بعد از میلاد برای بنیادگذاری ناسیونالیسم و تمدن عربی و کشورگشایی آنها با هدف غلبه بر امپراطوری های ساسانی و روم شرقی و برای دست یابی اعراب به گنجینه های این دو امپراطوریِ در حال جنگ را، بعد از وفات محمّد، به دین اسلام تبدیل و تبلیغ کردند.
با هجوم و تسلط تازیان بر سرزمین ایران، اسلام با زور و سر نیزه به ایرانیان تحمیل شد. اعراب هر تازه مسلمان غیر عرب(ایرانی) را فردی از ریشه و اصل و مردم خود بریده و عرب شده بر می شمردند و این تازه مسلمان می بایستی برای امنیّت جانی و مالی خود به خدمتگذاری یکی از قبیله های عرب ساکن ایران بپیوندد.
به احتمال زیاد روشنفکران دینی از جمله عبدالکریم سروش، علی شریعتی، ابوالحسن بنی صدر، و مرتضی مطهری پدر علی مطهری و ابوالقاسم خزعلی پدر مهدی خزعلی و بطور کلی اسلامگرایان ضد ایرانی از بازماندگان همان تازیان و یا دیگر عرب شدگان از ایرانیّت خود بریده هستند، که حتّی با فروپاشی نظام اسلامی از اصل و نسب و از فرهنگِ عربی و از بیگانه پرستی خود دست بردار نیستند.
تازیان و بازماندگان و دست نشاندگانِ آنها همچنین حکومتهایِ غیر ایرانی تا توانستند با زور و شمشیر و خونریزی و تبعیض، دین اسلام را در ایران جایگزین کردند، ولی هر وقت ملّت ایران از خواب غفلت بیدار و بخود آمده و به هویّت و ناسیونالیسم ایرانی خود روی آورده است و دین اسلام را فقط بهانه ای برای سرکوب و نابودی فرهنگ و تمدن ایرانی انگاشته و خیزشی کرده است، حکومتها تلاش بر آن داشته اند تا دین اسلام و پیامبران و امامان و خلفا و پیشوایان آنها را ایرانی جلوه دهند.
از جمله کوروش را به محمّد و به اسلام و به خاندان قریش نسبت دهند، حسین فرزند علی را به سیاوش فرزند کیکاووس پادشاه کیانی و پدر کیخسرو نسبت میدهند، امام رضا داماد هارون الرشید را ایرانی قلمداد میکنند و بسیار دوز و کلک ها و دروغهای شاخدار این چنینی برای گول زدن ایرانیان.
درست در چنین زمانی که جمهوری اسلامی دیگر در بین ایرانیان از اعتباری برخوردار نیست، و دین اسلام در حد یک شرکت و پروژهء و بیزنیس سیاسی و اقتصادی و به یک سیستم بانکی ورشکسته و به یک مرکز دزدی و فساد، به یک ارگان ضد ایرانی که سرزمین ایران و سرمایه های ملّی و منابع ما را در عرصه بین المللی و در خاورمیانه به حراج گذاشته است، دو آخوند زادهء فریبکار و مرتجع غیر ایرانی بنام مهدی خزعلی و علی مطهری فرزندان دو آیت الله های مرتجع که بنیادگذار انقلاب اسلامی هستند، هریک به شکلی در گفتار های خود در هنگامهء بزرگداشت کوروش بزرگ، به این شخصیّت جهانی توهین میکنند.
طبق گفتهء آقای دکتر مهدی خزعلی، پیامبر اسلام محمّد ابن عبدالله در مورد کوروش گفته است که: “.ما او را (یعنی کوروش را) در زمین مکنت و حکومت دادیم و برای او از هر شئی اسبابی مهیّا کردیم.
از همین یک جمله میتوان بخوبی دریافت که آقای خزعلی به شیوهء و دیدگاه آخوندی متافیزیک برای نجات دین اسلامش و برای مشروعیّت بخشیدن به نظام جمهوری اسلامی و به نسلهای گذشتهء عرب خود به مسائل می پردازند و چنان دروغ و مبالغه میکنند که فاصله زمانی بین روزگار کوروش و محمّد ابن عبدالله و ظهور دین اسلامش و کتاب قرآن آن، برایشان ساعتی هم محسوب نمیشود.در صورتیکه کوروش بیش از 1000 سال قبل از محمّد و پیدایش دین اسلام و قرآن آن ظهور و فرمانروایی کرده است !
کوروش بزرگ 500 سال قبل از میلاد میزیسته و حکومت کرده است، و محمّد ابن عبدالله در دوران و زمان 600 سال بعد از میلاد بوده است، یعنی تفاوت زمانی روزگار بین کوروش کبیر و محمّد ابن عبدالله بیش از 1100سال است. پس چگونه محمّد ابن عبدالله قریشی به کوروش مکنت و حکومت داده است و برای او اسباب و ابزار فراهم کرده است!!!. هر چه ایرانیان داشتند اعراب از آنها گرفتند حال چگون شده است که بتازگی اعراب به ایرانیان و کوروش مکنت و حکومت داده اند ؟
تازه کتابی بنام قرآن که بنا بر آن به این داستانسرایی بی مایه میپردازند، بعد از خود محمّد ابن عبدالله در نسخه ها با برداشتهای متفاوت بنام او نوشته شده است که هیچ سند با اعتباری آنرا تأیید نمیکند که این کتاب گفته محمّد و یا الهامی آسمانی است.
آقای خزعلی در ادامهء سخنهای خود به جعلیّات و به دروغهای خود آنچنان وسعت میدهد که کوروش کبیر این انشانی زاگرس نشین را به خاندان قریش نسبت میدهند. این وابستگی که کوروش به محمّد و اعراب و قبیلهء قریش، و امامان و به شیعه گری و یا سنّی گری آن نسبت داده شود توهینی بس بزرگ به جایگاه و پایگاه تاریخی و سیاسی کوروش است.
ذوالقرنین هیچوقت نمی تواند کوروش کبیر باشد، و تازه این فرد ذوالقرنین میتواند دشمن و متضاد دیدگاهی و ذاتی کوروش و دشمن ایرانیان تلقی گردد.
این نسبت دادن و وابسته کردن ایرانیان به محمّد ابن عبدالله، به دوازده امام شیعه گری و جایگزین کردن دین و فرهنگ اسلام و به حاشیه راندن هویّت و ناسیونالیسم ایرانی، همه برای به انحراف کشاندن افکار عمومی ایرانیان است که همچنان بردگی اسلام و فرهنگ عربی و ستایشگر حکومت اسلامی باشند و همچنان در روزهای تاسوعا و عاشورا به سر و کوپال خود بکوبند شل و گل بر سر و صورت بمالند و سیاهپوشان و زنجیر و قمه زنان، بر زمین افتاده و با سینه خیز برده وار بر پای و نام و قبر دشمنان تاریخی خود بوسه بزنند و با مسخره کردن خود با روی آوردن به بازسازی و تعزیه پردازی جنگ قدرت خاندان قریش در صحرای کربلا و نوحه سرایی، فرهنگ کوروش و اصل و ریشه و نسب ایرانی خود را به فراموشی بسپارند.
آنچه در کتب مقدس یهودیان در مورد کوروش آمده است درست است. در قفقاز هم کوروش فرهنگ و تمدن کورایی را بر جای گذاشت، رودخانهء کورا در قفقاز بنام ایشان است. در مورد کوروش بصورت تاریخ زنده و مستندِ این جهانی در همهء فرهنگهای و منابع بالندهء آنزمان و امروز وجود دارد و دیگر لازم نیست به محمّد و اسلام و قرآن و امامان آن و به قبیلهء قریش نسبت داده شود .
کوروش کبیر رهایی و آزادی را به مردمان گوناگون هدیه کرد، یهودیان را از اسارت و از نسل کُشی و از نابودی کامل نجات داد. به همین مناسبت او را پیامبر و اوّلین یهودی راستین جهان مینامند، در مقابل بدستور محمّد ابن عبدالله فقط در یک روز 700 نفر یهودی را در میدانی سر بریدند، چون حاضر نشدند محمّد را به پیامبری بپذیرند، بنا براین کوروش و محمّد ابن عبدالله دو جنس مخالف، دو شخصیّت با دو سرشت کاملأ متضاد باهم بوده و هستند که دارای دو جهان بینی کاملأ مختلف و با اهدافِ در اساس بیگانه از هم داشته اند. تفاوت بین شخصیّت و افکار و عملکرد این دو فرد مانند تفاوتِ روز و شب، تفاوت بین روشنایی و تاریکی، بین نیکی و بدی است.
بدون شک آقای مهدی خزعل یک فرد اسلامگرای ضد یهودی است و طبعآ ضد کوروش هم میباشد چرا که کوروش در شرایطی سخت ناجی یهودیان بوده است. وصل کردن نام کوروش به اعراب، به مسلمانان به دوازده امام و به خاندان قریش و به محمّد از سوی مهدی خزعلی فقط و فقط برای خدشه دار کردن جایگاه کوروش در بین ایرانیان و در جهان متمدن و واقع بین امروز است.
مسلمانان، اعراب، و بسیاری از تُرک تباران که گذشته و امروز بر کوروش میتازند، در همین راستا میباشد که کوروش یهودیان این دشمن تاریخی اسلام را نجات داده است، لکه دار کردن کوروش از سوی مسلمانان بویژه اعراب و تُرک تباران به این مناسبت هست که از گفته های محمّد و کتابش جز خونریزی و تجاوز و عقب ماندگی و کشتار و سپاه اسلام داعش و بردگی و هرج و مرج و غارت و بی عدالتی و بی قانونی، جز مفید دیگری از آن بیرون نیامده و نخواهد آمد، امّا گفته هاو عملکردِ کوروش ریر بنای حقوق بشر دیروز، امروز، و فردا میباشد و در تاریخ جاودانه خواهد ماند.
علی مطهری که دیدگاهش مانند پدرش عقب مانده و ضد ایرانی است، میگوید،: ما باید مانند کوروش کبیر حکومت کنیم که بُت پرستان را آزاد کرد و یا مانند محمّد ابن عبدالله که تمام بُت ها و بت پرستان را درهم شکست.
باز هم از همین جملهء علی مطهری میتوان تفاوت بین کوروش و محمّد ابن عبدالله را در عرصه های مختلف دریافت. کوروش دروازهء زندان بابل و زندانهای دیگر را بر روی اسرا گشود و آزادی باورمندی به هر دین و مذهب و به هر مسلکی و به هر پدیدهء طبیعی دیگر را اعلام داشت، یعنی کوروش بزرگ 2500 سال پیش سنگ زیر بنای اندیشهء سکولاریسم امروزی را بنا نهاده است و همین سکولاریسم و آزادی ادیان اصل حقوق بشر امروز است،
ساختار حکومتی کوروش ساتراپ و یا ساتراپی همین فدرالیسم و خرگردانی امروز است که اساس هر تئوری دمکراسی است. کوروش بزرگ مشروعیّت حکومت خود را مستقیم از مردم درخواست میکرد و این روش چیزی نبود و نیست جز دمکراسی بدون واسطهء امروز. کوروش خود را فردی زمینی و این جهانی معرفی میکرد و حکومتش هم زمینیِ خردگرا و راسیونال بوده است که در محور آن انسان و معنویّت و آسایش و امنیّت شهروندان بوده است .کسی نمی تواند حتمآ و به یقین انکار کند که سیستم حکومتی دمکراسی یونان و الفبای فلسفهء یونان باستان از ایران زمان کوروش برنخاسته باشد..
امّا محمّد ابن عبدالله این بازرگان قریشی خود را آسمانی و فرستادهء خدا معرفی کرد، حکومتش آسمانی بود و بجز خود و خدایِ خود، مردم در آن مشارکتی نداشتند، خود منبع قانونگذاری، اجرایی، و قضایی آن بود. خود مالک انسانها و اموال آنها بود، قوانین شرعی و اجتماعی و فرهنگی و حقوقی آن مربوط به دوران پارینه سنگی و عصر بربریّت است، بُت پرستان که همان دگر اندیشان و غیر خودیها و غیر مسلمانان و غیر عرب باشند را همه را ازبین می برد و پیروان او امروز هم آنرا تکرار میکنند.
محمّد ابن عبدالله برای جایگزینی دیدگاهش و برای به قدرت رسیدن خود، جنگها که به غزوات مشهور است را سازماندهی کرد، گذشته و امروز هر کجا که پیروان محمّد و معتقدان اسلام او هم هست، آنجا عقب ماندگی، جنگ و خونریزی، کشتار، جنگهای عقیدتی و دینی شعله ور است، مانند گذشته اسارت و بردگی زنان و کودکان، غارت و چپاول، نسل کُشی قومی و اتنیکی حاکم میباشد. شرایط در خاورمیانه و خاور نزدیک امروز، نمونهء بارز آن میباشد.
ساختار حکومت محمّد ابن عبدالله خلیفه گری و مانند ولایت فقیه امروز در ایران است که پای بند قانونمندی نیست و دین و دیانت و همه عرصه ها و ابعاد مختلف کشور داری و اقتصاد را در هم آمیخته است و آنرا به حهنمی تبدیل ساخته است. شیعه گری آن که نظام و سیستمی موروثی است پس کدام نکان مثبت در حکومت محمّد ابن عبدالله وجود داشته و دارد که علی مطهری خواهان آن میباشد. فاکتورهای برتری حکومت محمّد بر زمامداری کوروش در کجاست ؟.
کوروش بزرگ برای جهان و برای ایرانیان فرهنگ و تمدن و یک جهان بینی راسیونال و ماتریالیستی قانونمند این جهانی وسیع انسان محوری را بیناد گذاشت که مورد حسادت غیر ایرانیان در جهان شرق است و در مقابل در جهان غرب بر اساس داده های کوروش و جهان بینی اش فلسفه نوشته اند و می نویسند و پندار نیک، گفتار نیگ، کردار نیک، با سیستم حکومتی او را سرمشق خود قرار داده و میدهند.
فردا هفتم آبان برابر با 28 اکتبر روز بزرگداشت کوروش بزرگ است که سران نظام جمهوری اسلامیِ ضدِ ایرانی مسافرت به زادگاه و آرامگاه کوروش در استان فارس بر فراز زاگرس جنوبی را ممنوع اعلام کرده است.
اگر بقول آقای مهدی خزعلی، کوروش بزرگ همام ذوالقرنین در قرآن است و خاندان قریش و محمّد با کوروش مناسبت دارند، چرا حکومتی در ایرانِ امروز که خود را اسلامی و محمّدی میداند تجدید عهد و پیمان ایرانیان با کوروش را، همچنین زیارت آرامگاه او را ممنوع اعلام کرده است، اصولأ وقتی که خود کوروش و آیین و جهان بینی وسیع آن در سرزمین ما از 2500 سال پیش وجود داشته و دارد، آیا دیگر نیازی به محمّد، عمر، ابوبکر، عثمان و تقی و نقی و حکومتهای خلیفه گری و ولایت فقیهی بود و هست ؟
بر همهء ایرانیان، بویژه بر ایرانیان ساکن جغرافیای غرب، جنوب غربی و جنوب کشور واجب و ضروری است که فردا در هر مکان که هستند، در سینه و در وجود خویش با کوروش تجدید عهد و پیمان کنند و این روز را گرامی بدارند و هر روز را به روز بزرگداشت کوروش تبدیل کنند. این یک خیزش سیاسی و بازگشت به خویشتن و بازیابی هویّت و ناسیونالیسم ایرانی و رمز رهایی از استبداد دینی بیگانه و عامل پیوند و همبستگی همهء تیره های ایرانی است.
……………………………………………………………………………………………………………………………………………..
ویدئوی گفتار مهدی خزعلی در مورد کوروش در لینک زیر
http://www.iranglobal.info/node/57312
ویدئوی سخنان علی مطهری در مورد کوروش و محمّد در زیر
http://www.iranglobal.info/node/57324
تارنمای ایران گلوبال